از کل نفت صادراتی ایران که چیزی حدود ۲۲ میلیون بشکه بود، ۶۰۰ هزار بشکه معادل ۲۵ درصد از سهم صادرات کشور کاهش یافت.
و براساس گزارشها با چنین کاهشی ایران ۱۰ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی خود را از دست داده است.
اکنون با اجرایی شدن تحریمها و رکود فروش نفت ایران، منابع درآمد این کشور نیز کاهش مییابد. کاهش نقدینگی را اگر در کنار عامل فقدان تکنولوژی و قطعات و وسایل لازم برای توسعه و برداشت از میادین نفتی بگذاریم، مشکل اصلی و عمده ایران بیشتر به چشم میآید:" کاهش امکان برداشت از میادین و در نهایت از دست رفتن بخش بزرگی از سرمایه ملی مشترک"
نمونه واضح آن میدان گازی پارس جنوبی است. پارس جنوبی، یکی از بزرگترین منابع گازی جهان است که بر روی خط مرزی مشترک ایران و قطر در خلیج فارس قرار دارد و یکی از اصلیترین منابع انرژی کشور به شمار میرود. اما در ۷ سال گذشته حتی یک فاز از بزرگترین پروژه نفتی ایران در میدان گازی پارس جنوبی به بهرهبرداری نرسیده است.
هرچند ایران برای مقابله با این وضعیت از شرکتهای چینی و هندی کمک گرفت اما اتکای بسیار این شرکتها به تجهیزات و امکانات شرکتهای غربی و فقدان امکان استفاده از آنها در ایران سبب شد که وزارت نفت به شرکتهای نفتی داخلی برای ادامه کار روی بیاورد. گزارشها نشان میدهد که از آن زمان و با قدرت گرفتن قرارگاه خاتم الانبیا به عنوان بزرگترین دارنده قراردادهای نفتی هنوز هیچکدام از پروهای پارس جنوبی طرف قرارداد با این شرکتها به بهرهبرداری نرسیده است.
نیاز به تکنولوژی که تاکنون مشکل اصلی این شرکتها بود، اکنون با اعمال تحریمهای نفتی غرب علیه ایران در سایه مشکل بزرگتری یعنی فقدان سرمایه قرار گرفته است.
رستم قاسمی در آستانه تحریمها بر استفاده از پیمانکاران داخلی برای خودکفایی در تولید برخی تجهیزات تاکید کرده بود، اما ایران به ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه برای تحقق برنامههای نفتی خود دارد. در حالی که با اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران، کاهش تولید نفت به کاهش بیشتر درآمد کشور منجر خواهد شد و نیز فقدان تکنولوژی خارجی سبب کاسته شدن از برداشت و تولید نفت میشود. یعنی افتادن در دور باطلی که راه خروج از آن چندان آسان و سهل نیست.
این درحالیست که محمد حسینی، وزیر ارشاد رژیم استبدادی برخی رسانهها را متهم به حرکت «برخلاف منافع ملی» کرد و با اشاره به تحریمها گفت که ایران «در شرایطی نیست که هر رسانه ای هر خبر یا تحلیلی را منتشر کند که با مصالح نظام و منافع ملی سازگاری نداشته باشد.»
روزنامه «شرق» در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ماه با مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا مصاحبهای انجام داد که به شدت خشم مسئولان حکومتی ایران را برانگیخت.
در این مصاحبه خبرنگار روزنامه شرق از عمادی پرسید: «الان دقيقا در چه مرحله ای از تحريم قرار داريم. مراحل قبلی چه بوده و مراحل بعدی احتمالی چيست؟»
پاسخ مهرداد عمادی به سوال این بود که «تمامی پروژه های انرژی ما كه شريك غربی، ژاپنی و كره جنوبی داشته اند لغو شده اند و پس رفته اند. سيستم بانكی ايران از سيستم بانكی جهانی و سوئيفت جدا شده است. چين، ژاپن، اتحاديه، هند و حتی تركيه خريد نفت خود را از ايران كم كردهاند. ميزان نفت ذخيره ناخواسته كه نفت قابل صادرات است بالارفته و ايران از تانكرها به عنوان انبار نفت استفاده می كند. توليد صنعتی بسيار پايين آمده و ما كاملا به بازار بدون رقيب برای كالاهای چينی، هندی و مالزی تبديل شدهايم. ایران به عنوان يكی از توانمندترين نيروهای جوان در جهان و يكی از ثروتمندترين منابع زيرزمينی، امسال به گفته بانك جهانی و صندوق پول رشدی نزديك به صفر درصد داشته است.»
مهرداد عمادی اضافه کرده است:« مراحل بعدی تحريم شديدتر شدن محدوديتها برای فروش نفت و گاز و انتقال آن خواهد بود و شايد رديابی حسابهای ايران در شرق و بستن آنها، البته اگر زمينه حقوقی داشته باشند.»
تهدید و هشدار به رسانهها آثار تخریبی تحریمها را محو نمیکند و جلوی مخالفت با برنامه هستهای را نمیگیرد. همچنانکه عبدالله نوری، وزیر کشور دوره خاتمی در دیدار اخیر خود با جمعی از فعالان دانشجویی گفت: «آسیبها، زیانها و فشارهایی که به بهانه پرونده هستهای به ایران وارد می شود، از حد گذشته است. حکومت باید برای خروج از این بنبست به یک تصمیم منطقی و مدبرانه که حافظ منافع کلی کشور باشد، برسد».
عبدالله نوری خواستار برگزاری همهپرسی هستهای شد. روز ۱۳ تیرماه، یعنی همین هفته گذشته برنامه ۲۰:۳۰ صدا و سیمای جمهوری اسلامی دست به یک نظرسنجی درباره برنامه هستهای ایران زد که نتیجهاش خوشایند بخشی رهبران سیاسی ایران نبود. ۶۳ درصد شرکت کنندگان در این نظرسنجی خواهان توقف غنیسازی اورانیوم شدند.
به طورکلی باید مردم را برای یک رفراندم کلی برای سرنوشت خود آماده کرد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر