کل نماهای صفحه

۱۳۹۱ تیر ۹, جمعه

گروگانگیری دیگراطلاعات ایران

«ياشار خامنه» جوان ايرانی بيست و پنچ ساله ساکن هلند می‌گويد، مقامات ايرانی پدر اورا برای انتقام‌گيری از همکاری وی با کمپين موسوم به «کمپين يادآوری امام نقی به شيعيان» دستگير کرده‌اند. یاشار خامنه در نامه‌ای سرگشاده نوشته است: «از تمامی انسانهای آزاده، سازمان ها و نهاد های مدافع حقوق بشر درخواست حمایت دارم. از مسئولین امنیتی نیز می‌خواهم که به بازداشت پدرم خاتمه دهند.«نوح» هرگز به خاطر فرزندش «سام» مجازات نشد.»

http://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/38531/

۱۳۹۱ تیر ۸, پنجشنبه

بازهم درسال کاروتولید وحمایت ازسرمایه ملی

به گزارش ندای سبزآزادی :ندای سبز آزادی - گزارش های دریافتی از منابع کاملا موثق حاکی است، یک اختلاس ۶۰ میلیارد تومانی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی کشف شده است.
این اختلاس کلان که مسوولان صدا و سیما برای جلوگیری از انتشار اخبار آن تلاش زیادی کرده اند، در بخش تبلیغات و بازرگانی صورت گرفته و از حسن تقدس نژاد معاون مالی- اداری صدا و سیما و نیز دو مدیر سابق شبکه دو و شبکه پنج تلویزیون به عنوان عوامل اصلی آن نام برده می شود.
از سوی دیگر شرکت ایرانسل نیز در این پرونده که اکنون در اختیار وزارت اطلاعات قرار دارد متهم شده است.
ماجرای این اختلاس از زمستان سال گذشته کشف شده و به جابجایی های بی سر و صدا در این سازمان انجامیده است. از زمان کشف این اختلاس تا کنون، حسن تقدس نژاد معاون مالی- اداری صدا و سیما در سر کار خود حاضر نشده و برخی خبر ها از بازداشت و بازجویی او حکایت دارد.
با این حال منابع خبری "ندای سبز آزادی" نمی توانند بازداشت او را تایید کنند.
این فساد اقتصادی با استفاده از فقدان شفافیت در قراردادهای آگهی و تبلیغات صدا و سیما صورت گرفته و مدیران ارشد صدا و سیما با کمک برخی مدیران شرکت های خارج از سازمان موفق شده اند از تخفیف آگهی های تلویزیونی در قراردادهای صوری، سوء استفاده کنند.
این تخفیف ها تنها در چارچوب اختیارات مدیران ارشد صداوسیما قرار دارد.
علاوه بر این سه مدیر برجسته صداو سیما، تعدادی از کارکنان این سازمان نیز با اتهام مواجه شده اند که گفته شده یکی از آنان مدیر رادیو البرز (کرج) است.

اطلاعیه شبکه سراسری «همبستگی برای حقوق بشر در ایران»

حمله به تجمع فعالین کارگری را محکوم می‌کنیم!

«کارگران ایران، برای به دست آوردن آزادی تشکل‌های کارگری و رهائی از بند و زنجیر بخاطر فعالیت‌های انسانی و حقه خود، نیازمند حمایت و پشتیبانی مردم و بویژه تمام کارگران در سندیکاهای کارگری جهان می‌باشند. ما از همه تشکل‌های کارگری، نهاد های مدافع آزادی و حقوق بشر ، سازمان ها، احزاب و انسان های آزادی خواه دعوت می کنیم با اعتراض به این سرکوب ها، از حقوق کارگران حمایت کنند.»

اطلاعیه شبکه سراسری «همبستگی برای حقوق بشر در ایران»
رژیم جمهوری اسلامی ایران، بار دیگر با حمله وحشیانه به تجمع قانونی فعالین کارگری، ماهیت ضد انسانی و سرکوبگر خود را نشان داد. پلیس امنیتی، ملبّس به لباس شخصی، در روز جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۱، به محل سندیکای "کمیته همآهنگی برای کمک به تشکل های کارگری" که فعالیت های خود را از سال ۱۳۸۴علنی و در چارچوب قانون، انجام داده است، هجوم آورد و همه حاضران در این جلسه را که بالغ بر ۶۰ نفر بودند، بشدت مضروب، مجروح و دستگیر کرد.
روز بعد، جز ۹ نفر از بازداشت شدگان، سایرین آزاد شدند. ۹ تن فعال کارگری که بدون اعلام جرم، در محل نامعلومی بسر می برند عبارتند از: مازیار مهرپور، سعید مرزبان، میترا همایونی، سیروس فتحی، جلیل محمدی، مسعود سلیم پور، ریحانه انصاری، علیرضا عسگری و فرامرز فطرت نژاد.
جمهوری اسلامی ناتوان از اداره دمکراتیک جامعه، همزمان با اجرای سیاست های نادرست بین المللی و ضعف در برابر تحریم های اقتصادی، ایران را در معرض شدیدترین بحران های داخلی و در انزوای جهانی قرار داده است. در حالی که به گفته دبیر کل خانه کارگر، در شرایط بحرانی کنونی، صدها هزار کارگر، بدون امکان استفاده از مزایای دوران بیکاری، از کار بیکار شده اند، مدیران مؤسسات بزرگ خدماتی و تولیدی؛ که عموماً از کارگزاران دولت، سپاه و بسیج می باشند، با عوامفریبی، تمام مشکلات را بر گردن زحمکتشان، انداخته و آنان را در برابر فشارهای گوناگون، از جمله حمله به جلسات قانونی شان قرار داده اند.
مادامی که ایران قرارداد بین المللی رفع تبعیض، و مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر از جمله آزادی تشکل و تجمع مردم را به رسمیت شناخته است، تمام گروه ها و اصناف، حق فعالیت های اجتماعی، صنفی، سیاسی و مشارکت فعال در طرح مشکلات خود و خانواده شان را دارند. بنابراین بدیهی است دستگیری فعالین کارگری و نگه داشتن ۹ تن از آنان در بازداشتگاه های مخفی، نه تنها خلاف تمام قوانین بین المللی است، که بر طبق قوانین رژیم اسلامی نیز جرم محسوب می شود.
کارگران ایران، برای به دست آوردن آزادی تشکل های کارگری و رهائی از بند و زنجیر بخاطر فعالیت های انسانی و حقه خود، نیازمند حمایت و پشتیبانی مردم و بویژه تمام کارگران در سندیکاهای کارگری جهان می باشند. ما از همه تشکل های کارگری، نهاد های مدافع آزادی و حقوق بشر ، سازمان ها، احزاب و انسان های آزادی خواه دعوت می کنیم با اعتراض به این سرکوب ها، از حقوق کارگران حمایت کنند.
همبستگی برای دفاع از حقوق بشر در ایران
۵ تیر ۱۳۹۱ برابر با ۲۵ ژونن ۲۰۱۲
برای پیوستن به این پشتیبانی ،با این ایمیل تماس بگیرید : free.iran.for.all.iranians@gmail.com

۱۳۹۱ تیر ۷, چهارشنبه

مجلس جای گفت‌وگوهای حکیمانه و خردمندانه است

تاییداعتبارنامه نماینه محکوم به سرقت وجعل

اکثریت راه‌یافتگان به مجلس نهم پس از دو ساعت و نیم جلسه غیرعلنی و علنی به اعتبارنامه نماینده مبارکه که قبلا به سرقت و جعل محکوم شده است، رای موافق دادند. این نماینده در دادگاه تجدیدنظر هم محکوم شناخته شده بود.
مجلس شورای اسلامی با تصویب اعتبارنامه‌ی علی ایران‌پور، نماینده‌ی مبارکه جنجالی‌ترین روز کاری عمر کوتاه دوره‌ی نهم خود را پشت سر گذاشت. ایران‌پور هنگام ثبت نام در انتخابات مجلس نهم به جرم سرقت چک به سه ماه و یک روز زندان محکوم شده بود و پس از آن نیز به عنوان جعل‌کننده‌ی عنوان‌های علمی محکوم شناخته شده است.
نشست روز سه‌شنبه، ۶ تیر، مجلس نهم به بحث و کشمکش بر سر اعتبارنامه‌ی نماینده‌ی مبارکه گذشت. ماده ۷۰ آئین‌نامه‌ی داخلی مجلس که نحوه‌ی رسیدگی به اعتبارنامه‌ها را مشخص می‌کند از صراحت و وضوح کافی برخوردار نیست.
محمد حسن ابوترابی‌فرد، نایب رئیس مجلس که ریاست نشست روز سه‌شنبه را برعهده داشت با استفاده از همین ابهام، تفسیر شخصی خود را ملاک چگونگی رسیدگی به اعتبارنامه‌های مورد اعتراض عنوان کرد. به این ترتیب فرصت طرح اعتراض به اعتبارنامه‌ی حمزه برومند و مهدی موسوی‌نژاد از معترضان سلب شد و نمایندگان نهایتا پس از شنیدن سخنان موافق و مخالف در مورد اعتبارنامه‌ی ایران‌پور رای دادند.
الیاس نادران و احمد توکلی در نشست روز سه‌شنبه دلایل خود را برای اعتراض به صلاحیت ایران‌پور مطرح کردند. نادران می‌گوید نماینده‌ی مبارکه در مبارزات انتخاباتی خود را دارای دکترای پیراپزشکی، کارشناسی ارشد علوم سیاسی، کارشناسی حقوق و مهندسی شهرسازی معرفی کرده درصورتی که مطابق بررسی‌های دادگاه هیچ از این مدرک‌ها را ندارد.
ظاهرا بعد از انتخابات، رقیبان ایران‌پور در مبارکه از او به اتهام جعل مدرک به دادگاه شکایت کرده‌اند. دادگاه مبارکه پس از استعلام از دانشگاه‌هایی که ایران‌پور مدعی تحصیل در آنها بوده او را مجرم شناخته و به ۶ ماه حبس محکوم کرده است. این حکم در دادگاه تجدیدنظر به جریمه‌ی نقدی تبدیل شد. الیاس نادران می‌گوید تبدیل حکم در واقع به معنای تایید وقوع جرم است. نماینده مبارکه در دفاع از خود مدعی شد که منظورش قصد به پایان رساندن تحصیل در این رشته‌ها بوده است.

۱۳۹۱ تیر ۴, یکشنبه

فشارهای روز افزون برای فعالان اینترنتی

از حدود یک ماه قبل موج تازه‌ای از بازداشت‌ها در کشور آغاز شده است. اکثر این جوانان دانشجو هستند و بسیاری از آنها در خوابگاه دانشجویی خود بازداشت شده‌اند که بین آنها نخبگان و قبول‌شدگان رتبه‌های بالای المپیادهای علمی و کنکور نیز وجود دارند. بازجوها مدام خانواده‌های این دستگیرشدگان را تهدید و به آن‌ها گوشزد می‌کنند که «اگر موضوع را رسانه‌ای کنید برای فرزندان شما مشکلات بیشتری ایجاد می‌شود.»
http://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/38409/

۱۳۹۱ تیر ۲, جمعه

پوتک دیگری برسرخامنه ای «سال کاروتولید وحمایت ازسرمایه ملی»

با افزایش بحران در اقتصاد ایران، آمار چک ها و اسناد برگشتی به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.
طبق جدیدترین آمار بانک مرکزی بیش از ۲.۳ هزار میلیارد تومان اسناد در ماه نخست امسال برگشت خورده است. این در حالی است که در فروردین ماه سال گذشته این رقم، ۱.۳ هزار میلیارد تومان بود.
به گزارش ایسنا رشد هزار میلیارد تومانی چک‌های برگشتی در فروردین ماه امسال نسبت به فروردین ماه سال گذشته در حالی است که تعداد چک‌های برگشتی نیز طی این مدت ۵۶ هزار برگ افزایش داشته است.
در ماه نخست امسال بیش از ۳۹۱ هزار برگ چک و در ماه نخست سال گذشته بیش از ۳۳۵ هزار برگ چک برگشت خورده است.
بر این اساس درصد اسناد برگشتی به مبادله شده نیز در فروردین ماه امسال از نظر تعداد ۱۳.۷ درصد و از نظر ارزش ۵.۶ درصد در حالی اعلام شده که این دو رقم در فروردین ماه سال گذشته به ترتیب ۱۲.۴ و ۳.۷ درصد بوده است.
این میزان‌ها در سال ۹۰ نیز به ترتیب ۱۲.۴ و ۴.۸ درصد بود. مقایسه این آمارها نشان می‌دهد در ماه نخست امسال میزان درصد اسناد برگشتی به مبادله شده در بالاترین سطح طی سال‌های گذشته بوده است.
پیش از این بانک مرکزی اعلام کرده بود طی سال ۹۰ بیش از ۳۵ هزار میلیارد تومان چک برگشت خورده است. این رقم بالاترین میزان چک‌های برگشتی طی سال‌های گذشته بوده است.
اگرچه رشد سرسام آور چک های برگشتی ناشی از بحران اقتصادی در کشور است اما در واکنش به تداوم آن، بانک مرکزی محدودیت‌هایی را برای دارندگان چک برگشتی در نظر گرفته که از جمله آن‌ها ندادن خدمات بانکی بوده است.

من نبودم دستم بود، تقصیرآستینم بود

گزارش آی‌اس‌آی‌اس از «عملیات مشکوک» در تاسیسات پارچین:
موسسه علوم و امنیت بین‌الملل در گزارش تازه خود به قلم دو کار‌شناس هسته‌ای این موسسه یعنی دیوید آلبرایت و رابرت آواگیان که روز بیستم ژوئن، ۳۱ خردادماه، منتشر شد می‌گوید که تازه‌ترین تصاویر ماهواره‌ای که در اختیار این موسسه است نشان می‌دهد که عملیات مشکوک به پاکسازی در تاسیسات نظامی پارچین در تهران هم‌چنان ادامه دارد و به نظر می‌رسد حجم زیادی از خاک در محل این سایت جابه‌جا شده است.
تاسیسات نظامی پارچین در جنوب شرقی تهران از مدت‌ها پیش به خاطر احتمال انجام انفجارهای قوی آزمایشی در آن محل، مورد توجه و حساسیت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بوده و برخی از صاحب‌نظران می‌گویند که احتمالا بخشی از تحقیقات ایران برای تولید سلاح هسته‌ای در این مرکز انجام شده است.................
http://www.radiofarda.com/content/f2-iran-nuclear-isis-report-on-parchin-activities-amano/24622765.html

تمرینی برای اعتصاب ونافرمانی مدنی

ندای سبز آزادی – مصطفی خسروی: عصر روز چهارشنبه،  تلفن‌های همراه شهروندان  تهرانی، دریافت کننده پیامکی بود با این مضمون:
«شنبه، یکشنبه، دوشنبه در اعتراض به گرانی و تورم نان و شیر خریداری نمی کنیم. فقط سه روز با هم متحد باشیم. برای کمک به هموطنان کم درآمد و آسیب پذیرمان. لطفا اطلاع رسانی کن هموطن»
پیامی کوتاه که با سرعت بسیار میان شهروندان جابجا می شد، ساعاتی بعد البته، این پیام با طرح‌ها و تصاویر مختلف به شبکه‌های مجازی، نظیر فیسبوک و توییتر رسید و در اندک زمانی، توانست توجه بسیاری از پیج‌های عموما غیرسیاسی را به خود جلب کند.
انتشار برق آسای این خبر، در فضای مجازی، این سوال را نیز با خود به همراه آورد که طراحان این ایده، چه کسانی هستند؟ سوالی که پاسخ آن در فرهنگ کنشگری اجتماعی ما ایرانیان، از کلیدی‌ترین عوامل موفقیت و فراگیری هر ایده‌ای بوده و هست. و سرانجام وبلاگ پرسیس، با انتشار تصویری از این پیامک با تاکید بر غیرسیاسی خواندن این کنش مدعی شد، ایده پردازان اصلی این کنش اجتماعی، جمعی از مادران ایرانی هستند: «عده‌ای از مادران ایرانی در پی افزایش قیمت شیر و نان طی حرکتی که از بطن جامعه است و گروه سیاسی‌ای در آن دخالتی نداشته خواهان تحریم ۳ روزِ خرید شیر و نان شده اند و از همه مردم ایران خواسته اند به این موج متصل شوند. متن تحریم این مادران در دیگر سایت‌های اجتماعی بسرعت در گردش است...»
http://www.irangreenvoice.com/article/2012/jun/21/24196

۱۳۹۱ تیر ۱, پنجشنبه

برنامه افق با حضوررضا پهلوی و حسن شریعتمداری


استقبال سرد وبی روح

در سفر محمود احمدی‌نژاد به برزیل نه‌ تنها دیلما روسف، رئیس‌جمهوری این کشور حاضر به ملاقات با وی نشد٬ بلکه در فرودگاه ریودوژانیرو نیز هیچ مقام بلندپایه‌ای از این کشور از وی استقبال نکرد.
http://www.president.ir/fa/38888

سفیر جمهوری اسلامی در برزیل و چند مقام نه‌ چندان بلند‌پایه برزیل از دیگر افرادی بودند که از احمدی‌نژاد در فرودگاه استقبال کردند.
رئیس دولت دهم که به منظور شرکت در اجلاس جهانی ریو+۲۰ با موضوع توسعه و محیط زیست به برزیل سفر کرده با پاسخ منفی دیلما روسف، رئیس‌ جمهوری این کشور برای دیدار دو طرف مواجه شد.

روزنامه برزیلی «اُگلوبو» با اعلام این خبر نوشته است: «هیات ایرانی که برای شرکت در این کنفرانس بزرگ جهانی به شهر ریو دوژانیروی برزیل وارد شده به شدت از این امر ناراحت است.»
بر اساس این گزارش٬ ادواردو پائس، شهردار ریو دوژانیرو هم مراسم رونمایی از یک ستون بدل از ستون‌های تخت جمشید که از سوی دولت دهم به این شهر اهدا شده‌ بود را لغو کرده است.

۱۳۹۱ خرداد ۳۱, چهارشنبه

افشاگری وتصفیه حسابهای مقامات با هم

تنش و افشاگری میان برادران لاریجانی٬ تیم احمدی‌نژاد و رسانه‌های نزدیک به اکبر هاشمی رفسنجانی با انتشار اسناد تازه‌ای از همکاری علی‌اکبر حیدری‌فر، قاضی کهریزک با چند مقام دولت دهم وارد مرحله‌ای تازه‌ای شد.
اوایل هفته جاری اسنادی از «زمین‌خواری» برادران لاریجانی در اینترنت منتشر شد که سایت «الف» دولت محمود احمدی‌نژاد را «عامل اصلی» انتشار این اسناد معرفی کرد.
سایت «شبکه ایران » نیز با انتشار یادداشتی اعلام کرد دولت در انتشار این اسناد نقشی نداشته بلکه مهدی هاشمی ٬فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی «عامل انتشار» آنها بوده است.
سایت «بازتاب امروز» در واکنش به گزارش سایت متعلق به تیم احمدی‌نژاد٬ روز چهارشنبه (۳۱ خرداد) اسنادی از همکاری حیدری‌فر با چند مقام دولتی را منتشر کرده است.
یکی از این اسناد نشان می‌دهد علی‌اکبر حیدری‌فر از سوی صفرعلی براتلو٬ معاون سیاسی و امنیتی استانداری تهران به سمت مشاور امنیتی و انتظامی این معاونت منصوب شده است.
http://www.digarban.com/node/7278

با محمد نوری زاد وقلم خونینش

 محمد نوری زاد، نویسنده، سینماگر و فعال جنبش سبز، بخشی از وقایع آخرین بازداشت خود توسط ماموران امنیتی و نظامی را شرح داده و در اختیار رسانه ها قرار داده است .

پیش ازشرح ماجرا این را بگویم که درزندان انفرادی، یک شب بازجویی که لهجه اصفهانی داشت برای شکستن مقاومت من دم گوش من غرید: آشغالِ کثیف، یا می شکنی یا می شکونیمت. اگه شده از رختخواب تو و زنت فیلم بگیریم و پخشش کنیم این کار رو می کنیم. و ادامه داد: خط قرمز ما نظام و ولایته. توکه عددی نیستی، خداهم اگه بیاد زمین وبخواد با نظام و ولایت دربیفته، خدا روهم زیرپا می گذاریم. بازجوی اصفهانی این حرفها را درست شب عاشورا به من می گفت. از دور دست های زندان اوین، صدای عزاداری مردم به گوش می رسید. که من درجوابش گفتم: این من و این رختخواب زن وبچه ام. اگه مردید و چیزی ازمردانگی توخودتون سراغ دارید نقشه تونو عملی کنید. وادامه دادم: شماها خیلی وقته برای حفظ نظام وولایت خدا رو زیرپا گذاشتید. جوری می گی خدا اگه بیاد زمین که انگار خدا توزمین نیست! خدا هست و شماها گوش تا گوش سرمی برید.

صدای آن بازجوی بی ادب اصفهانی هنوز درگوش من می پیچد:" اگه شده ازرختخواب تو وزنت فیلم بگیریم و پخشش کنیم این کارو می کنیم". دراین مدت چهاربار و در هر بار با هشت نفرو ده نفربه خانه و زندگی من ریخته اند وچیزهایی را که به کارشان می آمده بارکرده اند وبرده اند. چه می گویم؟ دزدیده اند. حتی آلبوم ها وعکس ها و فیلم های کاملاَ خصوصی و خانوادگی ام را.

من با تمام ارادتم به خدا و پیغمبر، به خدا و پیغمبرقسم می خورم که ورود ناگهانی اینها به اتاق خواب یک معترض و فیلم برداری از هم آغوشی او با همسرش ازدم دستی ترین کارهای این هیولاهای حیات وحش جمهوری اسلامی است. آنجا که هیولاها به نرمیِ دونیم کردن خیار، سرمی برند، فیلم برداری ازخلوت یک معترض، زنگ تفریح شان است.

این روزها به قول وزیراطلاعات، میان سپاه و اطلاعات شکرآب است و "مرتب به تیپ هم می زنند". من درماههای زندان، هم دردست اطلاعاتی ها اسیربوده ام هم دردست سپاهیان. وبعد که اززندان بیرون آمده ام، هردوی اینها را درنوشته هایم به غلیظ ترین وجه ممکن نواخته ام. بدیهی است که سوژه ی مشترک این دو دستگاه باشم و تحت تعقیب ومراقبت شان. درجاهای مختلف ازمن عکس و فیلم می گیرند. حتی سه بار آنها را درحال تقلا برای بازکردن درِ اتومبیلم دیده ام. سررسیدنهای ناگهانی واتفاقی من باعث شده که رخ دررخ آنها قرارگیرم وشناسایی شان کنم. آنها ناخواسته مأموران خود را عوض می کنند وچهره های تازه را بکارمی گیرند.

روز پنجشنبه بیست و پنجم خرداد اما ورق برگشت. آن روز، این من بودم که از تعقیب کننده ها واتومبیلشان عکس و فیلم گرفتم. هشت نفربودند. درسه اتومبیل پژو. سه نفرشان پیاده بودند و پنج نفرشان داخل اتومبیل ها که درچند جای یک محله به کمین من نشسته بودند. حتی بطوراتفاقی یکی شان را دیدم که کف صندلی عقب پژویی دمردراز کشیده بود. آنها انتظارداشتند من ازسمت مقابل داخل آن خیابان فرعی شوم. اما به صورت اتفاقی ازپشت سرشان سردرآوردم ودیدمشان.

درروزهای قبل بی تفاوت به حضورآنها به دنبال کارخود می رفتم. اما آن روزتصمیم گرفتم دونفرازپیاده هایشان تعقیب کنم. یکی ازآنها غیبش زد اما دیگری را دریک کوچه ی بن بست گیرانداختم. خودش را به ندیدن زد. ادای زنگ زدن درِخانه ای را درآورد. اما بازیگرخوبی نبود. با تلفن همراهم ازاو عکس وفیلم گرفتم. وبعد رفتم و ازیکی ازاتومبیل هایشان که سه نفرداخل آن بود عکس و فیلم گرفتم. از پلاکش مخصوصاَ.

این که آن روز آنها به دنبال چه بوده اند، البته به خودشان مربوط است. حتماَ درراه خدا به مجاهدتی مخلصانه مشغول بوده اند. شاید برای بردن اتومبیل من یا کارگذاشتن چیزی درآن آمده بودند. که اتفاقاَ آن روز درتعمیرگاه بود. وشاید هم برای فیلم برداری ازصحنه ی دلخواهشان با ورودی ناگهانی دریک بزنگاه مطلوب.

آنها خوب می دانند که برای نابود کردن من درچنته ی اطلاعاتی شان تنها و تنها یک راه، وفقط یک راه باقی مانده. چه؟ بی حیثیت کردن. کاری که بارها وبارها با معترضان کرده اند و نتیجه ی دلخواه گرفته اند. حذف فیزیکی و به زندان انداختن من به صلاح شان نیست.

آن روز وقتی ازآنها عکس وفیلم گرفتم، سواریک اتومبیل کرایه شدم. وبی دلیل سوار کرایه ای دیگر. درراه به عکس ها وفیلم های گرفته شده از اطلاعاتی ها یا سپاهی ها نگاه می کردم. تعدادی ازآنها را به یک جای امن ارسال کردم. شاید نیم ساعت هم نگذشته بود که به چراغ قرمزیک چهارراه رسیدیم. چشم تان روزبد نبیند ناگهان برادران غضبناک که حدوداً هفت هشت نفربودند سررسیدند و مغول گون برسقف اتومبیل کرایه کوفتند ومرا وراننده را بیرون کشیدند. این یورش وحشیانه برای من زنگ تفریح بود اما برای راننده که جوانی بلند بالا وپرورش اندامی بود با هول وهراس آمیخت. من به غضب غلیظ چهره ی براداران لبخند می زدم وهمین لبخند من نمی دانم چرا آزارشان می داد. صدای یکی شان را شنیدم که به دیگری می گفت: ببین چطورداره می خنده بی ناموس!

وحشیانه کیف مرا و تلفن همراه مرا ازدستم کشیدند وبه دستورسرتیم خود به دست من ازپشت دستبند زدند. درهمان حال با صدای بلند روبه مردی که با نگرانی ازداخل اتومبیلش به من وبه رفتاراین هیولاهای غضبناک می نگریست که انگار جاسوسی وطن فروش را دستگیرکرده اند، خودم را معرفی کردم: نوری زاد. سرتیمِ مهاجمین که بی دلیل چهره اش را به غلظتی از عصبیت افراط گونه فروبرده بود رو به من غرید که : اگه یه دفه ی دیگه داد بزنی بخوای جوسازی کنی دندوناتو می ریزم تو دهنت. مرا رو به دیوار و لب جوی کنارخیابان نشاندند تا درباره ی راننده تحقیق کنند. خیلی زود متوجه شدند که او با من ارتباطی ندارد. به یکی شان گفتم ازجیب من پول درآورید و کرایه اش را بدهید. همین کاررا کردند.

بجزدونفرشان که با ادب می نمودند، مابقی این مأموران اطلاعاتی یا سپاهی، آدمهای بی سواد و جامانده وفرومایه ای بودند که اگر به همین کارفرونمی شدند، حتماً به دزدی و کلاشی و اخاذی روی می بردند. مرا با دستنبدی که تنگ ازپشت بسته بودند برصندلی عقب یکی ازاتومبیل های خود نشاندند. پیش ازحرکت، همان مأموری که او را درکوچه ای بن بست گیرانداخته بودم سرش را به داخل آورد و ازمن پرسید: ازکجا به من شک کردی ازم عکس گرفتی؟ به اوگفتم: ماوشما خیلی وقته داریم با هم زندگی می کنیم. نمی دانم منظورمرا فهمید یا نه؟ به اوگفتم که بازیگرخوبی نیست وهمین ادا و اطوار او مرا نسبت به او مشکوک کرده بود.

سرتیم این جماعت که وحشی ترازهمه بود وظاهراَ معتاد بنظرمی رسید آمد ودرصندلی جلونشست و دستورحرکت داد. سیگاری روشن کرد وگفت: نوری زاد، حالا دیگه برا ما زرنگ بازی درمیاری؟ ازما عکس می گیری؟ خیال کردی خیلی زرنگی؟ درهمان حال که صورتم تا کف اتومبیل فاصله ی زیادی نداشت گفتم: نه بابا زرنگ بازی کدومه؟ زرنگی مخصوص شماهاست. زرنگ شماهایید که وسط شهر، روزروشن، بدون حکم، منو می دزدید و جاهای دیگه هم گوش تاگوش سرمردمو می برید آب ازآب تکون نمی خوره. سرتیم معتاد که دوست نداشت پیش روی دستیارانش باب بحث وا شود غرید که: تمومش کن. من هم تمام کردم. طرف من اینها نبودند. دلم برایشان می سوخت.

درراه، سرتیمِ این جماعت مرتب ودرچند نوبت با "رییس بزرگ" درتماس بود. که چه بکنند و کجا بروند؟ یکبارتلفن سرتیم زنگ خورد. رییس بزرگ بود. سرتیم که نسبت به او بسیارچاپلوس می نمود، با "روچشمم حاجی، رو تخم چشمم، خیالت تخت حاجی" اطاعت کرد وبه راننده دستورداد کنارخیابان توقف کند. رییس بزرگ پرسید که آیا لپ تاب همراهش هست یانه؟ که سرتیم گفت نه، یک کیف دارد و یک تلفن. وگفت: درسته. یه چندتایی ازما عکس گرفته. کیف مرا درصندوق عقب گذاشته بودند. سرتیم پیاده شد ورفت سروقت کیف من و همزمان با کاویدن کیفم به رییس بزرگ گزارش داد: توکیفش یه چندتا دفتروکاغذهست. نه، لپ تاب نداره. توکاغذاش یه بیانیه هم هست. بخونم؟ تیترش اینه: بیانیه ی محمد نوری زاد درباره ی بازداشت غیرقانونی خود. این بیانیه ازهشت ماه پیش درکیف من بود ودرحافظه ی اینترنت برای پخش. من اگرنیمه شب به خانه برنمی گشتم، این بیانیه بهمراه نامه ها وعکس ها وفیلم هایی که نوشته وساخته بودم یک به یک وخودکار منتشرمی شدند.
خلاصه بعد ازهماهنگی های فراوان قراربراین شد که مرا به فلان جایی که خودشان می دانستند کجاست ببرند.

یک ساختمان با دری سنگین و آهنین. به زورچشم بندی به صورتم کشیدند. اززیرچشم بند دیدم دوسه سربازدراطراف من رفت وآمد می کنند. جوانانی که دوره ی خدمت خود را آنجا می گذراندند و با ادب و مهربان وانسان بودند. یکی ازسربازان مرا به داخل یک اتاق برد وبریک صندلی نشاند. به سرتیم که لابد از شکارخود درپوست نمی گنجید گفتم: این دستبند شما خیلی تنگ است. دست ها و کتف های مرا اذیت می کند. لااقل آن را ازجلو به دستم ببندید. استخوانهای کتف من به شدت درد می کرد. وقتی اهمیت ندادند باهمان وضعیت به پهلو کف اتاق درازکشیدم. وکمی بعد به پهلویی دیگر. بعد ازاستعلام یکی شان که با ادب بود، آمد و دستبند را ازجلو به دستانم بست. اما چشم بند هم چنان به صورتم بود.

دوساعت بعد داد زدم مرا به دستشویی ببرید. بردند. با همان دستبند وچشم بند. صدای سرتیم را می شنیدم که به سربازهمراه من گفت: درِدستشویی روکاملاً بازبذار. به سربازگفتم: بگولااقل این دستبند را بازکنند من بتوانم شیرآب را بازکنم. پرسید. اجازه ندادند. وهمان را برای من تکرارکرد. که: اجازه نمی دند. تقلای من دردستشویی بجایی نرسید و بی نتیجه به سربازگفتم مرا برگرداند به داخل اتاق.

ساعتی بعد، ازرییس بزرگ خبرآمد که می توانند درداخل دستشویی دستبند را ازدست من بازکنند. وساعتی بعدتر دستورآمد که می توانند کلاَ دستبند و چشم بند را کناربگذارند. یکی ازسربازان که جوانی خوش چهره و با اصل و نسب و مهربان بود ، دم به دم تا ساعت ده شب داخل اتاق می شد و به من می گفت: براتون چایی بیارم؟ نهار؟ آب؟ چایی؟ شام؟ که من با تشکرازاو، می گفتم نه پسرم. تصمیم گرفته بودم چیزی نخورم. ودراعتراض به این که رسماَ مرا دزدیده اند، مستقیم به یک اعتصاب خشک فرو بروم.

ساعت یازده شب شد. داد زدم یک پتو به من بدهید. که یکی ازربایندگان آمد وگفت: ازاینجا می رویم. وسایل مرا تحویل دادند. کیف وتلفن و پولهای داخل جیبم را. بازچشم بند و دستبند و خوابیدن روی صندلی عقب پژو. این بارسرم را روی پای جوانی که درکنارم نشسته بود گذاردم. احساس کردم پسرخودم است. اونیزانسان بود. برخلاف بالاتری هایش. درِآهنین بازشد واتومبیل ازساختمان بیرون زد.

درراه سرتیم با دوستان وهمکاران خود درتماس بود. "داریم میایم بالا". این بالا کجامی توانست باشد؟ ومگرآن ساختمان درپایین شهربوده؟ به خود گفتم: تورا به اوین می برند. خودت را برای یک دوره ی جدید آماده کن. وآماده کردم. خودم را دربند "دوالف" سپاه، و 204 یا 209 اطلاعات دیدم. وبحث وجدل با بازجوهایی که کیفیت سخنان ورفتارشان را خوب می شناختم.

ساعت نزدیک دوازده بود که دریک خیابان تاریک مرا پیاده کردند و رفتند. به دورشدنشان چشم دوختم. شماره ی اتومبیل را به خاطرسپردم. بعداَ همین شماره را درنوشته ی آن ناشناسی دیدم که هنگام دستبند زدن درچهارراه شلوغ خودم را به او معرفی کرده بودم.

بله، مرا درروز روشن دزدیدند و در نیمه شب رهایم کردند. من خیلی خوش شانس بودم که ازاین آدم ربایی جان سالم بدربردم. چه مردان وزنان بی نشانی که گونی به سرشان کشیدند و به ناکجا بردند و بیخ تا بیخ گلویشان را بریدند وهیچ نشانی نیزازآنان درز پیدا نکرد. دخترم گفت: شکایت کن. گفتم: ازکه؟ با چه سندی؟ به کجا؟ راستی عجب سرودی می شود این پرسش های پی درپی: قانون؟ دستگاه قضایی؟ ادب؟ انسانیت؟ تکریم شهروندان؟ اسلام؟ جمهوری اسلامی؟

محمد نوری زاد سی ام خرداد سال نود و یک

۱۳۹۱ خرداد ۲۹, دوشنبه

نوبت برادران لاریجانی هم رسید

به گزارش سایت "الف" انتشار نامه‌ها و اسناد محرمانه درباره زمین‌های صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه و محمدجواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر این قوه، در یکی از سایت‌های خارج از کشور کار یک "نهاد" است و هدف از این کار انتقامجویی به خاطر مبارزه با فساد عنوان شده است.
سایت "بامداد خبر"، روز یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۱، تصاویر نامه‌نگاری‌های محمدجواد و صادق لاریجانی به وزیر کشاورزی، دفتر رهبری و دیگر نهادهای دولتی را منتشر کرده بود که طی آن خواستار رفع موانع تصرف زمین‌های کشاورزی و "زمین‌‌خواری" شده بودند.

در یکی از این نامه‌ها با مهر وزارت کشاورزی درباره "تصرفات اراضی ملی و تخریب منابع طبیعی توسط آقای محمدجواد لاریجانی" خطاب به محمود احمدی‌نژاد نوشته شده است: «نامبرده در چند نوبت و بدون اخذ مجوز قانونی به تصرفات عدوانی در بیش از ۳۴۲ هزار هکتار از اراضی ملی ورامین، نگهداری دام‌های غیرمجاز (۹۰۰ راس گوسفند و ۲۰۰ نفر شتر) و ...» اقدام نموده است.
یک روز پس از انتشار این اسناد بعضا محرمانه، سایت الف روز دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۱، درباره نهادی که این اسناد را برای استفاده در اختیار رسانه‌های خارج از کشور قرار داده می‌نویسد: «جريانی كه حاضر است برای به انحراف كشيدن مبارزه با فساد ء و به خيال خود انتقام ء و درگرماگرم برگزاری دادگاه های اختلاس های بزرگ، از نيروی ضدانقلاب بهره بگيرد، بدون شک حاضر خواهد بود برای استفاده های شخصی، هر اقدام خيانت‌باری را انجام دهد.»

۱۳۹۱ خرداد ۲۷, شنبه

این صدای ۱۰ هزارفقط نیست ، بلکه صدای قطرهٔ از دریاست

بیش از ۱۰ هزار کارگر واحدهای صنعتی از ۵ استان کشور، با امضای نامه‌ای خطاب به وزیر کار به تاثیراتی که اجرای قانونی هدفمندی یارانه‌‌ها بر زندگی آنان تحمیل کرده است اعتراض کردند.
به گزارش ایلنا، کارگران در این نامه از قانون هدفمندی یارانه‌ها با عنوان «قطع یارانه‌ها» نام برده‌اند و با توجه به وضعیت اقتصادی‌شان خواستار افزایش حداقل دستمزد‌ها براساس تورم موجود شدند.
این حرکت اعتراضی بزرگ پیش از این از کارگران واحدهای قزوین آغاز شد و رفته رفته به استان های مختلف کشور کشیده شده است.
در این طومار که به امضای بیش از ۱۰ هزار کارگر شاغل در ۵ استان کشور در كارخانه‌هايي از جمله دارو شیشه، مهرام، فرش پارس، هفت الماس و... رسیده است، کارگران تهیه پیش‌نویس اصلاحیه قانون کار را «اصلاحیه‌ای ضد کارگری» دانسته‌اند که امنیت شغلی و معیشت آنان را نشانه رفته است.
کارگران امضا کننده نامه همچنین به تعویق و بی‌نظمی در پرداخت حقوقشان اعتراض‌کرده‌اند و خواستار ایجاد ساز و کار قانونی و قاطعی برای پرداخت بموقع دستمزد‌ها و تعقیب قضایی کارفرمایانی که کارگران را بدون قرارداد و یا با قراردادهای سفید امضا و دستمزدهای معوقه وادار به کار می‌کنند شده‌اند.
پیش از این طوماری در اعتراض به اجراي قانون حذف يارانه‌ها با دوهزار امضا منتشر شده بود كه طومار ده هزار امضايي كارگران به ثمر نشستن مرحله اول اين تلاش است.
متن کامل این نامه که رونوشتی از آن به نمایندگان مجلس شورای اسلامی و نهاد ریاست جمهوری و خبرگزاری کار (ایلنا) ارسال شده است، در ادامه می‌آید:
به وزیر کار، رفاه و رفاه اجتماعی
همانطوریکه همگان می‌دانیم و بر آن آگاهیم از یک سال و نیم پیش با آغاز فاز اول طرح قطع یارانه‌ها اقلام و کالاهای اساسی زندگی چندین برابر افزایش قیمت داشته‌اند. این در حالی است که در طول این مدت میانگین دستمزد کارگران بر روی هم در سال ۹۰ و سال جاری، نسبت به سالهای قبل از اجرای فاز اول قطع یارانه‌ها حتی کاهش نیز پیدا کرده است و علاوه بر آن در طول این مدت با اعمال ۴ و سپس ۵ در صدی (مالیات بر) ارزش افزوده بر روی کلیه کالاهای مصرفی، عملا حدود ۵ درصد از دستمزد روزانه زیر خط فقر ما کارگران به خزانه دولت سرازیر شده است.
عدم پرداخت بموقع دستمزد زیر خط فقر کارگران بیداد می‌کند. توام با چنین وضعیت اسفبار و غیر قابل تحملی در مورد دستمزد‌ها، اصلاحیه‌ای بسیار ضد کارگری بر روی قانون کار که امنیت شغلی و معیشت کارگران را نشانه رفته است تهیه شده و قرار است بزودی به مجلس ارائه شود.
مبنای میانگین حقوق دو سال آخر کارگران برای تعیین حقوق بازنشستگی به میانگین حقوق ۵ سال آخر آنان تغییر پیدا کرده و باعث افت شدید حقوق بازنشستگان شده است. بیمه میلیون‌ها کارگر ساختمانی علیرغم ثبت نام و تحمل هزینه، هنوز به سر انجامی نرسیده است و شرکتهای پیمانکاری همچنان مشغول چپاول دسترنج کارگران هستند و نا‌امنی شغلی، ‌اخراج سازی و تعطیلی کارخانه‌ها در بد‌ترین وضعیت نسبت به سالهای پیش قرار دارد.
بدون تردید نه تنها ما کارگران بلکه هیچ انسان شریف و منصفی تحمل چنین شرایطی را بر میلیون‌ها کارگر و خانواده‌های آنان بر نمی‌تابد. لذا ما کارگران امضا کننده این طومار بعنوان اقداماتی بسیار مبرم و عاجل برای پایان دادن به وضعیت مشقت بار موجود مصرانه خواهان افزایش حداقل دستمزد‌ها براساس تورم واقعا موجود و تامین شرافتمندانه سبد هزینه یک خانوار چهار نفره با دخالت نماینده‌های منتخب مجامع عمومی کارگران بر مبنای میانگین دستمزد ۵ سال آخر پای می‌فشاریم.
ما کارگران خواستار اجرای فوری بیمه کارگران ساختمانی و مصوبه هیئت وزیران مبنی بر حذف شرکتهای پیمانکاری و عقد قرارداد مستقیم و دائمی با کارگران و ایجاد ساز و کار قانونی قاطع برای پرداخت بموقع دستمزد‌ها و تعقیب قضایی کارفرمایانی که کارگران را بدون قرارداد و یا با قراردادهای سفید امضا و دستمزدهای معوقه وادار به کار می‌کنند.
در همین منابع کارگری از بازداشت فعالان کارگری در کرج خبر دادند.بر اساس این گزارش ها، روز گذشته بیش از شست تن از فعالان کارگری و اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری در کرج بازداشت شده اند.بعد از بازداشت گسترده فعالان کارگری و اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری که از نقاط مختلف ایران در شهر کرج تجمع کرده بودند، سه تن از زنان بازداشتی آزاد و مابقی کماکان در بازداشت بسر می برند.
فراموش نکنید سال ،سال کاروتولید وحمایت از سرمایه ملی اعلام کرده خامنه ای ،این حرف را باید ۱۰۰ هزاربارزد توسر خامنه ای تا یادش باشد حرف را از.............. نزند !

۱۳۹۱ خرداد ۲۵, پنجشنبه

درروزبزرگداشت ۲۵ خرداد

گزارشی از فرشته قاضی ازشهیدان روز ۲۵ خرداد :

بیش از صد نفر طی ۳ سال گذشته در جریان اعتراضات مردمی و یا در داخل زندان ها جان باختند اما فشارهای امنیتی، تهدید به بازداشت و یا کشته شدن سایر اعضای خانواده باعث شد خیلی از این خانواده ها اسامی فرزندان شهید خود را اعلام نکنند.
با این حال اکثرخانواده های جان باختگان وقایع بعد از ۲۲ خرداد، با شکایت رسمی خواهان معرفی و محاکمه قاتلان اعضای خانواده های خود شده اند هر چند نه تنها به شکایات آنان رسیدگی نشده بلکه رسما به این خانواده ها گفته اندکه  شکایات آنها راه به جایی نخواهد بود. در بیشتر موارد هم بدون اینکه دادگاهی تشکیل شود به خانواده ها گفته شده قاتل شناسایی نشده ، برای درخواست دیه اقدام کنید.
۲۵ خرداد ۸۸ در جریان راهپیمایی مسالمت آمیز مردم ایران که در اعتراض به اعلام محمود احمدی نژاد به عنوان برنده انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد صورت گرفت، تعداد زیادی براثر شلیک مستقیم گلوله از سوی نیروهای نظامی جان باختند.با گذشت سه سال هنوز آمار دقیقی از تعداد جان باختگان روز ۲۵ خرداد وجود ندارد، و برخی خانواده ها هم به علت فشارهای امنیتی تاکنون حتی از اعلام نام فرزندان خود امتناع و برخی دیگر به دلیل همین فشارها تنها به اعلام نام آنها بسنده کرده اند. ........
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/archive/2012/june/14/article/-2b2470a2f4.html

آقایان تازه استبداد دینی را متوجه شدند؟

این عضو سازمان مجاهدین انقلاب تاکید کرده است: "اصلاحاتی که مدعی پایبندی به آرمان آزادی، قانون و دموکراسی است اما در افق نهائی خود نفی استبداد را ترسیم نکرده و به عبارت دقیقتر جایگاه و نقشی برای ولایت فقیه در سیاست کلان خود قائل است در یک کلام جز دروغی بیش نیست."

به گزارش کلمه، این فعال سیاسی که بیش از یک سال نیم است در بند ۳۵۰ اوین روزگار می گذراند در بخشی از پیام خود با اشاره به این که "جنبش سبز چیزی نیست جز حضور مستمر و ایستادگی آگاهانه و به دور از خشونت مردم"، آورده است: "عده ای اهمیت ۲۵ خرداد را در آن می دانند که در این روز عظیم ترین تجمع غیر دولتی و اعتراضی تاریخ ایران شکل گرفته است و مبارزان حاضر در جریان انقلاب اسلامی نیز تایید می کنند که راهپیمائی های عظیم منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی هیچکدام به این وسعت نبود. برخی دیگر از ناظران ۲۵ خرداد را از آن جهت نقطه عطفی در تاریخ تحولات سیاسی ایران می دانند که انبوه شهروندان معترض و ناراضی در شرایطی که در پی کودتای انتخاباتی، فعالیّت احزاب متوقف و بسیاری از فعالان سیاسی بازداشت شده بودند به شکلی خود انگیخته و با تکیه بر شیوه های نوین مبارزات مسالمت آمیز، شیوه مبارزه بدون خشونت را با سطح بالایی از آگاهی و اعتماد به نفس به نمایش گذاردند."

ابوالفضل قدیانی که به تازگی چهارمین پرونده اش به دادگاه انقلاب .........
http://www.rahesabz.net/story/54555/

۱۳۹۱ خرداد ۲۴, چهارشنبه

سال کاروحمایت ازتولید وسرمایه ملی «خامنه ای »

در ادامه روند تعطیلی صنایع تولیدی که طی ماه های اخیر به دلیل بحران اقتصادی حاکم بر کشور فزونی یافته، این‌بار رئیس هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان مولیبدن در نامه‌ای به احمدی نژاد از تعطیلی کامل ۱۷ کارخانه تولید مشتقات مولیبدن خبر داد و عامل آن را گران فروشی شرکت ملی صنایع مس ایران اعلام کرد.
بهمن ماه سال گذشته نیز رئیس کانون هماهنگی شورای اسلامی خراسان جنوبی اعلام کرد که کارگران کارخانه “قند بهستان”  درپی اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها، از دریافت شش ماه حقوق معوقه محروم مانده‌اند.
همچنین کارخانه قند ورامین نیز به خاطر کمبود نقدینگی و مشکل خرید مواد اولیه بهمن ماه سال گذشته به مدت ۱۵ روز تعطیل بود و حقوق ۴۳۰ کارگر این واحد تولیدی با تأخیر پرداخت می‌شود.
خرداد سال گذشته نیز گزارش شد که کارگران کارخانه قند اهواز هفت ماه حقوق نگرفته‌اند، کارخانه تعطیل شده و ۲۰۰ کارگر در شرایط بلاتکلیف مانده ‌اند.
پیش از آن نیز خبر تعطیلی کارخانه قند دزفول، بزرگ‌ترین کارخانه قند و شکر خاورمیانه و بلاتکلیفی کارگران این کارخانه گزارش شده بود.
از سوی دیگر، بیکاری و دریافت ‌نکردن حقوق و اعتراض صد‌ها کارگر در شرکت فناوری شیمیایی گیلان، کارخانه آونگان اراک، پرریس سنندج، مجتمع پتروشیمی بندر امام ماهشهر، متروی اهواز، شرکت ‌های پارس متال کرج و نساجی کاشان در نیمه دوم سال ۱۳۹۰ گزارش شده بود.
پیش‌تر مرکز پژوهش‌ های مجلس شورای اسلامی در گزارشی درباره تاثیر اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ ها بر صنایع انرژی ‌بر اعلام کرد که با اجرای این قانون و در حالی که دستمزدها و قیمت مواد اولیه افزایش یافته، دولت افزایش قیمت کالاها را ممنوع کرده که این روند باعث تعطیلی تعداد قابل توجهی از کارخانجات خصوصی شده است.

در حالی که روزانه شاهد افزایش سرسام‌آور قیمت کالا و خدمات در کشور هستیم مسئولان دولت به جای حل این بحران از طریق اصلاح سیاست‌های غلط اقتصادی، باز هم به روش های امنیتی و پلیسی روی آوردند و در تازه ترین اقدام، سایت «۱۲۴» که مرجع اصلی اعلام قیمت کالا و خدمات است را طی روزهای اخیر از دسترس خارج کرده به طوری که رویت قیمت کالا و خدمات بر روی این سایت امکان پذیر نیست.
در ماه های گذشته نیز به دنبال ناتوانی مدیران اقتصادی دولت در مهار شرایط بحرانی در بازار طلا و ارز در ایران، دولت دست به دامان اقدامات نهادهای امنیتی و قضایی برای کنترل اوضاع شده بود که در اقدامی جالب توجه سایت مثقال از مراجع اطلاع رسانی در زمینه قیمت ارز و طلا از دسترس خارج و یکی از مدیران آن بازداشت شد.
اکنون نیز از دسترس خارج کردن سایت ۱۲۴ در حالی صورت گرفته که به گفته کارشناسان بهترین راه برای آگاهی مشتریان از قیمت کالاها مراجعه به پایگاه اطلاع رسانی قیمت کالا و خدمات بود.

۱۳۹۱ خرداد ۲۳, سه‌شنبه

اعدامهای مخفی وشتاب زده

هرچند اعدام فعالان سیاسی و مدنی در جمهوری اسلامی سابقه ای ۳۳ ساله دارد اما بعد از انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۸۸، صدور حکم اعدام برای متهمانی که در دادگاه های نمایشی محاکمه شدند از سویی و اجرای شتابزده این احکام، آن هم در شرایطی که برخی از آنها همچنان در حال طی روند قضایی بوده و حکم شان به مرحله نهایی نرسیده بود، نگرانی و هراس را بر افکار عمومی حاکم ساخت.اعدام هایی که به صورت مخفیانه انجام شد و در بسیاری موارد جنازه های کسانی هم که اعدام شدند به خانواده های آنها تحویل داده نشد. 
در حالیکه مردم همچنان در خیابان ها به نتیجه اعلام شده انتخابات معترض و خواهان بازپس گیری رای خود بودند در مرداد ۸۸ بازداشت شدگان پس از انتخابات در دادگاههای نمایشی با اتهامات مختلف سیاسی و امنیتی محاکمه شدند. در جریان همین دادگاهها بود که نماینده دادستان تهران درخواست حکم اعدام برای برخی از بازداشت شدگان کرد.
دوماه نگذشته بود که روابط عمومی دادگستری تهران از صدورحکم اعدام برای "محمدرضا علیزمانی، آرش رحمانی پور، حامد روحی نژاد، امیررضا عارفی و ناصر عبدالحسینی به اتهام جاسوسی، محاربه و ایفای نقش در آشوب های خیابانی" خبر داد.
اردیبهشت ۸۹، پنج فعال سیاسی به صورت مخفیانه اعدام شدند. فرزاد کمانگر، شیرین علم هوئی، علی حیدریان، فرهاد وکیلی و مهدی اسلامیان ۵ زندانی سیاسی بودند که قبل از انتخابات بازداشت اما پس از انتخابات و در بحبوحه اعتراضات مردمی، اعدام شدند. جنازه های آنها هیچ وقت به خانواده هایشان تحویل داده نشد و خانواده ها از محل دفن فرزندانشان نیز بی خبرند. آنها همچنین از برگزاری هرگونه مراسمی برای اعضای اعدام شده خانواده شان منع شدند.

۱۳۹۱ خرداد ۲۲, دوشنبه

متهمان افشاگر تهدید می‌شوند

پرونده اختلاس بیمه، که به پرونده "خیابان فاطمی" مشهور است، با افشای دریافت رشوه از سوی استاندار تهران، مطرح شدن نام کامران دانشجو وزیر فعلی علوم و در نهایت طرح نام محمدرضا باهنر نایب رییس با نفوذ مجلس اصولگرا ابعاد تازه ای یافته است.
این پرونده که متهم اصلی آن محمدرضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد است، پس از پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در سیستم بانکی، دومین پرونده بزرگ مفاسد اقتصادی در دولت اصولگراست که به نظر می رسد مسوولان آن یک به یک در پرونده های مختلف فساد، ارتشاء و اختلاس دست دارند.
جزییات پرونده اختلاس بیمه از ابتدای دولت دهم افشا شد. اما آن زمان گفته شد که محمود احمدی نژاد از رهبر جمهوری اسلامی خواسته است تا مانع از رسیدگی به این پرونده شود و آقای خامنه ای نیز که به دلیل سرکوب معترضان به تقلب در انتخابات تحت فشار قرارداشت با این درخواست در آن مقطع موافقت کرد.
گفته می شود بخشی از مبالغی که در این پرونده به شکل غیرقانونی برداشت شده یا به عنوان رشوه اخذ شده است، در جریان انتخابات ریاست جمهوری توسط ستاد احمدی نژاد هزینه شده است. این موضوع در جلسه گذشته دادگاه نیز تایید شد. علاوه بر آن در دادگاه همچنین گفته شد که مبالغی برای ستاد انتخابات اصولگرایان در انتخابات مجلس هشتم نیز هزینه شده که این اتهام را امروز، پایگاه اطلاع رسانی وابسته به دولت تایید کرد.
با این وجود اگر چه نام محمدرضا رحیمی به عنوان یکی از دست اندرکاران اختلاس بیمه ایران مطرح بود، اما از دو جلسه گذشته تا کنون نام مدیران دیگری در دولت احمدی نژاد نیز به میان آمده که شاخص ترین آنان مرتضی تمدن و کامران دانشجو هستند. از سوی دیگر، پایگاه اطلاع رسانی "ایران" وابسته به ارگان دولت امروز به انتشار اتهاماتی علیه محمدرضا باهنر نایب رییس مجلس پرداخت.
پیش از این نیز در جریان افشای اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در سیستم بانکی و همچنین در پرونده اختلاس بیمه، هواداران احمدی نژاد در دولت از یک سو و حامیان اصولگرای رهبر جمهوری اسلامی از سوی دیگر به افشاگری علیه هم دست زدند و به نظر می رسد جنگ قدرت در جمهوری اسلامی می رود تا ابعاد بیشتری از فساد اقتصادی در قوای مختلف نظام و حاکمیت یکدست اصولگرایان را عیان سازد.
http://www.irangreenvoice.com/article/2012/jun/10/23550

۱۳۹۱ خرداد ۲۱, یکشنبه

اطلاعات سپاه مسئول برخوردها با دیگراندیشان دینی

با انتشار خبر بسته شدن یک کلیسا در غرب تهران کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران می‌گوید، سازمان اطلاعات سپاه پاسداران اخیرا به صورت ناگهانی عهده‌دار نظارت بر کلیساهای مسیحی در ایران شده است.
خبر بسته شدن کلیسای جنت‌آباد که در غرب تهران قرار دارد روز جمعه، ۱۹ خرداد ۱۳۹۱ منتشر شد. آژانس خبری مسیحیان ایران (محبت‌نیوز) نوشت «در پی محدودیت‌ها و به جهت اعمال فشار بر مسیحیان به‌ویژه نوكیشان مسیحی در ایران از سوی مقامات حكومتی و به دستور مستقیم اطلاعات سپاه درهای کلیسای جنت‌آباد به روی هموطنان مسیحی ایران بسته شد.»

کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران از قول منابع آگاه نوشت، اوایل خرداد سال جاری مامورین اطلاعاتی، کلیسای جماعت ربانی در غرب تهران را وادار کردند تا درهای خود را ببندد و ارائه خدمات خود را متوقف کند. بنابر این گزارش کلیسای جنت‌آباد عضو یک شبکه‌ی پروتستان بشارتی بین‌المللی به نام جماعت ربانی است. گفته می‌شود این کلیسا کار خود را از ۱۵ سال پیش آغاز کرده و مقام‌های ایرانی در جریان تمام فعالیت‌های این مرکز بوده‌اند.
یک عضو جامعه‌ی پروتستان ایران که نخواسته نامش فاش شود به کمپین گفته است «به ما گفتند که باید کلیسا را تعطیل کنید. اگر خودتان این کار را انجام ندهید و ما کلیسا را رسما ببندیم، دیگر هیچ امیدی نیست که شما بتوانید حتی ساختمان کلیسا را نگهدارید تا بتوانید آن را بعدا بفروشید.»

رئیس خبرگزاری مسیحی ایران به کمپین بین‌المللی حقوق بشر گفته است، ظرف ماه گذشته ناگهان نیروهای دولتی که مسئول تماس با رهبران کلیسا و ابلاغ دستورات در تهران بوده‌اند تغییر کرده‌اند. به گفته‌ی او این افراد خود را ماموران اطلاعات سپاه معرفی می‌کنند.
گزارش‌های دیگری نیز حکایت از فعال شدن اطلاعات سپاه در برخورد با مسیحیان و نوکیشان ایران دارد. محبت‌نیوز به نقل از یک منبع مطلع نوشت «هم اكنون پرونده كلیسای جماعت ربانی مركز در تهران از وزارت اطلاعات گرفته شده و به "اطلاعات سپاه" منتقل شده است.»
در ماه‌های گذشته خبرهای متفاوتی از بازداشت و بدرفتاری با نوکیشان مسیحی و بسته شدن کلیساهای فارسی‌زبان در تهران و برخی شهرهای دیگر منتشر شده است. به اعتقاد ناظران دخالت اطلاعات سپاه در این کار نشانه‌ی برنامه‌ی حکومت برای جلوگیری کامل از فعالیت این نوع کلیساهاست.

سخنگوی کمپین، هادی قائمی می‌گوید، نقش جدید سپاه پاسداران نمایانگر این است که حکومت ایران احتمالا مشغول تقویت تلاشهای خود برای کنترل بیشتر کلیساهای فارس‌زبان است. او می‌افزاید، ما نگران هستیم که اگر جامعه بین‌المللی در این مورد سخن نگوید، ممکن است در آینده شاهد تعطیلی کلیساهای بیشتر و ایجاد محدودیت‌های بیشتر برای اقلیت‌های مذهبی باشیم.
به گزارش پایگاه اینترنتی کمپین، قائمی ابراز تاسف می‌کند که «این حرکت علیه پروتستان‌ها مشابه اقدامات دولت ایران برای سرکوب بسیاری گروه‌های مذهبی و رهبران مذهبی دیگر مانند بهائیان، مسلمانان صوفی و سنی، و حتی روحانیون مسلمان شیعه‌ای که دارای دیدگاه‌هایی متفاوت از دیدگاه‌های حکومت هستند، می‌باشد.»

۱۳۹۱ خرداد ۱۹, جمعه

آنتن

 
آنتن این هفته وفرمایشات خامنه ای برای مغزان شستشوشده !

بیانیه تجمع اعتراضی بمناسبت ۲۵ خرداد

همزمان با 25 خرداد، سومین سالگرد راهپیمایی سکوت شورای هماهنگی راه سبز امید از مردم دعوت کرد تا با تجمع اعتراضی در اماکن عمومی اعتراض خود را نسبت به سیاست های جاری نشان دهند.
شورای هماهنگی راه سبز امید در بیانیه خود از روند سیاست های جاری انتقاد کرده و نوشته است:  این حق مردم ماست که نسبت به این وضعیت بحرانی نگران باشند و صدای اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانند. از همین‌رو از اقشار مختلف مردم در نقاط گوناگون کشور دعوت می‌کنیم در اعتراض به دشواری‌های روزافزونی که دولتمردان اقتدارگرا و ناکارآمد بر سر راه زندگی آزاد و توأم با کرامت ایرانیان پدید آورده‌اند، بین ساعت 7 تا 9 شامگاه پنجشنبه بیست و پنجم خرداد در اماکن عمومی و به‌ویژه پارک‌های اصلی شهرها تجمع اعتراضی سکوت برگزار کنند؛ باشد که حاکمان اقتدارگرا و بی‌کفایت به خود آیند.
در این بیانیه آمده است: بخش عظیمی از ایرانیان در نتیجه‌ی سیاست‌های نادرست و نسنجیده‌ی گردانندگان حکومت، روزهای سخت و تلخی را سپری می‌کنند. گرانی، کمر بیشتر شهروندان را خم کرده و موج بیکاری روزافزون، شالوده خانواده‌های نابرخوردار را تهدید می‌کند. سفره‌هایی که قرار بود با وعده‌ی فریبکارانه‌ی آوردن نفت بر سر آن رنگین‌تر گردد، روز به روز تهی‌تر می‌شود. نابسامانی در بخش درمان و سلامت، افزایش آلودگی‌های زیست محیطی، تنزل کیفیت مواد غذایی و مانند آن، زندگی روزمره‌ی شهروندان یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان را مشقت‌بار نموده است. بودجه‌های سرگردان کشور به‌جای آن که صرف بهبود وضع مردم ایران شود، در داخل و خارج از کشور برای طرح‌هایی هزینه می‌شود که بیش از آن که سودی برای بهروزی ایران و ایرانیان داشته باشد، به استحکام پایه‌های لرزان قدرت اقتدارگرایان نظر دارد.

http://www.irangreenvoice.com/article/2012/jun/08/23394

گزارشی از بزرگداشت سه بانوی شیردل

روز پنجشنبه ۱۸ خردادماه ۱۳۹۱ در آستانه سالگرد ۲۲ خرداد، جمعی از فعالان جنبش زنان از طیف‌های گوناگون، گردهم آمدند تا یاد و خاطره سه زن تاثیرگذار (فریده ماشینی، هاله سحابی و ستاره فرمانفرماییان) که در خردادماه از میان ما رفتند را گرامی بدارند. در این مراسم فعالان زن از گروه‌های گوناگون حضور داشتند و مینو مرتاضی، مهین فهیمی (مادر سهراب اعرابی)، زهره تنکابنی، فخرالسادات محتشمی‌پور، نیره توکلی، فیروزه صابر، نوشین احمدی خراسانی، لی‌لی فرهادپور، شهلا فروزانفر، و... سخنرانی کردند.
http://www.iran-emrooz.net/index.php?/news1/37987/

۱۳۹۱ خرداد ۱۷, چهارشنبه

تفسیری کامل ازدخالتهای ایران درسوریه

مقاله بیزنس تایمز در باره سپاه قدس«نیروی ویژه ایران در سوریه چه می کند؟ »

تنها نکته تعجب انگیز در مورد اینکه ایران نیروهای ویژه خود را برای دفاع از نیروهای رژیم سوریه سوریه به این کشور اعزام کرده است، اعلام رسمی آن در رسانه های عمومی بود. ایران قبلا به تعلیم سربازان سوریه ای مشغول بود ولی تعهد ایران نسبت به سرنوشت بشار اسد، آن ارتباط قدیمی را در این دوره ۱۴ ماهه شورش ها در سوریه تحکیم کرده است.
با این وجود قاآنی، دومین نفر در فرماندهی نیروی معروف قدس، وابسته به سپاه پاسداران ایران، اولین بیانات روشن را در مورد نقش جمهوری اسلامی در سوریه بیان کرده است.
قدس، که لفظ فارسی برای بیت المقدس است، نیروی ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است؛ چیزی شبیه کماندو های ویژه سی آی ای (سیا). نیروی قدس، به عنوان بازوی خارجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حامی جنبش های اسلامی در سایر کشورهاست، عملیاتی که شامل حمایت از سازمان های تروریستی نیز هست.
دیلشود آچیلوف، استاد علوم سیاسی خاورمیانه در دانشگاه ایالتی تنسی گفت "اعضای نیروی قدس افرادی هستند که می توانند ماموریت های خرابکاری در خارج از ایران را سازماندهی کنند." او در مورد سوریه گفت: "در آنجا مساله وجود چند نفر سرباز نیست، بلکه مساله واحد های تعلیم دیده پیشرفته است که منطقه را به خوبی می شناسند و رابطه بسیار نزدیکی با رژیم سوریه دارند."
به گفته قاآنی نیروی قدس تاثیر مثبتی بر وقایع سوریه داشته است. او گفت: "اگر نیروهای جمهوری اسلامی ایران در سوریه حضور نداشتند قتل عام مردم در سطح وسیع تری رخ می داد."
کاملا برعکس. ممکن است قاآنی تصور کند که اسد را در برابر "تروریست های مسلح" مصون می دارد ولی نیروی قدس مسلما درحملات رژیم سوریه علیه مردم این کشور نقش اساسی دارد.
مارک جاکوبسون، محقق صندوق مارشال آلمان گفت "تا زمانی که رژیم ایران از اسد حمایت می کند مردم سوریه در خطر هستند."
میزان دخالت ایران در سوریه به طور کامل مشخص نیست. اظهارات قاآنی تا این لحظه نزدیک ترین اظهار نظر رسمی در مورد حضور نیروی قدس در سوریه است. ناظران غربی معتقدند ایرانی ها نه تنها در حال تعلیم سربازان سوریه ای هستند بلکه بطور فعال در جنگ با مخالفان شرکت دارند.
سخنگوی شورای ملی مخالفان سوریه گفت: "دخالت ایران در سوریه شامل آموزش نیروهای شبه نظامی برای پاسخ به معترضین، تامین کمک های فنی و تجهیزاتی به آنان، شامل تجهیزات رد یابی و نظارت، تامین محموله های بزرگ تسلیحات شامل تفنگ، مواد منفجره و دستگاه های انفجاری و موشک و خمپاره تانک است."
وی گفت ایران همچنین "در عملیات امنیتی برای شکار مخالفان رژیم سوریه نیز شرکت دارد."
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز سه شنبه گفت شبه نظامیان شبیها، که متهم به انجام کشتار حوله هستند، بر اساس الگوی بسیج ایران تشکیل شده است و ایران در تعلیم آن ها نقش داشته است.
دو روز بعد، جان کربی، سخنگوی پنتاگون گفت که وی دلایلی در دست دارد که "نشان می دهد که ایران همچنان به حمایت از رژیم اسد، در چنین کشتار هایی ادامه می دهد."
بر اساس برخی روایت ها، نیروی قدس از ژانویه سال جاری، هنگامی که شورشی ها در نبرد در شهر زبادانی درگیر بودند در سوریه حضور داشته است. در آن زمان ارتش آزاد سوریه، عمده ترین گروه مسلح مخالف رژیم، شهر را در کنترل داشت و آمادگی دفاع کامل از آن را داشت.
از آنجا که شهر زبادانی نقش استراتژیک مهمی برای سوریه و ایران دارد، زیرا تنها ۱۰ مایل با مرز لبنان فاصله دارد، ژنرال های اسد از ایران و همچنین از نیروی متحد ایران، حزب الله لبنان برای این مورد کمک خواستند.
یک ژنرال سوریه ای پناهنده به غرب گفت: "نیروهای اطلاعاتی سوریه تعلیم دیده نبودند؛ آنها نمی توانستند از وسایل تک تیراندازی و غیره استفاده کنند. آنها نیاز به تک تیراندازان حزب الله و ایران داشتند تا شهررا تنها در ظرف چند روز به تصرف در آورند."
به گفته فرمانده نیروی هوایی آمریکا، بعد از این نبرد، قاسم سلیمانی به دستگاه فرماندهی نظامی سوریه پیوست. گفته می شود که سلیمانی از جمله ملاقات کنندگان دائمی اتاق جنگ اسد در دمشق است.
دوستی ایران و سوریه از وجود دشمن مشترک نشات می گیرد. دو کشور ابتدا پیمانی را در ضدیت با صدام حسین امضا کردند. اکنون پس از سرنگونی صدام حسین، تهران، سوریه را به چشم یک نیروی منطقه ای برای مقابله با اسرائیل به حساب می آورد.
در اینجا نوعی نزدیکی دینی نیز میان رهبران شیعه ایران و رهبران علوی سوریه از یک سو و مسلمانان سنی از طرف دیگر وجود دارد.
حزب الله لبنان نیز به عنوان یک نیروی شبعه در لبنان نقش خاص خود را بازی می کند. ایران بزرگترین حامی نظامی، مالی و سیاسی حزب الله لبنان است و سوریه مانند پلی میان ایران و لبنان قرار گرفته است. اگر اسد سقوط کند ایران فقط نزدیک ترین متحد خود را از دست نمی دهد؛ ایران ارتباط جغرافیایی مستقیم خود را با حزب الله از دست می دهد.
با این وجود دخالت ایران در سوریه در آینده نامعلوم است، زیرا وضعیت تعارضات داخلی سوریه نیز نامعلوم است. تا آنجا که نبرد میان دولت و شورشیان ادامه دارد، ایران، مانند سال گذشته، در پشت صحنه عمل خواهد کرد. ولی ایران این موضع را ترک نخواهد کرد. آچیلوف گفت: "ریشه ها خیلی عمیق هستند و ایران در این کار خیلی سرمایه گذاری کرده است. نمی توان انتظار داشت که ایران سوریه را به این آسانی و بدون جنگ از دست بدهد."
منبع بیزینس تایمز۴ ژوئن

۱۳۹۱ خرداد ۱۶, سه‌شنبه

ملت مصر نمى تواند خوارى و بردگى را به اسم دين تحمل کند !

دختر جمال عبدالناصر: تجربه تلخ ايران را تکرار نکنيم!

العربيه: هدا عبدالناصر دختر جمال عبدالناصر با انتشار مقاله‌اى در روزنامه مصرى الاهرام نوشت: «نمى‌خواهيم تجربه ايران را تکرار کنيم که آن را با همه جوانب و جزیيات دنبال کرديم و ديديم که چگونه نيروهاى ملى و مارکسيست از انقلاب به رهبرى خمينى عليه شاه حمايت کردند. اما وقتى اسلامگرايان به قدرت رسيدند، ديگران را سر به نيست کردند و نظام حکومت مدنى در ايران را تا به امروز از صحنه روزگار زدودند».
گفتنى است جمال عبدالناصر رئيس جمهورى پيشين مصر که قبل از انور سادات زمام امور را در دست داشت، مورد خشم محمدرضا شاه بود. ليکن او به عنوان يکى از سه تن موسسان جنبش عدم تعهد (در کنار نهرو و تيتو) و منادى خيزش و توسعه جهان عرب جايگاه خاصى در ميان مردم منطقه يافت. اخوان المسلمين در زمان ناصر تحرکات مسلحانه اى داشتند و خواهان برقرارى حکومت دينى بودند که سرکوب شدند.
دختر جمال عبدالناصر در مقاله خود گفته که تحولات اخير کشورش و از جمله انتخابات رياست جمهورى را به دقت دنبال کرده و دريافته است که "در اين رويدادها خلط مبحث و تحريک احساسات صورت گرفته است".
او افزوده است: "در اين شرايط به عنوان يک شهروند و استاد دانشگاه قاهره در سيستم هاى سياسى، به خود حق مى دهم که اظهار نظر کنم".
وى توضيح مى دهد که "مصر روزهاى حساس و سرنوشت سازى را سپرى مى کند و قادر نيست ندانم کاريها و نبود ايده ها و برنامه هاى روشن را تاب آورد. لذا لازم است که وحدت ملى و منافع مردم و ميهن را بر منافع شخصى ترجيح دهيم".
دکتر هدا عبدالناصر تاکيد مى کند که مردم مصر در پى انقلاب ۲۵ ژانويه رعايت قواعد بازى دموکراسى پذيرفته اند. اما از اينکه تعيين تکليف رهبرى سابق يک سال و نيم طول کشيد رنجيده اند. وى بدتر شدن اوضاع اقتصادى را مزيد بر علت مى داند و مى گوید: از همه مهمتر مردم به روند امور ايراد مى گيرند.
او مى نويسد: منطقى اين بود که کميته يا شورايى متشکل از متخصصان قوانين اساسى و نمايندگان احزاب و جريانها، تدوين قانون اساسى را بر عهده مى گرفت و سپس انتخابات پارلمان و رياست جمهورى بر مبناى قانون مدون و مصوب برگزار مى شد.

توصيف هدا عبدالناصر از صحنه سياسى مصر به اختصار چنين است که "در غياب احزاب و تشکل هاى آزاد و قوى، يک حزب فراگير دولتى با بيش از ۵ ميليون عضو وجود داشت. از سوى ديگر اخوان المسلمين به عنوان يک تشکيلات منسجم در خفاى تام و با بخشش اموال به فقيران، قويتر و قويتر شد تا به اوج قدرت سياسى رسيد".
او مى گويد: اکنون که رو به دومين دور انتخابات رياست جمهورى داريم، اظهارات و رفتارهايى را مى شنويم و مى بينيم که ربطى به دموکراسى و يا حتى به فعاليت سياسى ندارند.
وى سپس از انواع رفتارهاى واکنشى انتقاد مى کند و ايراد مى گيرد که سينه چاکان دموکراسى چرا از اول متحد نشدند و حالا که در برابر محمد مُرسى نامزد اخوان المسلمين، احمد شفيق به عنوان نامزد جامعه مدنى قرار گرفته است، چرا بايد ۳۴ روز وزارت وى در واپسين روزهاى رياست حسنى مبارک، جرم نابخشودنى تلقى شود؟
هدا عبدالناصر با يادآورى اينکه ارتشى ها، دولتى ها، تشکيلات انتظامى و امنيتى، کادرهاى حزبى و نمايندگان مجلس همه وهمه در خدمت مبارک يا در کنار او بوده اند، مى نويسد: "تنها نهاد قضايى مستقل مانده بود". سپس نتيجه مى گيرد که "آيا بايد همه را کنار گذاشت؟".
او مى گويد: اکنون جو جديدى حاکم است. ابزار سياسى جديدى در کار و در راه است. مردم آرامش و انضباط و پيشرفت مى خواهند. آيا احمد شفيق نمى تواند مديران کارآمد را به همين منظور دور خود جمع کند؟
دختر ناصر ادامه مى دهد: من احمد شفيق را از نزديک نمى شناسم. ولى مى دانم که او اکنون تنها نامزد جامعه مدنى است. اطمينان من به او را ضمانتهاى قانونى، اجرايى و سياسى شکل گرفته در جريان انقلاب ۲۵ ژانويه تقويت مى کند.
او سپس اين ضمانت ها را بر مى شمارد. به نقش پارلمان، رسانه ها، مخالفان و منتقدان خارج از پارلمان اشاره مى کند و آخرين ضامن رفتار صحيح حکومت را روى آورى مردم به "ميدان تحرير" مى داند.
وى مى گويد: "مصر بيش از دو قرن است که حاکميت مدنى دارد. آرمانهاى اين ملت را مدنيت تحقق مى بخشد و ملت مصر نمى تواند خوارى و بردگى را به اسم دين تحمل کند".

۱۳۹۱ خرداد ۱۵, دوشنبه

جواب شاهین آبای به یک مشت مغزپ وک............


سری میان دست تو بریده​ نگاه من به ساعت پوکیده​ و شعرهای غمگین و عاصی​ و گرگ خسته کز تفنگ نترسیده​ به شبهه های من به اصل هستی​ به بغض بی کسیت وقت مستی​ وحسرت تو را و بو کشیدن​ و عمق فاجعه: تو را ندیدن​ رگی که سرنوشتش انسداد است ​و جرم تو که داد پیش باد است​ همیشه انتهای قصه تلخ است​ و شاعری که حکم اش ارتداد است​ خدای خوب و خوابِ تو کتابم​ منی خشک روی تخت خوابم​ خدای خوبِ خشم و قتل و فتوا​ و گریه های من به شعر یغما​ مرا بخوان به کاکتوس ماندن​ بمان کنار من که شعر خواندن​ کنار تو به عهد با کویری​ که رمز ماست ایستاده مردن​ بگو حدیث ما حدیث خون بود​ شرارتی که ناشی از جنون بود​ بگو چگونه ما واندادیم​ بگو که مردیم و ایستادیم​ خدای خواب و خوبِ تو کتابم​ منی خشک روی تخت خوابم​ خدای خوبِ خشم و قتل و فتوا​ و گریه های من به شعر یغما​ مرا بخوان به کاکتوس ماندن​ بمان کنار من که شعر خواندن​ کنار تو به عهد با کویری​ که رمز ماست ایستاده مردن

بپیوندید

به جشن سومین سالگرد آغاز اعتراضات مردمی و پیدایش جنبش سبز بپیوندید !
این فعالان در توضیح و شرح فعالیت های این صفحه نوشته اند:

قصه چیه؟ می خواهیم «تولد جنبش سبز» رو تا ۲۲ خرداد جشن بگیریم.
خب چه طوری می‌خواهیم جشن بگیریم؟
این جوری:
اول به این فکر کنید که چه چیزی اطراف‌تون هست که شما رو یاد جنبش سبز می‌اندازه؟
یا به این فکر کنید که با شنیدن جنبش سبز یاد چه حرف یا خاطره‌ای می‌افتید؟
حالا یه دوربین بردارید٬ به سادگیِ دوربینِ موبایل
یه عکس یا یه فیلم از چیزی که شما رو به جنبش سبز وصل می کنه بگیرید:
مثلن از دستبندِ سبزی که دورِ دست‌تونه، یا از عکسِ ندا که روی طاقچه‌ی خونه‌ست یا از نقاشی که واسه جنبش سبز کشیدید.
یا این که صدا و تصویرِ خودتون رو ضبط کنید:
.............http://www.irangreenvoice.com/article/2012/jun/03/23156

دروغ گویی تمامی ندارد

صدای ماندلا هم درآمد ،آنها دروغ می گویند !

 به گزارش صبح امروز:

به دنبال اظهارات محمدی گلپایگانی، مسئول دفتر آیت الله خامنه‌ای مبنی بر اینکه وقتی ماندلا به دیدار رهبری آمد دو زانو و با ادب روی زمین نشست و آیت الله خامنه‌ای را «رهبر خود» خطاب کرد، خانم «بریدگت ماسانجو» مسئول دفتر نلسون ماندلا در ژوهانسبورگ در مصاحبه‌ای با «صبح امروز» این موضوع را خنده‌دار خواند و گفت آقای ماندلا بعد از شنیدن این موضوع اتفاقاً به بیهوده بودن تلاشهایش در دو سفری که به ایران داشته اشاره کرد و گفت که در سال ۲۰۰۴ دعوت دولت ایران برای سفر به آن کشور را به همین دلیل نپذیرفتم. نلسون ماندلا ملقب به «داور جهان» دوبار به ایران سفر کرده که مسئولین سابق و فعلی جمهوری اسلامی روایت‌های گوناگونی از آن را بیان کرده‌اند. محمدی گلپایگانی مسئول دفتر آیت الله خامنه‌ای گفته وقتی ماندلا به دیدار رهبری آمد دو زانو و با ادب روی زمین نشست و آیت الله خامنه‌ای را رهبر خود خطاب کرد. آقای خاتمی هم در مصاحبه‌ای گفته بود که ماندلا همیشه از او با عنوان «رئیس جمهور من» نام می‌برد. وب‌سایت صبح امروز تلاش کرده است تا با نلسون ماندلا مصاحبه‌ای درباره دیدار او از ایران تهیه کند که متأسفانه به دلیل مساعد نبودن حال ایشان میسر نشد اما در ‌‌‌نهایت از طریق خانم «بریدگت ماسانجو» مسئول دفتر ایشان در ژوهانسبورگ، ماجرای دیدار نلسون ماندلا از ایران را جویا شدیم.

۱۳۹۱ خرداد ۱۲, جمعه



رضا پهلوی در این سفر کوتاه و فشرده که صبح دیروز آغاز شد، قصد دارد توجه دادگاه کیفری لاهه را به جنایاتی که توسط جمهوری اسلامی علیه مردم ایران صورت می‌گیرد جلب کند.
بنا به گزارش شبکه ایرانیان هلند :«از آنجایی که دولت ایران امضا کنندهء قوانین رم نیست، شهروندان یا گروه‌ها نمی‌توانند مستقیماَ از عملکرد آن شکایت کنند و این کار تنها با اقدام شورای امنیت سازمان ملل عملی است.» ولیعهد پیشین ایران در این زمینه خواستار همکاری همه افرادی شد که به وضعیت حقوق بشر در ایران اهمیت می‌دهند.
.
رضا پهلوی همچنین در یک نشست رسانه‌ای که در هتل آمباسادور لاهه برگزار شد نسبت به حمله نظامی به ایران هشدار داد و چنین حرکتی را خطری بزرگ برای ایجاد دموکراسی در ایران برشمرد.
در این نشست که با حضور ده‌ها خبرنگار برگزار شد، یک گزارشگر هلندی به اختلاف عقیده شدید در بین ایرانیان برای رویارویی با حکومت اشاره کرد. رضا پهلوی با این دیدگاه مخالفت کرد و گفت: «به نظر من ایرانیان هیچگاه تا این اندازه با یکدیگر همبستگی نداشته‌اند.» وی افزود: «برای نمونه جنبش هیچده تیر را در نظر بگیرید. بسیاری از جوانان احساس کردند به آنها خیانت شده، آن هم از سوی کسی که بیست میلیون رای ملت را با خود داشت. خاتمی در آن زمان این موقعیت را داشت که تبدیل به یک قهرمان ملی شود. اما او پشت جوانان را خالی کرد. همین وضعیت دوباره رخ داد، میرحسین موسوی از بازگشت به دوران طلایی امام صحبت می‌کند! مشکل رهبران هستند نه مردم.»

قربانیان تازه فشاروتهدیدات سپاه

رادیو اروپای آزاد​ رادیو آزادی با انتشار بیانیه‌ای از افزایش فشارها بر خانواده‌های کارکنان رادیو فردا در ایران، خبر داد. در این بیانیه آمده است که تعدادی از خانواده‌های کارکنان رادیو فردا مورد بازجویی و تحت فشار قرار گرفته‌اند.
بیانیه رادیو اروپای آزاد​ رادیو آزادی می افزاید که در یک سال گذشته، دستکم در ۲۰ مورد  وابستگان کارکنان رادیو فردا در ایران مورد بازجویی قرار گرفته و تهدید شده‌اند. در مواردی بازجویی‌ها تا چند ساعت به طول انجامیده است.
در همین زمینه، آرمان مستوفی، مدیر رادیو فردا روز جمعه، ۱۱ خرداد ماه توضیح داد که روند اعمال فشار بر نزدیکان کارکنان رادیو فردا بیش از یک سال است که آغاز شده  است و تا کنون در مجموع ۱۰ خانواده درگیر آن بوده‌اند.
به گفته آقای مستوفی، در برخی موارد یکی از اعضای خانواده و در مواردی دیگر تعداد بیشتری از اعضای خانواده‌های برخی از کارکنان رادیو فردا احضار شده‌اند.
مدیر رادیو فردا گفت که بازجویان، خانواده‌های کارکنان را تهدید کرده‌ و خواسته‌اند تا ارتباط خود را با نزدیکانشان در رادیو فردا قطع کنند و در مواردی نیز از خانواده‌ها خواسته‌اند تا به نزدیکانشان در رادیو فردا بگویند از همکاری با این رسانه دست بکشند و به ایران بازگردند.
آرمان مستوفی همچنین اضافه کرد که در مواردی بازجویان خواستار آن شده‌اند که برخی از کارکنان رادیو فردا به بعضی از سوژه‌ها نپردازند.
استیو کورن، مدیر رادیو اروپای آزاد​ رادیو آزادی گفت که این اقدام نشان از تلاش شدید جمهوری اسلامی برای خودداری از گردش آزاد اطلاعات در ایران دارد.
وی افزود: «خبرنگاران ما از جان گذشتگی‌های زیادی را برای کاری که انجام می‌دهند متحمل می‌شوند و تسلیم فشارهایی که بر آن‌ها و خانواده‌هایشان اعمال می‌شود، نخواهند شد.»