در چنین برهه ای از تاریخ ایران که مردم از یک سو دلواپس حمله بیگانگان به وطن هستند و از سویی به دلیل بی کفایتی مسئولین در تنگنای تامین معاش بسر می برند و در همین هفته گذشته به بهانه گرانی ارز به خیابان ها ریخته اند، حضرت "آقا" با حالتی حق به جانب اعتراف به اشتباه خود در کنترل جمعیت می کند و گویی که هیچ گناهی جز کنترل زاد و ولد مرتکب نشده است می گوید: "یکی از خطاهایی که خود ما کردیم این بوده که تحدید نسل از اواسط دهه ۷۰ به این طرف باید متوقف میشد. مسئولان کشور در این باره اشتباه کردند و خود بنده هم سهیم هستم. این را خدای متعال و تاریخ بر ما ببخشد."
بعد طبق معمول گریزی به صحرای کربلا می زند و تحریم های دول غربی را، وحشيانه می خواند ودر آخر به تظاهرات بازاری ها در هفته گذشته می تازد و این می شود درایت رهبری که ادعای اداره جهان را در سر دارد و به داشتن چنین توهمی هم می نازد.
از آغاز خشم جامعه بین الملل و شروع تهدید هائی که از آن بوی جنگ و ویرانی به مشام می رسد تا کنون راهکار هایی که نشان از درایت و درک به موقع و مصلحت اندیشی زمامداران ـ خاصه رهبری نظام ـ در مقابله با این تهدیدات باشد،دیده نشد جز لاف و گزاف گویی های بی اثر. هر روز هم که می گذرد ملت بر عدم لیاقت و کفایت حاکمان امروز خود واقف می شوند چرا که به گواهی تاریخ حتی بزرگترین ستمگران عالم نیز به وقت سرنگونی و یا با نشانه هایی از سقوط حکومتشان، تغییر رویه داده و دست کم به ظاهر هم که بود، با اظهار همدردی با مردم دل مخالفان خود را نرم می کردند، اما آسید علی چنان ملت را خام و کال فرض می کند که بزرگترین اشتباه تاریخی خود را در کنترل موالید می داند، غافل که اگر هم چنین کنترل دولتی هم وجود نداشت باز این قبض و بسط در کنترل جمعیت در بین خانواده های ایرانی وجود داشت چرا که بنا بر گفته رئیس مرکز آمار ایران خانوادههای ایرانی در سال ۱۳۵۵ حاضر به داشتن سه بچه بودهاند، اما این رقم بعد از انقلاب، بخصوص در دو سال اخیر به لطف رهبریت بی سئوال حضرت "آقا" که فقرو فائقه به حد اعلای خود در این کهنه دیار رسیده و نداری و بیکاری سخت گریبان ملت را گرفته است، داشتن یک فرزند، آن هم با هزار استخاره و ترس و لرز دل شیر می خواهد و این یعنی جوانان ایرانی چه با فرمان ولی فقیه که در خصوصی ترین مسائل شخصی ملت خود را صاحب حق می داند و چه بی اذن و اجازه "آقا" حاضر به تشکیل خانواده نیستند چه رسد به داشتن فرزند؛مگر باور کنیم که با باد هوا و دعا و ثنا به جان رهبری نظام می توان در شرایط امروز ایران از عهده مخارج یک زندگی برآید.
بعد طبق معمول گریزی به صحرای کربلا می زند و تحریم های دول غربی را، وحشيانه می خواند ودر آخر به تظاهرات بازاری ها در هفته گذشته می تازد و این می شود درایت رهبری که ادعای اداره جهان را در سر دارد و به داشتن چنین توهمی هم می نازد.
از آغاز خشم جامعه بین الملل و شروع تهدید هائی که از آن بوی جنگ و ویرانی به مشام می رسد تا کنون راهکار هایی که نشان از درایت و درک به موقع و مصلحت اندیشی زمامداران ـ خاصه رهبری نظام ـ در مقابله با این تهدیدات باشد،دیده نشد جز لاف و گزاف گویی های بی اثر. هر روز هم که می گذرد ملت بر عدم لیاقت و کفایت حاکمان امروز خود واقف می شوند چرا که به گواهی تاریخ حتی بزرگترین ستمگران عالم نیز به وقت سرنگونی و یا با نشانه هایی از سقوط حکومتشان، تغییر رویه داده و دست کم به ظاهر هم که بود، با اظهار همدردی با مردم دل مخالفان خود را نرم می کردند، اما آسید علی چنان ملت را خام و کال فرض می کند که بزرگترین اشتباه تاریخی خود را در کنترل موالید می داند، غافل که اگر هم چنین کنترل دولتی هم وجود نداشت باز این قبض و بسط در کنترل جمعیت در بین خانواده های ایرانی وجود داشت چرا که بنا بر گفته رئیس مرکز آمار ایران خانوادههای ایرانی در سال ۱۳۵۵ حاضر به داشتن سه بچه بودهاند، اما این رقم بعد از انقلاب، بخصوص در دو سال اخیر به لطف رهبریت بی سئوال حضرت "آقا" که فقرو فائقه به حد اعلای خود در این کهنه دیار رسیده و نداری و بیکاری سخت گریبان ملت را گرفته است، داشتن یک فرزند، آن هم با هزار استخاره و ترس و لرز دل شیر می خواهد و این یعنی جوانان ایرانی چه با فرمان ولی فقیه که در خصوصی ترین مسائل شخصی ملت خود را صاحب حق می داند و چه بی اذن و اجازه "آقا" حاضر به تشکیل خانواده نیستند چه رسد به داشتن فرزند؛مگر باور کنیم که با باد هوا و دعا و ثنا به جان رهبری نظام می توان در شرایط امروز ایران از عهده مخارج یک زندگی برآید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر