کل نماهای صفحه

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۰, یکشنبه

برخورد با اقلیت دینی ایران،بدون درنظرگرفت عواقب آن

مثل روز روشن است با عنوانی که روحانیون انقلابی برای فرم حکومتی خود از بدو شروع استبداد دینی برگزیدند (جمهوری اسلامی) به هیچ اقلیتی اجازه نخواهند داد تا بطورآزادانه به فعالیت دینی برای اقلیت خود بپردازد.
درچند سال اخیر که میزان نارضایتی مردم ازوضعیت سیاسی ،اقتصادی ونقض حقوق بشردرایران به بالاترین حد خود رسیده ورژیم برای برخورد با هر صدای مخالفی هیچ حدومرزی نگذاشته ؛ دیگراندیشان دینی ایرانی نیزبا شدیترین برخوردها از طرف نیروهای امنیتی مواجه شده اند بطوریکه هیچ اندیشهٔ از عواقب این برخوردها تدبیر نشده است.بطوری که این برخوردها باعث تحریک افراطیون دینی دیگر شده ، تا آنجا که یک کشیش (تری جونز) تصمیم به سوزاندن قرآن می گیرد که با واکنش ومخالفت مقامات آمریکای صرفه نظر می کند. ولی این بار بدلیل دستگیری یک کشیش پروتستان ایرانی(یوسف ندرخانی) که ۳۳ سال سن دارد و دراکتبر سال ۲۰۰۹ میلادی، در ایران بازداشت شد و او در ۱۹ سالگی دین خود را از اسلام به مسیحیت تغییر داده و گفته شده است که به دلیل خودداری از بازگشت به دین اسلام با مجازات اعدام روبروست دوباره تصمیم به سوزاندن قرآن گرفته وآن را عملی کرده. 
http://www.bbc.co.uk/persian/world/2012/04/120429_l25_u14_quran_burning_jones.shtml
 کلیسای ایران ازبدو شکل گیری مورد فشار و سختگیری های زیاد از سوی مامورین امنیتی کشور بوده که این فشارها در سال ۸۵ به صورت دستگیری و بازداشت اعضای ارشد و کشیشان این کلیسا و بازجویی و احضار اعضای کلیسا در شهرهای رشت و تهران و کرج بروز نمود و منجر به تشکیل پرونده های قضایی با اتهاماتی نظیر اقدام علیه امنیت ملی و توهین به مقدسات برای اعضا شد که اعضا با سپردن وثایق و ضمانت از بازداشت خارج شدند و پرونده های مذکور همچنان مفتوح بوده و فقط برای بعضی از اعضا احکامی بصورت حبس های یکساله تا پنج ساله تعزیری و تعلیقی صادر شده است . شدید ترین حکم صادر شده دراین سالهابرای کشیش یوسف ندرخانی کشیش کلیسای رشت میباشد که بالغ بر دوسال است که در زندان سر میبرد ،حکم صادره برای ایشان اعدام به جرم ارتداد است  این روند  ادامه یافت تا در سال ۱۳۸۸وپس از انتخابات ریاست جمهوری و همزمان با ایام کریسمس فشارها به اوج خود رسیده و مجددا کشیشان و اعضای ارشد کلیسا مورد هجوم و دستگیری قرار گرفتند اینبار علاوه بر کلیساهای رشت و تهران و کرج کلیسای ایران در شیرازوبندر انزلی  نیز مورد هجوم نیروهای امنیتی حکومت قرار گرفت و اعضا کلیساها دستگیر و مورد بازجویی قرار گرفتند . موج و شدت فشارها تا حدی بود که نیروهای امنیتی حکومت حتی برای ارعاب و دستگیری اعضا کلیسا اقدام به یورش به حریم کلیساهای خانگی و ضرب و شتم و تهدیدو توهین به اعضا حاضر در جلسات نمودند از دیگر اقدامات رژیم حاکم در ایران برای غیر فعال نمودن و ریشه کن کردن کلیسای ایران جلو گیری از ادامه تحصیل فرزندان تعدادی از اعضا کلیسا در رشت خصوصا فرزندان کشیش ندرخانی بوده است.
این روند برای دیگر اقلیتها ی دینی ایران نیزدرجریان است بطوری که هفت تن از رهبران اقلیت بهائی ایران را در دادگاه در تهران متهم به جاسوسی برای اسرائیل، انگیزه تبعیض مذهبی وتبلیغ علیه جمهوری اسلامی و ارتکاب جرایم مذهبی،بدون داشتن حق وکیل وناظر در دادگاه محکم شدند.
وحتی دراویش نیز ازاین برخوردها درامان نبودند بطوریکه درسال ۸۴ می توان حداقل به بیش از ۳۰۰ مورد از این گونه فشار ها اشاره کرد ، مثلا فشارهایی بعد از تخریب حسینیه قم ، حسینیه بروجرد ، جلوگیری از دفن اموات در مزار سلطانی بیدخت ، دستگیری و محاکمه و ابطال پروانه وکلات وکلای دراویش گنابادی ، محاکمه دسته جمعی دراویش ، احضار های تلفنی دراویش از طرف نیروهای امینتی و غیره که در هر کدام از این واقعه ها چندین تن از دروایش گنابادی بازداشت به زندان انداخته شدند.
باید به عرض خامنه ای برسانیم که این رژیم با این نوع برخوردها با اقلیتهای دینی سرازناکجا آباد درمی آورد.وتا سرنگونی خامنه ای ومراجع ازحاکمیت وظلم درایران، آقایان هیچ جای درمیان اقلیت دینی ایران ندارند ونخواهند داشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر