کل نماهای صفحه

۱۳۹۱ مرداد ۱۰, سه‌شنبه

مزدوران نظام استبداد دینی جای برای پنهان شدن ندارند

سایت کلمه نیزدر گزارشی در باره این فرد نوشت: "حسن شمشادی که این روزها به عنوان خبرنگار واحد مرکزی خبر در شهر دمشق حضور دارد، وظیفه تهیه و ضبط اعترافات اجباری متهمان سیاسی را در حوادث پس از انتخابات برعهده داشته است. حضور فعال این مامور امنیتی ایران در دمشق و تهیه گزارش های جهت دار از جنبش آزادی خواهانه مردم سوریه، فرضیه همکاری برخی نهادهای امنیتی ایران و سوریه را در سرکوب اعتراض های مردمی سوریه تقویت می کند".
کلمه افزوده است: "به گفته تعدادی از زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات در گفت و گو با کلمه، حسن شمشادی که این روزها به عنوان خبرنگار واحد مرکزی خبر در شهر دمشق حضور دارد، وظیفه تهیه و ضبط اعترافات اجباری متهمان سیاسی را در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال ۱۳۸۸ برعهده داشته است. به گفته تعدادی از زندانیان حامی جنبش سبز، شمشادی حتی در انجام بازجویی و وادار کردن زندانیان سیاسی به انجام اعترافات، در بند ۲۰۹ متعلق به وزارت اطلاعات و بند دو الف وابسته به سپاه پاسداران، با بازجویان همکاری فعالی داشته است. وی در دادگاه نمایشی متهمان حوادث عاشورای ۸۸ تهران نیز به عنوان همکار نیروهای امنیتی ایران حضور داشته است".
کلمه در پایان نوشته: "حسن شمشادی در یکی از تازه ترین فعالیت های خود، از وضعیت دختری در دمشق که گفته می شد کشته شده، گزارش تهیه کرده بود، و تلویزیون دولتی سوریه نیز فیلم این دختر را به عنوان شاهدی بر دروغگویی مخالفان خود در کشته شدن معترضان نشان داده بود؛ داستانی که مشابهت زیادی از یک سو با سناریوی سعیده پورآقایی و از سوی دیگر با رفتار صدا و سیما در ماجرای ترانه موسوی در ماه های پس از انتخابات ایران داشت و به نظر می رسد طراحان این پروژه ها در ایران و سوریه همکاری نزدیکی با یکدیگر دارند".
افشای هویت این مامور امنیتی جمهوری اسلامی موجب شده است که برخی از سایت های راستگرای وابسته به حکومت، مطالبی در حمایت از او منتشر کنند.

۱۳۹۱ مرداد ۸, یکشنبه

آشفته بازار بخشنامه های رسانه ای

یکی از دست اندرکاران رسانه در ایران در این رابطه از بخشنامه های ضربتی نام می برد که متناسب با شرایط و به فوریت صادر و به رسانه ها ابلاغ می شود.
از جمله این موارد تنش در رابطه با برخی کشورها از جمله بحرین است . به گفته این فعال رسانه ای به عنوان مثال از رسانه ها خواسته شده اخبار مربوط به بحرین را بیشتر از قبل منعکس کنند .
وی می افزاید: "همچنین مقارن آغاز تحریم ایران از سوی کره جنوبی طی دستور العملی از رسانه ها خواسته شد که از نام بردن از محصولات کره ای اجتناب شود."
همچنین شنیده شده که مقارن با تشدید گرانی ها دستور العملی محرمانه مبنی بر نپرداختن به این موضوع و به خصوص ارتباط دادن آن با بحث تحریم ها به رسانه ها ابلاغ شده و محدودیت هایی علیه رسانه ها درباره پرداختن به موضوع گرانی مرغ اعمال شده است
این ممنوعیت ظاهرا پس از آن اعمال شده که رسانه ها عکس هایی از صف های طویل مردم در نمایشگاههای ضیافت در مصلی تهران و چند نقطه دیگر منتشر کردند که خیلی زود سوژه چند رسانه عربی و امریکایی هم شد.
مدیران مسئول دست به عصا حرکت می کنند، آنها مدام در معرض بخشنامه های دستوری صادره از مقامات بالا هستند و تهدید می شوند که در صورت عدم رعایت موازین، تذکر کتبی خواهند گرفت.
خبرگزاری ایسنا در خصوص توجیه معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد برای صدور چنین بخشنامه هایی ، آن را" وظیفه ذاتی رسانه‌ها در ایجاد فضای آرام‌بخش در جامعه"، عنوان کرد.
همچنین در متن نامه های امنیتی صادره برای رسانه ها ادعا شده که " مراجع ذیصلاح امنیتی نسبت به آثار احتمالی منفی انتشار اخبار مربوط به مسائلی همچون تحریم کشور و پر رنگ نشان دادن آن دارای ملاحظاتی هستند.
پیشتر این ملاحظات با شدت بیشتر در باره نام بردن از عناوینی همچون " موسوی"، "کروبی" و جنبش سبز وجود داشت که اکنون نیز به قوت خود باقیست.
در آخرین بخشنامه های ارسالی به گفته چند روزنامه نگار ، از رسانه‌ها خواسته شده تا از «بزرگ‌نمایی موضوع تحریم‌ها و طرح تهدید نظامی خودداری کنند.
در متن این نامه ها آمده است: " در شرایط حاضر با توجه به ضرورت ایجاد فضای نشاط عمومی و افزایش امید در مخاطبان از بزرگ‌نمایی موضوع تحریم‌ها و طرح تهدید نظامی پرهیز و سعی بر ایجاد پوشش خبری در فضای اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران شود."
علاوه بر این محدودیت ها ، ظهرا هر نهاد و تشکیلاتی به صورت مستقل خود را مجاز می داند که طی دستورالعمل هایی ، سیاست های خاص را به رسانه ها دیکته کند. وزارت اطلاعات یکی از نهاد هایی است که با شروع دادگاه فساد اقتصادی طی اطلاعیه ای از رسانه ها خواست از درج نام کامل افراد متهم خودداری کنند.
مورد دیگر، بخشنامه چندی قبل دولت است که رسانه ها را ملزم به درج منبع خبر کرده است. ظاهرا این بخشنامه بیشتر خطاب به خبرگزاری ارگان سپاه پاسداران یعنی "فارس" بوده که در بیشتر موارد خبر های خود را در قالب "منابع آگاه ناشناس" منتشر می کرد که بر خلاف اصول رسانه ای استاندارد و حرفه ای است.
با این حال بیشتر کارشناسان می گویند رعایت این اصول جزو بدیهیات اصول خبر نویسی است که نیازی به بخشنامه دستوری - دولتی ندارد . اما در بیشتر موارد دیده شده که رسانه های اصولگرا برای مچ گیری از یکدیگر به انتشار اخباری مبادرت می کنند که بعضا منجر به برخی رسوایی ها می شود.

۱۳۹۱ مرداد ۵, پنجشنبه

کوتاه نمی آییم مردم صرفه جویی کنند« مردم خود را برای جنگ آماده کنند»

در رژیم دیکتاتور ایران که فصل‌الخطاب یا رهبری همه کاره است و قدرت کاملا در دست اوست؛ اخبار پیرامون تصمیمات مهم، همواره هفته‌ها کش و قوس پیدا می‌کند، و در نهایت خامنه‌ای در یک سخنرانی عمومی تصمیم نهایی را اعلام می‌کند. حال این تصمیم کجا کارشناسی شده، چقدر مردم در آن شریک بوده‌اند؛ درست است یا غلط؟ و .. موضوعی است که در رژیم سیدعلی به مردم مربوط نمی‌شود و فقط هزینه‌های آن با مردم است که باید پرداخت کنند.
پرونده هسته‌ای و تحریم‌های فلج کننده که گرانی‌های سرسام‌آور را هم به همراه داشت در همین رابطه است. ابتدا مسئولان هر یک در خصوص علت آن چیزی گفت، برخی گفتند گرانی‌ها کار دشمن است، برخی گفتند تیم احمدی‌نژاد عامل گرانی‌هاست و برخی هم همچون مشاور عالی خامنه‌ای در سپاه از وجود دو دستگی در میان سران نظام در خصوص ماجرای هسته‌ای و رابطه با آمریکا خبر داد برخی هم ظهورامام زمان دلیل مشکلات می دانند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران خامنه‌ای، رهبر ایران درروز سه‌شنبه در دیدار با جمعی از مسئولان جمهوری اسلامی با بیان اینکه نظام تسلیم تحریم‌ها نخواهد شد گفت مردم باید صرفه‌جویی کنند تا «نظام از این برهه عبور کند.وی همچنین در استراتژی متوهمانه خود فشارها را «کوتاه مدت» ارزیابی کرد و گفت «این فشارها همچون گذرگاه و برهه‌ای است که کشور از آن عبور خواهد کرد زیرا ادامه طولانی مدت آن به نفع کشورهای غربی نیست.»
وطبق معمول خامنه ای اززبان مردم وبجای مردم ، این تصمیم نهایی را گرفت و گفت: «واقعیات نشان می‌دهد که باید با افزایش خطرپذیری، استفاده از تدبیر و درایت، راه مقاومت را ادامه داد.»

بنابراین از نوشیدن «جام زهر» خبری نیست و به نظر می‌رسد خامنه‌ای برای بقای دیکتاتوری خود به جنگ احتیاج دارد و از این رو در تلاش است تا سوار بر گرده‌ی مردم، به این جنگ خانمانسوزنزدیک و نزدیک‌تر شود!در واقع شاید بتوان ذهن متوهمانه خامنه‌ای را اینگونه خواند که وی می‌گوید؛ هزینه‌های تحریم که بر دوش مردم است؛ ضمن آنکه به چین و روسیه هم باج می دهیم تا تحریم‌ها دور زده شود؛ همچنین جنگ مختصری هم که اگر روی دهد به نفع بقای رژیم است (چرا که از قبل آن هم مخالفان را قلع و قمح می‌کنیم و هم بر بحران داخلی پیروز می‌شویم).
در خاتمه باید گفت موضوع مهم برای خامنه‌ای و سپاهیان فاسد، نه پرونده هسته‌ای، که بحران عظیم داخلی است که می‌کوشند با حربه‌های مختلف بر آن غلبه کنند که جنگ، یکی از آن حربه‌هاست.

۱۳۹۱ مرداد ۲, دوشنبه

پول نفت سرسفره که نیامد هیچ مرغ هم از سفره پرکشید

مکارم شیرازی از مراجع تقلید نزدیک به حاکمیت و از روحانیان حامی خامنه ای به ماجرای گرانی مرغ و بحران کمیاب شدن آن، موجب تعجب افکار عمومی شده است. 
این روحانی همسو با حاکمیت در واکنش به گرانی مواد غذایی و بویژه درباره گرانی قیمت مرغ، در آغاز سلسله مباحث تفسیری خود در ماه رمضان در حرم حضرت معصومه‌ در قم، گفته است: "مردم نباید خیلی برای تامین برخی مواد غذایی اصرار کنند. عده زیادی درباره قیمت مرغ اصرار می‌کنند؛ در حالی که اگر گوشت مرغ نخورند خیلی مسئله مهمی نیست. بیشتر اطبا گفته‌اند که مواد گوشتی غذای مناسبی برای انسان نیست و نباید افراط کرد؛ تنها مقدار کمی لازم است."
مکارم شیرازی با بیان اینکه من خودم تصمیم گرفتم گوشت مرغ نخورم، تاکید کرده است: "من بدون اینکه در این مسئله تحریم کنم، خودم تصمیم گرفتم گوشت مرغ نخورم. مردم هم می‌توانند با جمع و جور کردن اطراف کار در مقابله با گرانی سهیم باشند؛ البته دولت هم باید برای برطرف کردن گرانی‌ها کمر همت ببندد."
خلاصه حالا مصلحت شده مرغ نخوریم !
این مرجع تقلید همسو با حاکمیت درحالی در واکنش به گرانی مرغ و گوشت، توصیه به نخریدن و نخوردن می‌کند که در جریان سرکوب های خونین پس از انتخابات ۱۳۸۸ نیز حاضر به همراهی با مردم معترض و ستم دیده نشد. وی در جدیدترین اظهارنظر خود نیز بدون اشاره به قتل عام مخالفان سوری توسط دولت اسد، تاکید کرده:«بشار اسد یا حزب حاکم سوریه هدف اصلی نیست، آنها می خواهند بشار اسد را زمین بزنند تا مقاومت را با مشکل مواجه کنند.» وی افزوده که «آنها بعد از سوریه و مقاومت، عراق و ایران را در دستور کار قرار دارند.»
برای یادآوری باید متذکر شوم که این مرجع تقلید مافیای شکر ایران را به همراه دامادش رهبری می کند.بیش از ۳۵ هزار کار و کشاورز که بطور مستقیم و یا غیرمستقیم در بخش کشت و داشت و برداشت و تولید کارخانه ای قند و شکر در داخل کشورشاغل بودند، به دلیل اصرار آیت الله مکارم شیرازی و دامادش برای واردات قند و شکر، در همان سال مورد بحث، شغل خود را از دست دادند و از کار بیکار شدند.با وجود انکار و تکذیب رسمی دفتر بیت آقای مکارم شیرازی در همان زمان کارگران کارخانه قند دزفول در نامه ای به آیت الله از وی خواستند به داماد خود بگوید که دستمزد عقب افتاده ۶ ماهه کارگران محروم شده از شغل را بپردازد و کارخانه های قند و شکر را به تعطیلی نکشاند.
این در حالی بود که در آخرین روز دیماه سال ۱۳۸۶ دفتر مکارم شیرازی در پاسخ به نامه جمعی از مقلدانش  در آذربایجان شرقی در مورد  شایعات  مافیای شکر در کشور و مرتبط ساختن دلایل گرانی قند و شکر  گفت:"در مورد این شایعات بارها و بارها این قضیه را تذکیب کرده ایم . بقیه را به خدا سپرده ایم اگر پاسخی دارند در پیشگاه عدل الهی مطرح کنند."
با این همه در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۷ و تقریباً چند ماه پس از این واکنش رسمی دفتر آیت الله، عباس پالیزدار از اعضای هیئت تحقیق و تفحص مجلس هفتم از قوه قضائیه در افشاگری بی سابقه خود در دانشگاه «بوعلی سینای همدان» درباره موضوع « سلطان شکر» گفت: "در مورد سلطان شکر و مافیای شکر باید بگویم که آنها حاضر بودند ۷۰۰ میلیارد بدهند که پرونده را از زیر ضرب بیرون ببرند. در مافیای شکر «مدلل» کارگزار و داماد یکی از علمای اعلام یا به عبارت بهتر آیت الله مکارم شیرازی است.
پالیزدار به دلیل این افشاگری دستگیر شد و مدتها در زندان و تحت شکنجه های جسمی و روانی به سر برد. اما او هرگز گفته های خود را تکذیب نکرد.

۱۳۹۱ تیر ۳۰, جمعه

«جدایی شاگرد ازآموزگار»

هیچ حکومتی برپایه دین پایدارنمی ماند ونخواهد ماند.

جناب اقای مهدی کروبی !
سلا م مرا از راه دور پذیرا باشید . حتماً به یاد دارید که نخستین دیدار من با شما در تیر ماه سال ۱۳۶۱ شمسی و در نیمه ماه رمضان بود که در پی آن ،توفیق همکاری و درس آموزی از شما را یافتم .گمان می کنم فرارسیدن رمضانی دیگر ، بهترین فرصت است تا سخنانی را با شما درمیان بگذارم.
نمی دانم یادداشت من با عنوان « سی سال گذشت به بازنشستگی فکر می کنم » را دیده اید یانه . حقیقت آنست که از مدتی قبل به این نتیجه رسیدم که نمی توانم در قالب گذشته به فعالیت بپردازم و دِین خود را به هموطنانم ادا نمایم. خبرهایی به من می رسید که نشان می داد شما اگر چه نظام مستبد حاکم بر ایران را نه اسلامی می دانید و نه نشانه ای از جمهوریت در آن سراغ دارید اما در عین حال ، بر این باورید که جمهوری اسلامی با قرائت آیت اله خمینی ، نسخه شفابخش برای ایران عزیز ماست . بر همین اساس ، برای آنکه تفاوت دیگاه خود با شما را مخفی نکرده باشم مقاله «کروبی چه حکومتی می خواست چه حکومتی می خواهد » را نوشتم . در آن مقاله بر لزوم « برگزاری رفراندوم تعیین حکومت » تأکید و اعلام نمودم :« حکومت مورد نظر آقای کروبی برای ایران ، جمهوری اسلامی مطابق با وعده های اجرا نشده آیت اله خمینی است اگر چه من یقین دارم اکثریت ایرانیان ، بار دیگر به جمهوری اسلامی رأی نخواهند داد ».در عین حال ، به حرمت ایستادگی مثال زدنی شما در برابر طاغوت زمانه ، تلاش می کردم در اغلب کفتگوها و مقالات ، ضمن بیان مواضع خویش ، به گونه ای سخن بگویم که مخالفت علنی با مواضع شما تلقی نشود؛ اگر چه بارها و بارها اعلام کردم که به نظر من ، حکومت فعلی ، اصلاح پذیر نیست و نظام جمهوری اسلامی ، برای همیشه نابود شده است .
می دانستم که شما ، ایت اله خمینی را معصوم و فاقد اشتباه نمی دانید اما در عین حال به او علاقه دارید در حالی که باور های دینی به من می گفت « آیت اله خمینی در خصوص بنیان نهادن حکومت فردی که اکنون به استبدادی کم نظیر تبدیل شده ، در برابر خدا و خلق او مسئول است . »والبته این مسئولیت نافی عظمت انقلابی نیست که او در آفرینش آن ، نقشی به سزا داشت . می دانستم علیرغم مظالمی که در دوره رهبری سید علی خامنه ای بر شما رفته است شما برخی عباراتی که من در مورد او به کار می برم را نمی پسندید . حتی به یاد دارم دوسال قبل که در یک گفتگوی تلویزیونی ، حکومت سید علی خامنه ای را با حکومت نمرود مقایسه کردم به من تذکر دادید که « تند رفته ام». البته چندی بعد از آن ، حوادثی پیش آمد که تنها در یک حکومت نمرودی می توانست به وقوع بپیوندد .در آن زمان به شوخی از شما پرسیدم «‌آیا هنور هم به من توصیه می کنید حکومت جائر ایران را با سلطنت نمرود مقایسه نکنم؟» پاسخ شما تنها خنده ای معنادار بود . نمونه فراوان است که شما هم به خوبی به یاد دارید .

جناب آقای کروبی ! امروزمیلیونها ایرانی ، ایستادگی شما در برابر« حکومت ننگ آفرین کنونی » را تحسین می کنند و نام شما در تاریخ ایران ، جاودانه خواهد شد . من نیز همچون قطره ای از اقیانوس ملت ایران ، شما را تحسین می نمایم و البته این افتخار را دارم که به عنوان «پُر سابقه ترین » همراه شما ، خاطراتی از رفتار درس آموزتان را برای هموطنانم بازگو کنم . اما همان آزادگی که از خودتان آموختم مرا از مدارا در برخی امور ، منع می کند . من همچنان ، انقلاب اسلامی را پدیده ای بزرگ در کشورمان می دانم که برای حفظ آن ، عزیز ترین پیران و جوانان ، جانفشانی کردند اما بر این باورم ضربه ای که « جمهوری اسلامی » بر این انقلاب وارد کرد صد ها برابر خسارت بار تر از همه دشمنی هایی بود که در داخل و خارج از کشور بر این انقلاب رفت . من «اسلام »را عزیز می دارم و پایبندی به این دین حنیف را بزرگترین افتخار خود بر می شمارم اما بر این باورم که ظلم سی سال گذشته برخی روحانیون و به ویژه تعدادی از مراجع تقلید به این دین ، از همه ظلم هایی که در چهارده قرن گذشته به اسلام شد آزار دهنده تر بوده است. مطمئنم که شما با برخی سخنان من در این خصوص موافقید و بخش هایی را هم که افراطی می دانید به عنوان دیدگاه یک فرد مستقل ، تحمل می نمایید و احتمالا برای رفع آنچه سوء ظن می پندارید دعا خواهید کرد . اما تردید ندارم در یک موضوع نمی توانید مواضع این فرزندتان را پذیرا باشید و آن « اعتقاد من به براندازی کامل حکومتی است که به نام دین بر پا شده است »
استاد عزیزم! در سالهای گذشته و حتی در زمانی که به عنوان « مشاور رئیس مجلس » در خدمت شما بودم شاهد بودید که من نسبت به تلفیق دین با حکومت ، نقطه نظرات خود را داشتم اما اکنون که فرصت بیشتری برای تعمق در حوادث سالهای گذشته یافته ام به این نتیجه رسیده ام که علت العلل آنچه امروز بر ایران عزیز و اسلام مظلوم می رود «به خدمت گرفته شدن دین »توسط کسانی است که به یقین ، نه به خدا اعتقادی دارند و نه به روز جزا. آنها حکومت دینی را فقط برای آن می خواهند که تقدس اسلام در میان اکثریت ایرانیان را به خدمت بگیرند و در گروهی از «ایرانیان دین دوست »، این تلقی غلط را ایجاد نمایند که تحمل مشکلات ، موجب رضای خداوند خواهد بود و اجر اخروی را برای آنان به ارمغان خواهد آورد . در حالی که شما به خوبی می دانید ریشه اغلب مشکلات کشور و آنچه موجب بدبینی های روز افزون نسبت به دین اسلام در میان هموطنانم شده و می شود بی کفایتی ها ، تفرعن ها ، رانت خواری ها ، جنایت ها و خیانت های کسانی که خود را به ناحق «نمایندگان خدا بر روی زمین » می نامند . من به این تلقی خود باور دارم و لذا از حدود دو سال قبل بارها با صراحت اعلام کرده ام « در جمهوری اسلامی ، کسانی متولی حکومت هستند که خود را مفسران رسمی و انحصاری دین می نامند. آنها هر گونه که منافعشان اقتضا کند دین را تفسیر و آن را به خدمت می گیرند و تا زمانی که این حکومت پابرجا باشد هر روز ایران ما ویران تر خواهد شد و اسلاممان با حملات بیشتر مواجه خواهد بود» . البته ، این حملات تنها از سوی اسلام ستیزان نخواهد بود بلکه بسیاری از آحاد مردم هم که زندگی خود را لگدکوب « نمایندگانِ دروغین خدا بر روی زمین »می بینند گاه با کسانی که مغرضانه به اسلام می تازند همراهی خواهند کرد و گاه ، در برابر توهین ها و حملات ، سکوت پیشه می سازند . در یک کلام ، تجربه آنچه که از حکومت« ولی جائر» دیده ام مرا قانع کرده که بایستی با صراحت ، با حکومتی که به نام دین برپا می شود و متولی ان « دین دزادن بی شرم » هستند مخالفت کنم . می دانم شما در موردبرخی مصادیق، با من اختلاف عمیق ندارید اما احتمالاً دیدگاه کلی من در خصوص منحرف شدن و سوء استفاده گری در هرنوع حکومت دینی را نمی پذیرید. ازسوی دیگر، خودتان به من آموخته اید که به خاطر خوشایند عزیز ترین افراد هم ، دست از عقیده ام برندارم همانطور که شما با همه محبتی که در سی سال گذشته به من داشته اید حاضر نیستید از آنچه که پنجاه سال برای آن تلاش کرده اید دست بردارید و این نقطه ای است که چاره ای جز جدایی باقی نمی گذارد.زیرا اکنون برای من دو راه بیشتر وجود ندارد . نخست مفتخر بودن به عنوان « مشاور کروبی » و دست برداشتن از برخی مواضع اصولی خویش و دوم واگذاشتن مشاورت جنابعالی و ادامه راهی که با آگاهی انتخاب کرده ام و آن را برای کمک به روند آزادسازی کشورم ، مفید می دانم.
من گمان می کنم پایان سی سال همکاری و درس آموزی ی از آن استاد بزرگوار ، فرصت مناسبی است که پیوند رسمی خویش با شما را منقطع و در کنار میلیونها ایرانی ، آرزومند سربلندی شما در ادامه راهتان باشم . این جدایی به من فرصت خواهد داد تا با فراغ بال بیشتر به افشای کسانی بپردازم که به دروغ ، نام « همراه ملت » را بر خود نهاده اند و هم اکنون در حال صاف کردن راه برای ادامه فریب کاری حکومت در قالب انتخابات سال آینده هستند .
درپایان بر خود فرض می دانم تحمل مثال زدنی شما در برابر فشارهایی که قاعدتا به خاطر مواضع صریح من ،از سوی زندانبانان بی شرم بر شما وارد می شده است را تحسین نمایم . همچنین ، یقین دارم هیچگاه ، این فرزند خود را از خیرخواهی های خویش ، محروم نخواهید ساخت.
بیست و نهم تیرماه ۱۳۹۱ ء ویرجینیا ء سید مجتبی واحدی


۱۳۹۱ تیر ۲۸, چهارشنبه

فریب نخ نمای حکومت استبداد دینی

ابوالحسن بنی‌صدر، اولین رئیس جمهوری ایران معتقد است که هاشمی رفسنجانی با توجه به شرایط فعلی دارد مردم ایران را فریب می‌دهد. او در پاسخ به این سوال که علت سخنان اخیر هاشمی در باره شورای رهبری چیست به رادیو عصرجدید گفت: «آقای هاشمی رفسنجانی قبلا هم درباره شورایی کردن رهبری صحبت کرده بود، از اتفاق، دفعات پیش هم که این صحبت را کرده بود، صحبت بیماری آقای خامنه‌ای هم بود، این‌بار هم این صحبت پیش آمد و حتی در خارج از کشور شایعه مرگ اقای خامنه‌ای هم مطرح شد زیرا دو سه هفته‌ای بود که خود را نشان نمی‌داد. اما اصل ماجرا این است که وقتی ایشان پیشنهاد می‌کند رهبری شورایی بشود، یعنی اعتراف می‌کند که این شیوه رهبری شکست خورده است که اعتراف بسیار مهمی است. این شکست دلائل عینی دارد، لازم نیست خودمان را جای آقای رفسنجانی بگذاریم تا ببینیم دلایل شکست این شیوه رهبری همه کاره، تک نفره و غیر مسوول چیست، تا بگوییم او چرا به این نتیجه رسیده است. از انتخابات ۸۸ به بعد را که در نظر بگیرید، آقای خامنه‌ای تقلب بزرگ کرد و آقای احمدی نژاد را رئیس جمهور کرد، جنبش بزرگ مردم را با آن سبوعیت سرکوب کرد و در نماز جمعه گفت افکار رئیس جمهور از افکار هاشمی رفسنجانی به من نزدیک‌تر است، بعد هم به قم رفت و به مراجع اطمینان داد که از اقای احمدی‌نژاد کاملا مطمئن است ولی احمدی‌نژاد یکباره در برابر او ایستاد و حتی ۱۰ روز هم قهر کرد، آقای احمدی نژاد هم همین تازگی گفته است که مصالح نمی گذارد، بگوید چه کسانی این بلا را بر سر اقتصاد ایران اورده است، پس این انتخاب آقای خامنه ای غلط بوده است، با آدمی که آنطور به او اطمینان داشت چنین رابطه ای پیدا کرده است، همکارانش هم منحرفین خطاب می‌شوند و هر روز هم بین طرفین نزاع هست، این کار خامنه ای یک دلیل بی کفایتی ایشان و نادرست بودن این شیوه مرکز قدرت شدن و اختیار مطلق داشتن است. اگر بخواهم بی کفایتی‌های این آدم را شماره کنم، از حساب به در می‌رود! رفسنجانی با وضعیت انزوایی که دارد، هر مجالی پیدا می‌کند برای گفتن این سخنان استفاده می‌کند.
بنی صدر در باره اشکالات این ایده هاشمی می‌گوید: «از جهت مردمی که به اظهارات رفسنجانی نگاه بکنیم، وقتی می‌گوید که رهبری شورایی بشود، می‌خواهد بگوید که مردم ایران از این ولایت فقیه(مطلقه و غیر مطلقه‌اش) به تنگ آمده‌اند، اگر ما قبل از اینکه دیر بشود، فکری نکنیم، ولایت مطلقه فقیه که برباد می‌رود هیچ، همه با هم می‌سوزیم. ایشان می‌بیند مردم از ولایت مطلقه فقیه بیزار هستند، در خود رژیم هم بسیاری ناراضی هستند، اینور و آنور را با هم سبک سنگین می‌کند و معدل می‌گیرد و می‌گوید چیزی بگویم که هم آنهایی که در رژیم هستند از حفظ رژیم مطمئن شوند و هم مردم بگویند، دیگر یک نفر نیست که هر کاری می‌خواهد بکند و در درون رژیم نیز وضعیت کنونی تعدیل می‌شود، مثلا در انتخابات ریاست جمهوری، خامنه‌ای هرکس را که می‌خواست از صندوق بیرون می‌آورد، ولی اگر شورائی شود، احتمالا می‌شود به مردم وعده داد که هرکسی(البته پس از تصویب شورای نگهبان) که شما به او رای دهید انتخاب می‌شود و آن روحیه اصلاح‌طلبی قانع می‌شود و آنرا، راه حل خوبی می‌داند، اما مساله همین جاست، مردم ایران هوشیار باشید زیرا این یک فریب است، به این دلیل که با فرض اینکه رهبری شورایی شود و حتی قبل از مرگ آقای خامنه‌ای، خود این آقا بگوید، به این نتیجه رسیده‌ام که رهبری باید شورایی شود و یک شورای رهبری سه نفره یا پنج نفره را تشکیل دادند، در استبداد از این نوع، چون هر کارمند و هر آدم مسلح خود را صاحب همان ولایت مطلقه می‌داند که آقای رهبر دارد و به‌کار می‌برد، نگران است که سلسله مراتب یقه او را نگیرد اما هنگامی که رهبری شورایی شود، اولین چیزی که به ذهنش می‌رسد، این است که رژیم انضباطش را از دست داده است و هرکس هرکار خواست، می‌تواند بکند و دستمان بازتر است، با آن اختیارات مطلقه و دست باز، ببینید چه خواهد کرد! این اشکال اول است.
«اشکال دوم: آیا آن شورا باید این اختیارات را بکار ببرد یا خیر؟ یعنی بطور مثال می‌خواهد اختیارات ولی امر را به رئیس جمهور و هیئت وزیران منتقل کند پس بعد از آن، این شورا دیگر به کاری نمی‌آید مگر برای اینکه اگر آنها خواستند اختیارات را زیادی به کار ببرند، آنرا پس بگیرد، اما آن حکومت و رئیس جمهوری که این اختیارات به او تفویض می‌شود مطلق العنان می‌شود، هرچند که مردم به او رای داده باشند، اما قدرت، قدرت است. همین آقای احمدی نژاد را ببینید، روزهای اول که فکر می‌کرد چون آقای خامنه‌ای او را آورده، هرکار بخواهد می‌تواند بکند، چه بلایی بر سر اقتصاد ایران آورد، چه تصفیه‌ای در دستگاه اداری کرد، بعد از انتخابات ۸۸ مردمی که آن اجتماع عظیم را کرده بودند، خار و خاشاک نخواند؟ پس گیر این مساله با شورا حل نمی‌شود، بلکه خراب تر می‌شود، چون دولت حقوق‌مدار نیست و قدرت‌مدار است و رابطه‌ها در خود دولت بر اساس میزان تمرکز قدرت تنظیم می‌شود و نه براساس اینکه این مسئول دارای این اختیارات است و  این وظایف و مسوولیت را در برابر مردم دارد، همچین چیزی نیست، اولا در برابر مردم هیچ مسوولیتی ندارند، همه در برابر رهبر مسوولند و اگر شورای رهبری شود همه در برابر این شورا مسوول می‌شوند و نه در برابر مردم. ثانیا در این رابطه، قدرت‌مداری سر جای خود می‌ماند و آن تالی فاسدها را دارد. سپاهی را فرض کنید که طرف او یک شورا است، خودکامه‌تر می‌شود و می‌گوید تا این شورا بخواهد تصمیم بگیرد ما کار خود را کرده‌ایم، همان طور که این آقای رهبر را در مقابل عمل انجام شده، قرار می‌دهند، آن شورا را راحت‌تر می‌توانند در مقابل عمل انجام شده، قرار دهند. امری که باید اتفاق بیافتد این است که ولایت مطلقه فقیه باید منحل شود و حاکمیت یا ولایت جمهور مردم برقرار بشود، هر ایرانی شهروند بگردد و صاحب حق رهبری کشور خویش بگردد.

۱۳۹۱ تیر ۲۶, دوشنبه

چهارمین فیلم کوتاه محمد نوری زاد با نام شعبون بی مخ ها ۲

محمد نوری زاد: من دراین فیلم بسیار صریح و بدون لکنت با رهبر صحبت کرده ام و به او نشان داده ام که شعبون بی مخ ها عمله های بیت رهبری هستند و محاکمه ی آنان بمثابه محاکمه ی خود ماست. در این فیلم به رهبر گفته ام: به لحاظ حقوق شهروندی چرا شما با سایر مردم برابر نیستید؟ و چرا این برابری که در قانون بدان تأکید شده امروزه به یک طنز منجرشده؟ به حادثه ی خونین کوی دانشگاه پرداخته ام. و این که چرا بانیان این حادثه که بسیجیان چماق بدست بوده اند، باوجود تأکید شما، محاکمه و مجازات نشدند؟ و خودم دلیل این رویگردانی حیرت انگیز را بازگفته ام. سرآخر با نمایش فیلم هایی از شقاوت شعبون بی مخ ها، به رهبر گفته ام ما دوست نداریم سرنوشت قذافی برای شما رقم بخورد. اما چرا باور نمی کنید که در این کشور هفتاد میلیونی، شما تنها رهبر ده میلیون نفرید، و نه بیشتر... بیش از این نگویم. خودتان تماشا کنید.

۱۳۹۱ تیر ۲۳, جمعه

بیانیه بسیار مهم کمپین سفارت سبز

احتراما:چکیده تصامیم مهم مقامات کلیدی رژیم که چند هفته پیش در جلسه مهمی صورت پذیرفته و امروز بدست کمپین سفارت سبز رسیده ،باستحضار هموطنان میرسد.
خامنه ای:پس از فشار در مسکو که همان تکرار زیادیخواهی استکبار در بغداد بود،حجت برای ما در مسائل خارج بار دیگر بازگشت به همان رعایت عزت،حکمت و مصلحت و استفاده از فرصت های مناسب (خرید زمان ) برای تحقق مهمات نظام هست.اکنون برای اولین بار پس از انقلاب،اجماع آنها علیه ما شکل گرفته،حتی بعد از فتنه 88 نیز چنین اجماعی نشد و نبود.طوری که اگر راه فعلی دوستان مان در سوریه را در پیش میگرفتیم ( کشتار 13000 نفر در سوریه توسط رژیم بشار اسد) باز اجماع نبود و نمی شد،چون منافع شان اقتضی نمی کرد. اما اکنون هست و اقتضی می کند.من درین رابطه با دلسوزان نظام مشورت هایی داشتم.برادر بزرگمان مجاهد نستوه امام و انقلاب و نظام ،آقای هاشمی حرف آخر را زدند.من کاملا موافقم ،گفتم شما بزرگواران ،برادران و خواهران ارزشی نظام نیز بیائید،بشنوید،تصمیم گیری نهایی و تقسیم وظایف بشود.بعضی فداکاری ها باید بشود عده ای موقتا کنار میروند .آن عده ای هم که میآیند امیدوارم بآن شکلی که لازم هست، بخاطر مصلحت نظام عمل نمایند.چاره ای هم غیر از این نیست و الا همه می بازیم .اکنون اگر آبرو و حیثیتی هست و داریم ،باید خرج نظام مقدس مان بشود.انجام موفقیت آمیز این امر،ضمن انجام وظایف محوله روزانه،منوط به همکاری همه ما با آقای هاشمی بعنوان مسئول تمام اختیار این امر هست.به آقای رئیس جمهور هم قبلا گفته شد با تمامی مجموعه زیر نهاد خود با ایشان همکاری کنند
هاشمی رفسنجانی:پس از مشورت با مقام معظم رهبری بنا به امر ایشان من با دوستان از جمله اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام از جمله ،السابقون ،مشاوره های زیادی برای خروج ازین بن بست تحمیلی استکبار داشتیم . خلاصه اش این بود که میگویم، نظر رهبری هم بر اجرای اکمل و تمام آن است:در دوران ما و سازندگی،دوستانی رسمی و غیر رسمی اعم از آشکار و نهان(دول خارجی-محافل موثر خارجی-بنیانگذاران انقلاب 57 که اکنون مقیم خارج بوده و خواهان اصلاح و رفورم در چهارچوب همین قانون اساسی فعلی اند) در خارج از کشور داشتیم ،که گاها در مراحلی و دشواری هایی کمک نظام بوده اند و هستند.بعد از جریانات 88 و مشکلاتی که پیش آمد تماس هایی با آنها داشتیم که این اواخر قول هایی بما دادند.البته شروطی هم داشتند. اما منافع شان اقتضی می کند: ما باشیم.ضد انقلاب در حال تشکیل بساطی برانداز،حول محور اتحاد و آشتی ملی گروه های معاند نظام در چهارچوب شورایی هستند.نفوذ هایی هم در محافل و مجامع مخالف ما داشته اند.این دوستان که در فروپاشی بساط شاه ،ید واحده با ما بودند ،این فتنه بزرگ را گزارش کردند و برای مقابله با عوامل برانداز ،خواستار همکاری با ما شدند .تماس هایی گرفتیم،خرج های متعارفی شد و مامورینی فرستادیم.خوشبختانه کارهایی درحال انجام است.می توان بکمک آنها این اجماع استکبار و ضد انقلاب را علیه انقلاب و نظام خنثی نمود.قرار است این دوستان با تشکیل اتحادی خودی در مقابل بساط اتحاد یا شورای ضد انقلاب با تماس ها و اقداماتی، زمینه را برای رفع معضل اتمی ،بشرط لغو کامل تحریم ها و اینکه امتیازی به نیروهای معاندی که در پی براندازی نظام هستند ،داده نشود ،فراهم نمایند (لغو غنی سازی .تعطیل فرودو.تحویل اورانیوم غنی شده 20 در صدی بخارج) .در داخل نیز تعدادی از نیروهای ارزشی نظام با بداخلاقی بعضی ،رنجیده خاطر شدند که قرار شد مدتی جای همدیگر را در نهادهای نظام عوض کنند.مردم از کسانی که قربانی شده اند بعنوان قهرمان استقبال می کنند.رهبری هم فرمودند مصلحت نظام اقتضای چنین فداکاری هایی را دارد..رمز پیروزی امام ید واحده بودن همه نیروها بود.در همه انقلابات هر بار نقصی یا مشکلی بوجود آمده ،بازگشت به ویژه گی ها و نیروهای صدر انقلاب مفتاح مشکلات بوده است.من در حال تدارک و انجام این امر مهم بکمک رهبر بزرگوارمان و شما عزیزان هستم،به کمک همه شما عزیزان نیز نیازمندم
هموطن:کمپین سفارت سبز بخاطر لو نرفتن منبع خود ،مجبور است تاریخ و جزئیات بیشتر ضبط شده در این مدرک مهم را افشاء ننموده به همین مختصر که گویای همه چیز هست ،بسنده نماید.اما دلسوزان ایران در داخل با توجه به این مدرکی که فرستاده اند، توصیه های زیر را دارند، که باستحضار میرسد
یک- با توجه باین اظهارات و ماموریتی که بار دیگر به هاشمی از سوی رهبری محول شده ،یک جراحی بزرگ در درون رژیم برای بقای آن در حال شکل گیری است.باید حواس ها جمع و با دقتی ریاضی قضایای درون رژیم را رصد نماییم.این شورای فقهی که جدیدا بریاست هاشمی تشکیل شده اولا نوعی مقابله با شورای ملی ایرانیان (که در حال شکل گیری است) را تداعی می کند.ثانیا شکل ویترین ظاهری و آشکار این فتنه اصلی است که قرار است محرمانه و کودتا گونه عمل نماید
دو-اگر در اجرای پروسه اتحاد حول محور سخنگوی انتخابی شورای ملی ایرانیان در خارج (انجام چنین شورایی در داخل میسر نیست اما 90% اعضای این شورا در داخل هستند) خللی ایجاد شود یا دیر به جنبیم ،عوامل هاشمی در خارج که خواهان حفظ نظام و بازگشت به قانون اساسی رژیم هستند ،با پول های هاشمی که در بانکهای خارج و در حسابهای مختلف برای چنین روزهایی ذخیره شده با تزریق این پولهای باد آورده به عوامل و دشمنان خارجی ملت ایران و نیروهای خائن یا خائف و خود محور جاه طلبی که بعد از انقلاب به مطالبات مورد انتظار مادی و مقامی خود در تقسیم قدرت نرسیده و زیستن در تبعید را ترجیح داده اند ،اکنون آماده هر نوع اقدام علیه پروسه ملی اتحاد هستند.ترفند مزبور در چهار چوب تشکیل اپوزیسیون مجازی رژیم برای حفظ نظام و تعامل با خارج و خرید دهان ها ،قلم ها و صداها علیه اتحاد واقعی ملت ایران و مقابله با اتحاد نیروهای برانداز است .براساس دکترین خامنه ای در موازی کاری و آلترناتیو سازی در هر اقدام، این جمع فتنه گر ،برهبری هاشمی رفسنجانی ،در صدد تشکیل یک باصطلاح اتحاد اپوزیسیون وابسته و مجازی در تبعید هست .در بین آنان از تجزیه طلبان کرد و آذری و عرب و اصلاح طلبان دولتی و غیر دولتی تا چپ های وابسته به شوروی سابق،مائوئیست ها یا طیفی وابسته از جبهه ای که خود را ملی می داند اما با اقدامات ضد ملی و ضد ایرانی خود ،استخوان های رهبر بزرگ جبهه ملی را در مزارش به لرزه در آورده اند حضور دارند .آنها تعمدا مسیر حوادث را به سمتی میبرند که اپوزیسیون واقعی را به جان هم بیاندازند ،علیه آنها سم پاشی و ترور شخصیت نمایند. سپس خودشان وارد بازی شده ،آب رفته انقلاب 57 را به جوی باز گردانند. اکنون دیگر فرصت آه و ناله،منّیت ها،خودخواهی ها،مقام و منزلت خواستن و سهم خواهی ها و خودمداری ها نیست.خانه از پای بست ویران است.اگر ایرانی نباشد ابوموسی،خلیج فارس و تنگه هرمز یا اینهمه سازمان ها گروهها و شخصیت های اپوزیسیون در خارج از کشور بصورت جزیره های جدا از هم به چه درد می خورند؟! اصل قضیه نجات ایران است که جز با انحلال رژیم جمهوری اسلامی میّسر نخواهد شد.این مهم نیز حاصل نمی گردد ،مگر با ما شدن من و تو ،حول محورهای حداقلی: انتخابات آزاد،دموکراسی،سکولاریسم و منشور جهانی حقوق بشر
لازم به یادآوری است :جنبش سبز طبقه متوسط ،اکنون با پیوستن طبقه فقیر و کارگر و کشاورز به آن ،در کوره حوادث تحمیلی از سوی رژیم ،پولاد آبدیده شده و به رنگین کمان ملت ایران مبدل گردیده ، هر لحظه آماده انفجار است. اتحاد من و تو علیه این بساط جدید هاشمی رفسنجانی فتنه گر ،این آخرین فتنه رژیم و مانع در راه مستقیم و مستدام ملت ایران در حصول به پیروزی نهایی را نقش بر آب خواهد نمود .علیرغم سنگ اندازی ها ،فتنه ها و کارشکنی ها به کوری چشم دشمنان ملت ایران و در راس آن جمهوری اسلامی و نوکران و مزدبگیرانش،پروسه پیوند ملی و آشتی ملی بین تمام نیروهایی که غم بزرگشان آزادی ایران و زیستن در جهانی بهتر و پاک تر و سالم تر و دور از نیروهای اهریمنی باشد، در حال شکل گیری نهایی است. بیایید با هر توانی که داریم ،دست در دست همدیگر ، با اتحاد خود در شورای ملی و انتخاب دموکراتیک فردی که سخنگویی ملت ایران، در محافل و مجامع بین المللی، را نمایندگی و تداوم مبارزات مدنی در داخل را هدایت نماید،این آخرین ترفند رژیم را بسرکردگی هاشمی رفسنجانی نقش بر آب نماییم

۱۳۹۱ تیر ۲۲, پنجشنبه

سال کاروتولید وحمایت ازسرمایه ملی تا تهدید رسانه ها

تحریم نفت ایران که از اول ژوئیه سال جاری میلادی آغاز شد، از چند ماه پیش تاثیرات منفی خود را بر تولید نفت آشکار کرد و تولید نفت کشور را به پایین‌ترین سطح ملی طی ۲۰ سال گذشته رساند.
از کل نفت صادراتی ایران که چیزی حدود ۲​۲ میلیون بشکه بود، ۶۰۰ هزار بشکه معادل ۲۵ درصد از سهم صادرات کشور کاهش یافت.
و براساس گزارش‌ها با چنین کاهشی ایران ۱۰ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی خود را از دست داده است.
اکنون با اجرایی شدن تحریم‌ها و رکود فروش نفت ایران، منابع درآمد این کشور نیز کاهش می‌یابد. کاهش نقدینگی را اگر در کنار عامل فقدان تکنولوژی و قطعات و وسایل لازم برای توسعه و برداشت از میادین نفتی بگذاریم، مشکل اصلی و عمده ایران بیشتر به چشم می‌آید:" کاهش امکان برداشت از میادین  و در نهایت از دست رفتن بخش بزرگی از سرمایه ملی مشترک"
نمونه واضح آن میدان گازی پارس جنوبی‌ است. پارس جنوبی، یکی از بزرگترین منابع گازی جهان است که بر روی خط مرزی مشترک ایران و قطر در خلیج فارس قرار دارد و یکی از اصلی‌ترین منابع انرژی کشور به شمار می‌رود. اما در ۷ سال گذشته حتی یک فاز از بزرگترین پروژه نفتی ایران در میدان گازی پارس جنوبی به بهره‌برداری نرسیده است.
هرچند ایران برای مقابله با این وضعیت از شرکت‌های چینی و هندی کمک گرفت اما اتکای بسیار این شرکت‌ها به تجهیزات و امکانات شرکت‌های غربی و فقدان امکان استفاده از آنها در ایران سبب شد که وزارت نفت به شرکت‌های نفتی داخلی برای ادامه کار روی بیاورد. گزارش‌ها نشان می‌دهد که از آن زمان و با قدرت گرفتن قرارگاه خاتم الانبیا به عنوان بزرگترین دارنده قراردادهای نفتی هنوز هیچکدام از پرو‌های پارس جنوبی طرف قرارداد با این شرکت‌ها به بهره‌برداری نرسیده است.
نیاز به تکنولوژی که تاکنون مشکل اصلی این شرکت‌ها بود، اکنون با اعمال تحریم‌های نفتی غرب علیه ایران در سایه مشکل بزرگتری یعنی فقدان سرمایه قرار گرفته است.
رستم قاسمی در آستانه تحریم‌ها بر استفاده از پیمانکاران داخلی برای خودکفایی در تولید برخی تجهیزات تاکید کرده بود، اما ایران به ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه برای تحقق برنامه‌های نفتی خود دارد. در حالی که با اعمال تحریم‌های بیشتر علیه ایران، کاهش تولید نفت به کاهش بیشتر درآمد کشور منجر خواهد شد و نیز فقدان تکنولوژی خارجی سبب کاسته شدن از برداشت و تولید نفت می‌شود. یعنی افتادن در دور باطلی که راه خروج از آن چندان آسان و سهل نیست.
این درحالیست که محمد حسینی، وزیر ارشاد رژیم استبدادی برخی رسانه‌ها را متهم به حرکت «برخلاف منافع ملی» کرد و با اشاره به تحریم‌ها گفت که ایران «در شرایطی نیست که هر رسانه ای هر خبر یا تحلیلی را منتشر کند که با مصالح نظام و منافع ملی سازگاری نداشته باشد.»
روزنامه «شرق» در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ماه با مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا مصاحبه‌ای انجام داد که به شدت خشم مسئولان حکومتی ایران را برانگیخت.
در این مصاحبه خبرنگار روزنامه شرق از عمادی پرسید: «الان دقيقا در چه مرحله ای از تحريم قرار داريم. مراحل قبلی چه بوده و مراحل بعدی احتمالی چيست؟»
پاسخ مهرداد عمادی به سوال این بود که «تمامی پروژه های انرژی ما كه شريك غربی، ژاپنی و كره جنوبی داشته اند لغو شده اند و پس رفته اند. سيستم بانكی ايران از سيستم بانكی جهانی و سوئيفت جدا شده است. چين، ژاپن، اتحاديه، هند و حتی تركيه خريد نفت خود را از ايران كم كرده‌اند. ميزان نفت ذخيره ناخواسته كه نفت قابل صادرات است بالارفته و ايران از تانكرها به عنوان انبار نفت استفاده می كند. توليد صنعتی بسيار پايين آمده و ما كاملا به بازار بدون رقيب برای كالاهای چينی، هندی و مالزی تبديل شده‌ايم. ایران به عنوان يكی از توانمندترين نيروهای جوان در جهان و يكی از ثروتمند‌ترين منابع زيرزمينی، امسال به گفته بانك جهانی و صندوق پول رشدی نزديك به صفر درصد داشته است.»
مهرداد عمادی اضافه کرده است:« مراحل بعدی تحريم شديدتر شدن محدوديت‌ها برای فروش نفت و گاز و انتقال آن خواهد بود و شايد رديابی حساب‌های ايران در شرق و بستن آن‌ها، البته اگر زمينه حقوقی داشته باشند.»
تهدید و هشدار به رسانه‌ها آثار تخریبی تحریم‌ها را محو نمی‌کند و جلوی مخالفت با برنامه هسته‌ای را نمی‌گیرد. هم‌چنان‌که عبدالله نوری، وزیر کشور دوره خاتمی در دیدار اخیر خود با جمعی از فعالان دانشجویی گفت: «آسیب‌ها، زیان‌ها و فشارهایی که به بهانه پرونده هسته‌ای به ایران وارد می شود، از حد گذشته است. حکومت باید برای خروج از این بن‌بست به یک تصمیم منطقی و مدبرانه که حافظ منافع کلی کشور باشد، برسد».
عبدالله نوری خواستار برگزاری همه‌پرسی هسته‌ای شد. روز ۱۳ تیرماه، یعنی همین هفته گذشته برنامه ۲۰:۳۰ صدا و سیمای جمهوری اسلامی دست به یک نظرسنجی درباره برنامه هسته‌ای ایران زد که نتیجه‌اش خوشایند بخشی رهبران سیاسی ایران نبود. ۶۳ درصد شرکت کنندگان در این نظرسنجی خواهان توقف غنی‌سازی اورانیوم شدند.
به طورکلی باید مردم را برای یک رفراندم کلی برای سرنوشت خود آماده کرد .

سفیران سبزامید

کمیته رسانه‌ایی "سفیران سبز امید" به مناسبت برگزاری دومین نشست سفیران که از تاریخ ۱۲ تا ۱۵ جولای در شهر بندری گوتنبرگ سوئد برگزار خواهد شد برای تماس و اطلاع‌رسانی به علاقمندان نام چهار تن از مسئولان برگزاری این نشست را همراه با شماره‌های تلفن در اختیار علاقمندان گذاشته است. این نشست که با تلاش تشکل های عمدتا دانشجویی فعال در جنبش سبز برگزار خواهد شد نخستین تجربه ی خود را در سال گذشته در پاریس کسب کرد.
به گزارش "جمهوری خواهی" اینک در دومین تجربه، اهداف این نشست همانطور که در فراخوانِ آن آمده است شامل "افزایش توانمندی‌های تشکیلاتی تشکل‌های حائز شرایط" و همچنین" آسیب شناسی‌جنبش سبز در حوزه‌های مختلف" اعلام شده است که از طریق برگزاری سلسله کارگاه‌ها و سخنرانی‌‌های آموزشی دنبال خواهد شد. شرکت کنندگان در این گردهمایی در کارگاه‌ها و نشست‌ها مباحث فوق الذکر را به بحث خواهند گذاشت. مراسم آغاز به کار و پایانی این نشست به شکل عمومی برگزار خواهد شد.

علاقمندان می توانند در صورت نیاز به تماس و کسب آگاهی بیشتر یا به وب سایت دبیر خانه دومین نشست که درروز های برگزاری و نیز پس از آن به روز خواهد شد مراجعه کنند یا با هر یک از افرادی که مسئولیت تشکیلاتی برگزاری این نشست را دارند و نام‌ها، مسئولیت‌ها و شماره‌های تماس‌شان در اینجا یادآوری می شود تماس بگیرند.
آقای علی‌حسین قاضی زاده، دبیر نشست. تلفن ء۷۰ ۷۲۰ ۳۱ ۲۶ـ ۰۰۴۶
خانم آهو شُکرایی، مدیر اجرایی نشست ء۷۰ ۴۲۹ ۲۶ ۷۰ـ۰۰۴۶
آقای فرشاد توماج، دبیر علمی نشست ۷۶ ۲۶۶ ۰۰۴۶۱۳۷۰
فرشید فاریاب، مسئول کمیته ی رسانه ها ۷۶ ۰۸۳ ۱۵ ۱۱ـ۰۰۴۶
همچنین بنیاد بین المللی اولاف پالمه ی سوئد در بیانیه‌ای مطبوعاتی پشتیبانی خود را از برگزاری این نشست طی بیانیه‌ای اعلام داشته است.
در این بیانیه با اشاره به ماهیت دانشجویی و کارگاه های تخصصی آموزشی، پیش بینی شده قریب به ۶۰ نفر از کنشگران همسو با جنبش سبز از نقاط مختلف جهان در نشست گوتنبرگ شرکت کنند.
بنیاد اولاف پالمه اهداف عمده ی این نشست چهار روزه را آموزش و تعمیق آگاهی کنشگران جوان جنبش سبز ایران، در مورد حقوق بشر،دموکراسی، سازماندهی، کار گروهی و تعامل اعلام کرد که با پشتیبانی این بنیاد و بر اساس درخواست پیشنهاد دهندگان آن برگزار خواهد شد.
سمینار های آموزشی بخشی از کار مرکز بین المللی اولاف پالمه برای حمایت از جنبش های دموکراسی خواه و فعالان حقوق بشر در کشورهای استبدادی اعلام شده است. بیانیه تاکید دارد این سمینار با توجه به دلایل امنیتی به شکل محدود برگزار خواهد شد و میهمانان با دعوت قبلی امکان شرکت در آن دارند.

۱۳۹۱ تیر ۱۹, دوشنبه

نکات با اهمیت نامه یکی از فرمانده هان سپاه به محمد نوری زاد

گزارش‌های متعددی از مرگ ناگهانی فرماندهان ارشد سپاه بر اثر حملات قلبی منتشر شده است. تنها در عرض چند ماه گذشته بیش از ۱۰ فرمانده ارشد به همین دلیل جان باخته‌اند. با توجه به افزایش ناگهانی در شمار مرگ و میر این افراد، گمانه زنی هایی مطرح شده بود و عده‌ای احتمال قتل آنها به دلیل اعتراض و مخالفت با سیاستهای سپاه و عملکرد حاکمیت را مطرح کرده بودند.
 امروز نامه مهم یکی از سرداران ارشد سابق سپاه به محمد نوری زاد از افرادی که سابقا به حاکمیت بسیار نزدیک بود منتشر شده .  در این نامه فردی با نام اختصاری الف – میم خود را یکی از فرماندهان سابق سپاه معرفی کرده و مینویسد که به همراه عده دیگری از فرماندهان ارشد سپاه به دلیل اعتراض‌های مکرر و سرباز زدن از دستورات مستقیم بیت رهبری و فرماندهی سپاه مبنی بر کشتار مردم در جریابن اعتراض‌های بعد از انتخابات ریاست جمهوری گذشته، به دادگاه نظامی فراخوانده شده و در آنجا ابتدا به اعدام تهدید ولی سپس به زندانهای طولانی مدت محکوم شده بوده‌اند. او مینویسد که البته بعد از وساطت این و آن تنها به اخراج و بازنشستگی این عده بسنده کرده‌اند.
    این نامه از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است زیرا از گسستگی و شکاف گسترده در بدنه سپاه و بالاتر از آن در سطوح فرماندهی ارشد این ارگان نظامی پرده بر می‌دارد. این نامه نشان میدهد که چطور اعتراض‌های مردمی سالهای اخیر موجب بروز شکاف گسترده در داخل بدنه سپاه و نارضایتی و اعتراض به عملکرد حاکمیت شده است. در این نامه یکی از پرسنل ارشد سپاه به این موضوع که عده زیادی از سپاهی‌ها از دستورات مستقیم بیت رهبری مبنی بر شلیک به مردم و کشتار آنها امتناع کرده‌اند، اذعان کرده است. این نامه حاوی نکات مهم دیگری هم می‌باشد که در زیر به طور خلاصه به آنها اشاره میشود:
  - تاکید بر ماهیت نظامی و تسلیحاتی برنامه هسته‌ای رژیم و اینکه ادعای صلح آمیز بودن این برنامه تنها یک «دروغ مصلحتی» از جانب رهبر بوده است.
۲- نقش مستقیم رهبری در سرکوب مردم در جریان اعتراض‌های پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و چراغ سبز رهبری به سپاه برای حذف میرحسین موسوی
۳- دخالت مستقیم سپاه در قاچاق کالا، پروژه‌های صنعتی و دزدیهای میلیاردی و چپاول اموال مردم
۴- دخالت مستقیم سپاه در مسائل امنیتی و اطلاعاتی و نیز در قوه قضاییه و در نتیجه عدم استقلال دستگاه قضا
۵- نارضایتی گسترده از وضعیت موجود کشور در بدنه سپاه و حتی در میان فرماندهان آن و مترصد بودن آنها برای پیوستن به مردم
۶- اذعان به جنایتهای صورت گرفته در سال ۶۷ و کشتار گسترده زندانیان سیاسی در اوین از زبان یک شاهد عینی
۷- پرداختن میلیاردها دلار رشوه به چین و روسیه از سوی خامنه‌ای برای نگهداشتن بشار اسد (دیکتاتور سوریه) در قدرت
۸- تبدیل شدن مجلس به محلی برای تجمع چاپلوسان و بی ارادگان منصوب رهبر (قابل توجه مهدی خزعلی که بر طبل انتخابات حکومتی میکوبید!!)
۹- دیدگاه یک کارشناس ارشد نظامی مبنی بر قطعی بودن شکست نیروهای نظامی رژیم در مقابل قوای نظامی آمریکا و ناتو در عرض تنها ۱۲ ساعت پس از اقدام به بستن تنگه هرمز
درست است که بسیاری از مطالب بیان شده در این نامه، برای اپوزیسیون از خیلی پیشتر از اینها مشخص و مبرهن بوده است، اما بیان این سخنان از سوی یک مقام ارشد نظامی که مدتی طولانی در بالاترین سمتهای سپاه حضور داشته است و از نزدیک از این مسائل آگاه بوده است، بسیار مهم و قابل توجه میباشد. همچنین اینکه بدنه سپاه تردید دارد و مترصد پیوستن به مردم معترض و تمرد از کشتار مردم میباشد، بسیار امیدوار کننده و مسرت بخش است.

۱۳۹۱ تیر ۱۶, جمعه

تفاوت فرهنگی دیپلماتان صادراتی ولایت فقیه ،این باردرآلمان

در روز گذشته (۱۵ تیر ​ ۵ ژوییه) اداره کل اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی گزارش داد که «بر اساس یک سناریوی از پیش تعیین شده در روز دوشنبه (۲ ژوئیه​۱۲ تیر) یکی از اعضای سرکنسولگری جمهوری اسلامی در فرانکفورت، هنگام عزیمت از محل کار خود به منزل، به بهانه‌ای واهی مورد حمله یک زن آفریقایی‌تبار قرار گرفت و متاسفانه پلیس آلمان به جای برخورد با فرد مهاجم، رفتار خشن، ناشایست و خارج از عرف دیپلماتیک با عضو سرکنسولگری کشورمان داشته است».
http://www.dw.de/dw/article/0,,16076747,00.html

۱۳۹۱ تیر ۱۵, پنجشنبه

بازهم درسال کاروتولید وحمایت ازسرمایه ملی

یک فعال کارگری در پاکدشت اعلام کرد: از مجموع ۶۰ واحد کوره پز خانه فعال در شهرستان پاکدشت ۳۵ واحد تعطیل شده‌اند.
گزارشی ازایلنا : 
پیش از اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها در حدود شش هزار نفر در این کوره‌ها کار می‌کردند که این رقم به دلیل تعطیلی ۳۵ واحد کوره به حداقل ظرفیت رسیده است.
دبیر اجرایی خانه کارگر پاکدشت با تاکید بر اینکه ۲۵ واحد باقی مانده با ظرفیت ۲۰ درصدی نیروی کار فعالیت دارند اظهار داشت: در سال گذشته به تبع افزایش هزینه‌های حامل‌های انرژی و تعطیلی اغلب این واحد‌ها بیش از چهار هزار کارگر بیکار شدند.
به گفته وی اکثر کارگران فصلی این واحد‌ها از استانهای کردستان و خراسان جنوبی تامین می‌شدند که با تعطیل شدن کوره پزخانه‌ها و بیکاری آنان مشکلات زیادی در جامعه کارگری این استان‌ها پدید آمده است.
او در ادامه درباره کاهش تولیدات کارخانه‌های آجرسازی افزود: کارخانه‌های آجرسازی شهرستان پاکدشت به جهت اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها از سوی دولت و به تبع آن حذف یارانه‌های بخش تولید هم اکنون با حداقل ظرفیت تولید فعالیت می‌کنند.
سلطاني گفت: کارخانه‌ای که در گذشته روزانه سه شیفت کار می‌کرد در حال حاضر با کاهش تولید کارخانه کارگران آن در یک شیف فعال هستند.
او یکی دیگر از دلایل بیکاری کارگران کارخانه‌های آجر سازی را جایگزینی دستگاه‌های خشت زن با نیروی کار انسانی و همچنین یونولیت‌های پلاستیکی که جایگزین آجرهای سقفی شده است عنوان کرد و گفت: با تولید این محصول جدید در چند سال گذشته تولید آجر‌های سقفی کارخانه‌های آجر سازی کاهش و در بعضی واحد‌ها متوقف شده است.
گفتني است اغلب نيروي كار كوره‌پزخانه‌ها را كارگران فصلي تشكيل مي‌دهند كه با آغاز فصل گرما در اواسط بهار شروع به كار كرده و در اواخر تابستان به كار خود خاتمه مي‌دهند.
آگاهي از شرايط كار و اكنون بيكاري اين كارگران از آن جهت قابل تامل است كه اين كارگران به دليل فقدان شغل در روستاهاي محل سكونت خود باقي ايام سال را با استفاده از پس‌انداز دستمزد خود هنگام اشتغال خانوادگي در كوره‌پزخانه‌ها سپري مي‌كنند.

۱۳۹۱ تیر ۱۴, چهارشنبه

بازهم تهدید ایرانیان در خارج از کشور

جلسه محاکه چهار فعال سیاسی و دانشجویی ایرانی در شعبه سیزدهم دادگاه جزایی پاریس، روز جمعه ۱۶ تیرماه ۱۳۹۰ برگزار خواهد شد. این دادگاه به دنبال شکایت رسمی سفارت جمهوری اسلامی در پایتخت کشور فرانسه تشکیل می شود. وکیل مدافع فرانسوی این افراد و یک روزنامه نگار ایرانی روز گذشته با حضور در یک کنفرانس خبری، به تشریح تبعات و مسائل حقوقی این شکایت پرداختند.
پنج نفر از زندانیان سیاسی، صبح روز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ بدون اطلاع خانواده و وکلایشان در زندان اوین تهران اعدام شدند. زندانیان اعدام شده فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی، علی حیدریان، فرهاد وکیلی و مهدی اسلامیان بودند. حکومت ایران این افراد را به همکاری با گروه های مسلح، داشتن گرایش های تجزیه طلبانه و انجام عملیات تروریستی متهم و محکوم کرده بود.
به دنبال این اتفاق صدها نفر از ایرانیان مقیم پاریس در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در این شهر تجمع کردند. تعدادی از معترضان خشمگین در این تجمع اعتراضی که با سر دادن شعارهایی علیه جمهوری اسلامی، شکنجه و اعدام زندانیان و سرکوب مردم در داخل ایران همراه بود، آسیب هایی به ساختمان سفارت وارد کردند؛ از جمله اینکه پرچم آن را پایین کشیدند و تابلوی سفارت را از جا در آورده و لگدکوب کردند.
در حالیکه این تجمع در حال اتمام بود، پلیس فرانسه وارد عمل شد و ده ها تن از معترضان ایرانی را بازداشت کرد. این افراد همگی پس از ساعتی آزاد شدند اما اکنون چهار تن از آنها با شکایت سفارت جمهوری اسلامی به دادگاه احضار شده اند.
مظفر ادب و یاشار محتشم فعال سیاسی، بابک داد روزنامه نگار و بابک اکبری فراهانی دانشجو، چهار ایرانی هستند که روز جمعه باید در دادگاه جزایی پاریس حاضر شوند و درباره اتهام تخریب اموال خصوصی متعلق به سفارت جمهوری اسلامی و نیز مباشرت در تخریب تابلوی سفارت پاسخگو باشند.

۱۳۹۱ تیر ۱۳, سه‌شنبه

پیوستن به فعالین اعتراضات مسالمت آمیز«سوت»

برای دستیابی به دموکراسی و جدایی دین از حکومت و برای دستیابی به حقوق مدنی و سیاسی خود با خرد و اراده اعتراضات مسالمت آمیز خود را به گوش همه خواهیم رسانید
جنبش ما یک حرکت فراگیر و مقتدرانه است برای همین در این خرداد که یاد آور خیانت و جنایت است با اعتراضات شبانه و با سر دادن سوت بر روی پشت بام ها راس ساعت نه شامگاه ، و شعار مرگ بر استبداد دینی و همه برای ایران ء ایران برای همه قیام خود را به مرحله بعدی خیزش عدالتخواهانه ملی به پیش خواهیم برد.

۱۳۹۱ تیر ۱۲, دوشنبه

عوارض پارازیت برسلامت شهرواندان

معصومه ابتکار رئیس کمیته محیط زیست شورای اسلامی شهر تهران، در یک‌صد و پنجاه و چهارمین جلسه کمیته محیط زیست این شورا، با اشاره به جوابگو نبودن هیچ نهادی در کشور در رابطه با موضوع پارازیت و آلودگی امواج تاکید کرد: من به عنوان یک متخصص ایمونولوژی و محقق می‌گویم که سر منشاء بسیاری از عوارض و بیماری‌های بدن می‌تواند این امواج باشد.

این استاد دانشگاه تربیت مدرس، با اشاره به تاثیر امواج بر سلول‌های مختلف بدن و به مورد سلول‌های ایمنی، گفت: امروزه وقتی شاهد افزایش بیماری‌های مختلف با منشاء ناشناخته هستیم، به طور قطع و یقین می‌توانیم بگوئیم تشعشع می‌تواند موجب اختلال در سیتم ایمنی بدن شود و این موضوع قطعی است.

عضو شورای اسلامی شهر تهران در ادامه با اشاره به اینکه موضوع پارازیت‌ها از مصوبه شورای شهر مستثنی نیست، گفت: مصوبه شورا همه ابعاد امواج را در بر می‌گیرد. در حوزه امواج و مقابله با آلودگی امواج ماهواره، هیچ نهادی مسئولیت را بر عهده نمی‌گیرد و این به نگرانی‌ای که در سطح جامعه وجود دامن می‌زند.

ابتکار در ادامه گفت: در جامعه‌ای که این ضوابط جدی گرفته نشود، شاهد مشکلاتی در آینده خواهیم بود. وقتی هم که به سلامتی مردم بی‌توجهی کردیم متاسفانه در آینده شاهد مشکلات دیگری خواهیم بود. موضوع تشعشع‌های مضر در کنار آلودگی هوا از جمله دلایل بسیاری از بیماری‌ها خواهند بود.

وی در بخش دیگری از این جلسه تصریح کرد: موضوع توسعه در کشور نمی‌تواند ضوابط محیط زیستی را نادیده بگیرد، در جایی که در همه دنیا ضوابط زیست محیطی را با سختگیری زیادی پیگری می‌کنند، در کشور ما‌‌ رها شده است.

ابتکار با اشاره به اینکه آثار و نتایج تشعشعات قطعی است، گفت: اینکه امروز متخصصان می‌گویند سونامی سرطان در راه است، می‌تواند یکی از نتایج تشعشعات یا آلودگی هوا یا استرس باشد.

عضو شورای شهر اسلامی شهر تهران با اشاره به رشته تخصصی علمی و دانشگاهی خود، گفت: نگاه ما در این موضوع کار‌شناسی و تخصصی است، در این موضوع باید با نگاه مصالح ملی و از جهت نگاه ملی و سلامتی مردم شهر تهران عمل کرد.
http://www.rahesabz.net/story/55423/

باردیگرمحمد نوری زاد «شعبون بی مخ ها »

 درباره فیلم های کوتاه من با عنوان شعبون بی مخ ها
شعبون بی مخ ها کسانی هستند که به هیچ قاعده ای متقاعد نیستند. دهانشان از فحش و ناسزا و البته از الفاظ دینی پراست. مشت هایشان همیشه مهیای فرود آمدن است و دهانشان مهیای فحش های ناموسی حتی! چهره هایشان بیش از گشایش و لبخند، با عبوسی و ترش رویی و اخم های غلیظ آشناست. ادب؟ هرگز. تعقل؟ مباد. رعایت حریم خصوصی؟ حرفش را هم مزن. پس چه؟ یک کپسول انباشته از نفرت و فحش و ضرب و شتم و تخریب و هیاهو و بی آبرویی که بالاشاره رو به کسانی که "باید ترتیب شان داده شود" واگشوده می شود. بضاعت فیلم های کوتاه من اساساَ در حد و اندازه ای نیستند که بتوانند از پس تعریف استوانه ی شخصیت این جماعت برآیند. مختصری هستند ازیک منجلاب. "شعبون بی مخ ها" را من در ده قسمت به شما معرفی می کنم. البته تنها گوشه ای ازشخصیت جهنمی شان را. وگرنه مگر خدا از پس این جماعت که در هرکجای این کشور مهیای زدن و تخریب کردن و ترساندن و بی آبرو کردن و غارت اند برآید. قسمت نخست "شعبون بی مخ ها" را به همه ی آنانی که از این نظام ادب و قانون و انصاف و عدالت و پاکی انتظار داشتند و سالهاست که این چشم انتظاری را در بقچه ای نهاده و به تاریخ سپرده اند تقدیم می دارم.