کل نماهای صفحه

۱۳۹۱ شهریور ۱۰, جمعه

انتقاد گزارشگران بدون مرز از سانسور سخنان مرسی در تهران

 مسئول بخش ایران گزارشگران بدون مرز، سانسور انتقادات محمد مرسی از حکومت سوریه در اجلاس "نم" توسط رسانه‌های ایران را "تبلیغات یک‌سویه" می‌نامد. پیش‌تر این سازمان از تهدید بسیاری از روزنامه‌نگاران در این اجلاس خبر داده بود.
خبرگزاری‌های رسمی و غیر رسمی جمهوری اسلامی ایران بخشی از سخنرانی محمد مرسی رئیس‌جمهور مصر درباره انتقاد از حکومت سوریه را سانسور کردند. یک روز پیش، سازمان‌گزارش‌گران بدون‌مرز در نامه‌ای خطاب به بان کی مون دبیر کل سازمان ملل هشدار داده بود که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به رسانه‌ها دستور داده است از طرح پرسش‌های "بیم برانگیز برای رژیم" در طول برگزاری نشست اجلاس غیرمتعهدها اجتناب بورزند.
رضا معینی، مسئول بخش ایران سازمان گزارشگران بدون مرز در گفت‌وگو با دویچه وله نحوه پوشش خبری اظهارات سران کشورها در اجلاس غیرمتعهدها توسط رسانه‌های رسمی و غیررسمی جمهوری اسلامی ایران را "تبلیغات یک‌سویه سیاسی" می‌نامد.
رضا معینی درباره نحوه اطلاع رسانی رسانه‌های ایران می‌گوید: «جمهوری اسلامی ایران حتی زمانی هم که میزبان کنفرانس‌های بین‌المللی است، عملا علاوه بر اخبار داخل کشور، می‌خواهد اخبار مربوط به خارج از کشور را هم مورد سانسور قرار ‌دهد.»
کریستف دولوار مدیرکل گزارش‌گران بدون مرز روز چهارشنبه ۸ شهریور خطاب به بان کی مون دبیر کل سازمان ملل نوشته بود رژیم تهران درحالی نشست کشورهای غیر متعهد را برگزار می‌کند که بسیاری از روزنامه‌نگاران از شرکت در این نشست و پوشش خبری آن محروم شده‌اند.
برپایه این گزارش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ارسال دستور عملی رسمی رسانه‌ها را به سانسور فراخوانده است. همچنین خبرنگارانی نیز که اجازه شرکت و تهیه گزارش از این نشست را یافته‌اند، از سوی مقامات تهدید شده‌اند که از پرسش‌های "بیم‌برانگیز برای رژیم" اجتناب کنند.
‌رضا معینی در مورد خواست مشخص سازمان گزارش‌گران بدون مرز از بان کی مون توضیح می‌دهد: «در این نامه اشاره‌ کردیم که ایران بزرگ‌ترین کشور در جهان در رابطه با محکومیت برای زنان روزنامه‌نگار و وب‌نگار است. ما در این نامه روی موارد مشخص زنان تاکید کرده‌ایم و گفتیم که از سه سال پیش، بیش از ۵۷ زن روزنامه‌نگار و وب‌نگار در ایران محاکمه، محکوم و زندانی شده‌اند. آقای بان کی‌مون بیش از هر کسی این صلاحیت را دارد که این موارد را به جمهوری اسلامی ایران تذکر بدهد.»
رضا معینی اضافه می‌کند میرحسین موسوی به عنوان صاحب امتیاز روزنامه‌ توقیف شده‌ی "کلمه‌ی سبز" به سازمان گزارش‌گران بدون مرز ربط پیدا می‌کند. به گفته او آقای موسوی، آقای کروبی و همسر آقای موسوی خانم زهر رهنورد، عملا در زندان مخفی نگهداری می‌شوند و از همه‌ حقوق‌شان محروم شده‌اند.
مسئول بخش ایران سازمان گزارشگران بدون مرز این وضعیت را بنا بر قوانین بین‌المللی از مصادیق بارز "ناپدید کردن" افراد عنوان می‌کند و ادامه می‌دهد: «بیش از ۱۸ ماه است که این افراد به شکل مشخص ناپدید شده‌اند. ما از آقای بان کی‌مون خواسته‌ایم که این موارد را با مقامات جمهوری اسلامی در میان بگذارند.»
http://en.rsf.org/iran-open-letter-from-reporters-without-29-08-2012,43294.html

محمد مرسی، منتخب مصر،عصر دیروز (پنج شنبه) درحالی  معدودی از سران خودکامه حاضر در اجلاس به ملاقات ایت الله خامنه ای رفتند که محمد مرسی، رییس جمهور برآمده از انتخابات آزاد اخیر در مصر، بدون دیدار با رأس هرم قدرت در جمهوری اسلامی، تهران را به مقصد قاهره ترک کرد.

۱۳۹۱ شهریور ۸, چهارشنبه

دعوت شهروندان ایرانی از بان‌کی‌مون برای پیگیری وضعیت همراهان زندانی جنبش سبز

در آستانه سفر بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، به تهران برای شرکت در اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، درخواست‌هایی از سوی فعالان سبز و منتقدان مسالمت‌جو برای او ارسال شده تا عالی‌ترین مقام سازمان ملل را از شرایط حاکم بر ایران و به ویژه نگهداری رهبران جنبش سبز در زندان خانگی، آگاه کند و فعالیت‌های متعددی نیز در این زمینه انجام گرفته یا در حال انجام است.
اما برای حضور امن و آسان عموم مردم در این حرکت، کلمه امکانی ویژه جدیدی را تدارک دیده تا شهروندان بتوانند مستقیما درخواست‌هایشان را برای بان‌کی‌مون ارسال کنند و نیز بستری امن برای ارسال نامه‌های آحاد ایرانیان به دبیرکل سازمان ملل فراهم شود.

صفحه‌ای که در آدرسhttps://secure-kaleme.com/  قرار گرفته و با تایپ آدرس نیز به سادگی قابل دسترسی است، در واقع بخشی از سایت کلمه است که برای سهولت دسترسی و ایجاد امنیت مضاعف برای کاربران، در آدرسی جداگانه ایجاد شده است. مخاطبان و شهروندان گرامی می‌توانند در این آدرس، به امضای درخواست از بان‌کی‌مون برای دیدار با موسوی، رهنورد و کروبی بپردازند.
کمتر از سه روز فرصت باقی است تا دبیرکل سازمان ملل را از شرایطی که بر کشورمان حاکم است و به ویژه خواست عمومی برای دیدار وی با همراهان محصور و زندانیان دربندمان آگاه کنیم.
در متن کوتاهی که برای امضا خطاب به بان کی مون تهیه شده، آمده است: شما در حالی به کشور ما سفر می‌کنید که بیش از یک سال و نیم است میرحسین موسوی، نامزد پیشین انتخابات ریاست جمهوری، به همراه همسرش و نیز آقای کروبی، دیگر همراه جنبش سبز، بدون برگزاری هیچ دادگاه و بدون رعایت هیچ قانونی در بازداشت خانگی بوده و با تحمل انواع مشقت‌ها از چشم مردم و خانواده خود دورند. ما شهروندان معترض ایرانی از شما می‌خواهیم که در بازدید خود از تهران با این رهبران بی‌گناه به بند کشیده شده ملاقات کنید و ما را از سلامت و وضعیت ایشان مطمئن سازید و نیز در دیدار با حاکمان، آنان را به رعایت موازین و قواعد انسانی در برخورد با منتقدان و مخالفان فرا بخوانید و به نقض حقوق بشر در کشور ما اعتراض کنید.

۱۳۹۱ شهریور ۶, دوشنبه

دستور پنهانی دولت برای سانسور رسانه‌ها درزمان اجلاس غیر متعهدها «غیرمحرمانه»

 بر اساس این سند، رسانه‌ها حق ندارند چیزی درباره فقدان آزادی و یا تضییع حقوق بشر در ایران بنویسند و همچنین از انتشار مطلب درباره کسانی که به ادعای دولت «طی سالهای گذشته با طرح ادعای واهی به تلاش برای ایجاد اختلاف مابین اقشار جامعه و اقدام علیه امنیت عمومی کشور مبادرت ورزیده‌اند» منع شده‌اند. ممنوعیت انتشار اخبار مربوط به اختلاف مسئولان، انعکاس اظهارات منفی درباره اجلاس و نحوه برگزاری و شرکت‌کنندگان آن و همچنین انتشار هرگونه اظهارنظر یا گزارشی که موجب نگرانی درباره امنیت تهران شود، از قبیل پیش بینی یا هشدار درباره زلزله، نشست زمین در معابر، قطع برق، اخبار قتل و ضرب و جرح و سرقت و ... نیز از دیگر محورهای این دستورالعمل سانسور رسانه‌ای است.

نامهٔ سرگشادهٔ امدادگران بازداشتی کمپ سرند خطاب به رییس قوه‌ی قضاییه

۲۱ نفر از امدادگران بازداشتی کمپ سرند در نامه ای سرگشاده خطاب به رییس قوه قضاییه با تاکید بر این که حضور آنان در مناطق آسیب دیده تنها برای کمک به هموطنان آسیب دیده بوده است از او خواسته اند تا روند کمک رسانی به زلزله زدگان ادامه پیدا کند.
متن کامل نامه این امدادگران بازداشتی به شرح زیر است:
جناب آقای لاریجانی ریاست محترم قوه‌ی قضائیه
انسان دوستی و کمک به هم نوع امری خداپسندانه و اخلاقی است که صرف نظر از مسایل مذهبی، نژاد، رنگ و قومیت، مورد تائید همگان است. زلزله‌ای که چندی پیش برخی از شهرهای کشور را به لرزه درآورد، بسیاری از هم‌وطنان ما را در سوگ عزیزانشان نشاند و بسیاری دیگر را از خانه و کاشانهٔ خود محروم ساخت. اما این واقعهٔ تلخ، باعث شد تا بار دیگر ایثار و نوع دوستی ایرانیان، بر همگان اثبات شود.
جناب آقای لاریجانی
ما نیز صرف نظر از گرایشات مذهبی و سیاسی و عقیدتی، تنها به قصد کمک به هم‌وطنان آسیب دیده به محل وقوع زلزله آمدیم و در بدترین شرایط و کمترین امکانات، تلاش کردیم تا با جمع آوری کمک‌ها و اقلام اهدایی و رساندن آن به مناطق زلزله زده و در نهایت پخش آن بین روستاییان آسیب دیده، قدمی در راه امدادرسانی به این عزیزان برداشته باشیم. این در شرایطی است که قهر طبیعت بر خلاف ظاهر ویرانگرش عملاً تاثیری عکس نهاد و موجبات افزایش حس انسان دوستی میان هم‌وطنان را فراهم نمود.
از ابتدای حضور ما و ایجاد کمپی مستقل برای امدادرسانی به آسیب دیدگان، برخی نیروهای انتظامی و امنیتی به جای تسهیل راه‌های امدادرسانی برای این امدادگران، نسبت به این حضور انسانی موضع‌گیری و مخالفت کرده و تلاش کردند با تغییر ماهیت انسانی و خیرخواهانه این اقدامات، آن را وارونه جلوه دهند.
لازم به ذکر است نیروهای امدادگر در طول این زمان ثابت نبوده و به صورت متغیر افراد داوطلب دیگر برای کمک رسانی به کمپ مذکور مراجعه کرده و در کنار دیگران به فعالیت امدادی می‌پرداختند.
اکنون نیز خواسته ما نه آزادی خودمان و یا پرداختن به وضعیت بهداشتی و در مانی خود، بلکه ادامهٔ روند امدادرسانی در بهترین شرایط به مردم آسیب دیده از زلزله و حتی الامکان اعادهٔ وضعیت معیشتی سابق ایشان است.

امدادگران بازداشتی کمپ سرند:
حسین رونقی، نوید خانجانی، واحد خلوصی، شایان وحدتی، حسن رونقی، فرید روحانی، مرتضی اسماعیل پور، حمیدرضا مسیبیان، علی محمدی، محسن سامعی،مسعود وفابخش، هومن طاهری، دانیال حسنی، بهرام شجاعی ، محمد ارجمندی راد، اسماعیل سلمان پور، محمد امین صالحی، بهروز علوی، میلاد پناهی پور، سپهر صاحبان، امیر روناسی.

۱۳۹۱ شهریور ۵, یکشنبه

جزئیات تقلب‌های انتخاباتی از زبان مشاور کروبی

متن کامل این گفت و گوبا اسماعیل گرامی مقدم :
 در روزهای گذشته آقای سید مصطفی تاج زاده در نامه ای که به همسرشان نوشته بودند، به دستکاری آراء انتخابات و جا به جایی آرای آقای علیرضا رجایی با حداد عادل اشاره کرده بودند. ظاهرا جناب عالی در زمان برگزاری انتخابات مجلس ششم، عضو کمیته مرکزی بازرسی انتخابات کشور بودید. آیا در جریان این جابه جایی هستید؟
ضمن تقدیر و تشکر از جنابعالی و همکارانتان در مسئولیت سنگین رسانه ای، باید عرض کنم همزمان با پذیرفتن بازشماری آراء یک سوم صندوق های تهران توسط شورای نگهبان و وزارت کشور، اینجانب با حکم آقای موسوی لاری وزیر کشور وقت به عنوان بازرس ویژه در بازشماری آرای تهران در سایت شمال تهران منصوب و مستقر شدم و با دیگر همکارانم ناظر بر روند بازشماری آراء توسط نمایندگان هیئت های اجرائی و هیئت های نظارت بودیم. در آن یک هفته که شبانه روز در سایت فرمانداری شمیرانات مستقر بودیم، آنقدر دقت عمل اعضای ناظرین ومجریان از حساسیت بالایی برخوردار بود که برخی از صندوق های پرحجم را گاهی تا سه مرحله شمارش مجدد می کردند و این روند در سایت جنوب که در شهر ری مستقر بود نیز با همین کم و کیف ادامه داشت.
روند بازشماری آرا همچنان ادامه داشت و خاطرم هست درحالی که یک چهارم صندوق های تهران بازشماری شده بود و به سمت اتمام یک سوم صندوق ها پیش می رفت، نتایج بازشماری ضمن اینکه دلالت بر صحت شمارش آراء درمرحله اول را داشت، آراء آقای علیرضا رجایی افزایش یافته بود و این گزارش ها به طور مرتب توسط نمایندگان شورای نگهبان به آقای احمد جنتی گزارش می شد؛ تا اینکه همانگونه که آقای مصطفی تاج زاده در نامه اخیرشان به درستی اعلام کردند، دبیر شورای نگهبان به طور یکطرفه دستور توقف بازشماری آراء را دارند و سپس با ابطال ۷۰۰ هزار رای مردم تهران، جابه جایی های نفرات آخر لیست به دلخواه شورای نگهبان تغییر کرد.
در تمامی جلساتی که تا ماهها به صورت مشترک میان هیئت های اجرائی و شورای نگهبان وجود داشت و ما هم به عنوان بازرسان انتخابات شرکت داشتیم و حتی کار به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس کشید، همواره مسئولین سایت شورای نگهبان بر صحت انتخابات در شمارش اولیه تاکید می کردند و هرگز بازشماری آراء را نیز مورد کوچک ترین تردید قرار نمی دادند. در حقیقت آقای تاج زاده قربانی مسئولیت پذیری و حفظ امانت داری دردفاع از رای ملت شد و از خدمات دولتی تعلیقش کردند.
آقای کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان درمصاحبه خود مدعی شده اند که دولت و وزارت کشور مجری انتخابات نیست. نظر شما در این خصوص چیست؟
راستش من خیلی تعجب کردم که چرا آقای کدخدایی این اظهار نظر را کرده است و کمی هم به اصل خبر شک کردم و به همین دلیل اصل مصاحبه ایشان را مجددا مطالعه کردم، اگر واقعا ایشان نمی دانند هیئت های اجرائی به پیشنهاد فرمانداران و استانداران برای اجرای انتخابات به هیئت های نظارت معرفی و سپس با حکم فرمانداران و استانداران به این سمت منصوب می شوند، وای به حال شورای نگهبانی که سخنگوی آن فاقد حداقل اطلاعات درباره فرایند انتصاب مجریان انتخابات است و یا در جهت کتمان سازی حقایق اظهار نظر می کند!
روشن است که وزارت کشور نه تنها به عنوان مجری انتخابات مسئولیت لجستیک انتخابات را دارد، بلکه به عنوان مجری مسئول برگزاری انتخابات علاوه بر تعیین هیئت های اجرائی، نمایندگان فرمانداران به عنوان رئیس هرشعبه اخذ رای توسط فرمانداران انتخاب می شود.
تحلیل شما از اینکه برخی در جریان مدعی اصول گرایی قصد تغییر قانون انتخابات را دارند، به نحوی که دیگر وزارت کشور مسئول اجرای انتخابات نباشد، چیست؟
خوب مسلم است که آفتاب آمد دلیل آفتاب، قریب به اتفاق مسئولین حکومتی چه در مجلس و چه در شورای نگهبان به دلیل اشراف بر روند تخلفات گسترده انتخاباتی در سه انتخابات گذشته که توسط دولت احمدی نژاد به اجرا در آمده، هیچ اعتمادی به این مجری ندارند.
خود من به خاطر دارم پس از انتخابات شورای سوم و مجلس هشتم به آقای مهندس باهنر عرض کردم این شتری است که روزی بر در خانه شما اصولگرایان نیز خواهد نشست. اما چرا می گویم آفتاب آمد دلیل آفتاب؟ به این دلیل که سماجت و پیگری جدی مسئولین حکومتی برای تغییر مجری انتخابات، یک دلیل قطعی بر درستی اعتراض معترضان انتخابات سال ۸۸ به وقوع تقلب در انتخابات گذشته بوده است. در واقع امروز شعار رای من کو با ادبیات سیاسیون جناح اصول گرا به شعار تغییر مجری انتخابات تغییر شکل یافته است.
این اعتراف بخش هایی از حاکمیت به تقلب در انتخابات پیشین که در تغییر طرح مجری انتخابات کاملا مستتر است، جنبه سهوی یا اختیاری ندارد بلکه کاملا جنبه اجباری و انتخابی دارد؛ به این معنی که اگر این هزینه را، یعنی اعتراف به تقلب در انتخابات توسط بخش هایی از حاکمیت را در قالب تغییر مجری انتخابات، امروز پرداخت نکنند فردای روز انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باید شکست از نامزد مورد علاقه و مورد حمایت آقای احمدی نژاد را بپذیرند و یا در خیابان ها فریاد بزنند رای من کو؟!
شما به عنوان سخنگوی جناب آقای کروبی در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری به طور طبیعی با رئیس ستاد انتخابات یعنی غلامحسین کرباسچی به طور مدام در تماس و ارتباط بوده اید. سخنانی که اخیرا به نقل از محمدرضا باهنر منتشر شده، در خصوص ربط رئیس ستاد انتخابات آقای کروبی به رجال سیاسی بودن یا نبودن آقای کروبی را چگونه ارزیابی می کنید؟
چند نکته را باید عرض کنم. نکته اول؛ اینکه آقای کرباسچی به آقای کروبی رای نداده یک دروغ بزرگ است و دلیل این دروغ هم خیلی روشن است. عاملین تقلب در انتخابات سال ۸۸ به دلیل باوراندن رای ساختگی آقای کروبی ناگزیر بودند پروژه توطئه ای را علیه آقای کرباسچی پی ریزی کنند، به همین دلیل درست بعد از انداختن رای آقای کرباسچی که به شهادت بسیاری از دوستان که همراه ایشان بودند کاملا مخفی بود، سایت های منتسب به جریان دولت این دروغ شاخ دار را در رسانه های خود انعکاس دادند.
نکته دوم؛ اینجانب به عنوان سخنگو و مشاور آقای کروبی که از اوایل اسفند ماه سال ۸۷ کارم را با آقای کرباسچی به طور دائم به مدت ۴ الی ۵ ماه یعنی تا شهریور ماه سال ۸۸ آغاز کردم، شاهد بودم که آقای کرباسچی در مقام رئیس ستاد انتخابات شبانه روز سر از پا نمی شناخت و تعداد پرشمار سفرهای ایشان به مناطق مختلف کشور برای سخنرانی به حمایت از آقای کروبی که به طور مدام هم متن آنها روی سایت ها قرار می گرفت، تعداد مصاحبه های آقای کرباسچی با مطبوعات و رسانه ها، تعداد جلسات ایشان با گروه ها و تشکل های سیاسی، صنفی و اقوام همه و همه نشان می دهد ایشان با تمام وجود مردانه به نفع آقای کروبی وارد عرصه انتخابات شد. مگر می شود باور کرد دبیرکل حزبی، علی رغم پرداخت هزینه های سنگین وارد حمایت از نامزدی در انتخابات بشود و این همه ناروا و ناسزا بشنود و آن وقت به نامزد مورد حمایتش رای ندهد؟!
نکته سوم؛ اگر حتی به مانند ذهن مسموم آقای باهنر، سیاسی هم به مسئله نگاه کنیم، بدان معنی که آقای کرباسچی تمایل داشته است آقای موسوی رای بیاورد و با کابینه ایشان همکاری کند! خوب مسلما عقل سیاسی دراین شرایط هم ایجاب می کند رئیس ستاد انتخابات به نامزدی آقای کروبی رای دهد تا قدرت چانه زنی نامزد مورد حمایتش افزایش یابد.
چهارم؛ میزان کسب آراء واقعی هر نامزد، مدیریت رئیس ستاد انتخابات را نشان می دهد. چگونه ممکن است فردی به مانند آقای کرباسچی از این مهم غافل شده باشد و چگونه می شود باور کرد که ایشان اقدامی علیه آبروی مدیریتی خود و سوابق خود کرده باشد؟
پنجم؛ رجال سیاسی بودن آقای کروبی هزار و یک دلیل دارد که من ناگزیرم به همان دلیلی که آقای باهنر می گوید آقای کروبی با انتصاب آقای کرباسچی رجال سیاسی بودن آقای کروبی زیر سوال است اشاره کنم. باید عرض کنم آقای مهندس باهنر! همین که آقای کروبی مدیری را به عنوان رئیس ستاد انتخابات خود منصوب کرد که مدیریت عالی او در شهرداری تهران تاکنون تجربه نشده است و به تعبیر بسیاری از متخصصین امور شهرداری بایستی مجسمه او را به طلا گرفت، حقیقتا آقای کروبی با این انتصاب مهر دیگری برپرونده رجال سیاسی خود زده است.
ششم؛ خوب است همکار محترم بنده در مجلس هفتم وقتی مصاحبه می کنند قبل از ارائه آمار حداقل به اینترنت مراجعه کنند و اعداد و ارقام را به درستی استخراج کنند تا کمتر پرت و پلا بگویند! جهت اطلاع آقای باهنر عرض می کنم آقای کروبی در انتخابات نهم ۵ میلیون و صدهزار رای و آقای احمدی نژاد ۵ میلیون و ششصد هزار رای آورده بودند.
کلام آخرم به ایشان این است که قدری به سخنان و سفارش های پیشوایان دینی نظیر امام حسین (ع) توجه داشته باشند که در میدان کارزار فرموده اند: اگر دین ندارید حداقل آزادمرد باشید.
آقای باهنر! این چه انصاف و مردانگی است که شما به خرج می دهید و این چه هنری است در حالی که آقای کروبی ۲۰ ماه است در حصر خانگی است و قادر به دفاع از خود نیست، علیه او اظهار نظر می کنید؟
آقای باهنر در همین مصاحبه مدعی است خود او نفر پنجم انتخابات دوره نهم بوده است و به واسطه دستکاری به رتبه ۲۵ تنزل یافته است. چرا اینک ایشان مدعی این تقلب در این انتخابات شده است؟
من از آقای باهنر این سوال را دارم؛ شما که همه اصولگرا هستید و صرفا به دلیل نقدهای کوچکی که به آقای احمدی نژاد داشته اید، معتقدید دستگاه اجرایی او در انتخابات رای شما را به طور فاحش جابه جا کرده است، آن هم در حضور اعضای شعب اخذ رای که اکثریت آن از حامیان شما هستند! پس چگونه ما باور کنیم با همین استدلال شما و در حالی که نمایندگان نامزدهای ما از شعب رای گیری اخراج شدند و تمامی سیستم ارتباطی پیامک ها قطع شده است، و مسئول اجرای انتخابات هم که ما را نه تنها منتقد بلکه دشمن می خواند، به همان نسبت دستکاری آرای شما به دستکاری آرای نامزدهای اصلاح طلب اقدام نکرده باشد؟!
بله، سخن آقای باهنر درخصوص جابه جایی رایش کاملا درست است، و هر تحلیلگر انتخاباتی در یک محاسبه ساده به سطح معنی دار رای آقای باهنر با تقریب کمتر از یک هزارم دست می یابد که پنج نفر اول دو لیست در صدر لیست قرار گرفته اند اما فقط یک نفر یعنی آقای باهنر به رتبه ۲۵ کوچ کرده است که همه می دانند آقای باهنر جایگاه مجلسی اش حتی از آقای حداد عادل هم برتر است.
اما من به آقای باهنر عرض می کنم برادر محترم! نه تنها آراء شما در مجلس نهم جابه جا شده بلکه آراء لیست آقای مطهری نیز جابه جا شده است، مگر می شود در غیاب اصلاح طلبان حامیان اصولگرایان از میان سه لیست اصلی، از هر دو لیست تقریبا” ۱۵ نفر انتخاب کنند و از لیست سوم صرفا سرلیست را انتخاب کنند!
خیر، برادر عزیز! از آقای علی مطهری ترسیدند و رای او را اعلام کردند، ولی از یاران علی مطهری که جملگی منتقدان آقای احمدی نژاد بودند نگرانی وجود نداشت به همین دلیل در خصوص افرادی نظیر حمیدرضا کاتوزیان که از منتقدان جدی دولت بود، به همین میزانی که در رای شما دستکاری شد در رای ایشان نیز دستکاری شده است و خوب است بیش از این جرات به خرج دهید و به جای اینکه به موضوعات بی اساس و دروغ پراکنی ها بپردازید، از حقوق ضایع شده ی دیگر همکارانتان دفاع کنید.
درباب انتخابات مجلس نهم هم خوب است یک نکته را به آقای باهنر و همفکران ایشان یادآوری کنم و آن این است که دستکاری در انتخابات نهم محدود به موردی که آقای باهنر و یا مواردی از این دست نمی شود، بلکه دستکاری در افزایش کل آراء تا ۶۴% نیز مشهود است.
آقای باهنر! رشته تحصیلی شما مهندسی است و خوب به خاطر دارید در دروس پایه و تخصصی، هنگامی که دانشجویان نمراتشان از ۵۰% به پایین کاهش می یابد، اساتید مربوطه به ناچار نمره هر دانشجو را با یک ضریب ثابت مثلا ۳۰% روی نمودار و منحنی می برند. در انتخابات مجلس نهم با عدم شرکت اصلاح طلبان در انتخابات، آراء ماخوذه به مانند نمرات دانشجویان به زیر ۵۰% کاهش یافت و در اینجا وزارت کشور در جای استاد نشست! و کل آراء هر حوزه انتخابیه را با ضریب ۳۰% روی نمودار برد، بی آنکه توجه کند استاد وقتی نمرات را روی نمودار می برد برایش مهم نیست که چند درصد به کل نمرات اضافه شده است، و درست این اشتباه را وزارت کشور در انتخابات نهم انجام داده است و به همین دلیل وقتی که آراء ۳۱ استان را بر اساس اعلام سایت وزارت کشور با هم جمع می کنیم و متوسط مشارکت را محاسبه می کنیم، میزان مشارکت ۷۹% به دست می آید نه ۶۴% زیرا وزارت کشور مجریان و ناظرین این خطای بزرگ را انجام داده اند و تصور کرده اند اگر مشارکت ۳۴% را با ضریب ۳۰% روی نمودار ببرند ۶۴% مجموع آراء می شود، درحالی که توجه نکردند توزیع این ۳۰% منجر به افزایش درصد آراء در کل استانها می شود و بدین ترتیب نسبت درصد کل استانها ۷۹% می شود.
البته از اعداد و ارقام که خارج شویم، سوالات دیگری هم مطرح می شود؛ از جمله این که نظامی که ادعا می کند ۶۴% مردم را پس از انتخابات پر مسئله ی سال ۸۸ به پای صندوق رای آورده است! چه نیازی دارد و چه هراسی دارد که باید این همه زندانی سیاسی داشته باشد، رهبران جنبش سبز در حصر خانگی باشند، آب بازی جوانان در پارک ها تحمل نشود، اعتراض مردم استان های آذربایجان در حمایت از محیط زیست به خشونت کشانیده شود، حمایت خودجوش مردم از زلزله زدگان به یک مسئله امنیتی تبدیل شود، مراسم های دعای کمیل که برگزار کنندگان آن از منتقدین هستند به تعطیلی کشانیده شود و … در یک کلام چه نیازی به این همه فشار محدودیت بگیر و ببند است؟
استنباط شما از اظهارات برخی از اصولگرایان درخصوص تغییر مجری انتخابات چیست؟ و آیا در آینده نیز احتمال می دهید افراد دیگری از جناح اصولگرا زبان به اعتراف درخصوص دستکاری انتخابات بگشایند؟ و خود شما در این باره اطلاعاتی دارید که به افزایش آگاهی های عمومی کمک کند؟
بله، من باور دارم چه دیر و چه زود، چه امروز و چه فردا، چه در پیشگاه ملت و چه در پیشگاه الهی، روزی آنهایی که شاهد روند تخلفات و تقلب ها در انتخابات برگزار شده توسط دولت های نهم و دهم سکوت اختیار کردند روزی زبان به اعتراف های سنگین خواهند گشود؛ از جمله آقای محمدباقر قالیباف (فارغ از اینکه ایشان را مدیری لایق و شایسته می دانم) روزی ناگفته های انتخابات نهم و دستکاری در نتایج انتخابات شوراهای سوم را خواهد گفت. همین آقای باهنر نیز روزی آنچه بر انتخابات شورای سوم، مجلس هشتم در تهران و آنچه در انتخابات دهم ریاست جمهوری گذشت را با تمامی جزئیات می داند و خواهد گفت، آقای مصطفی پورمحمدی (وزیر سابق کشور) بهتر از هر کسی در جریان روند مهندسی آراء توسط مدیران زیرمجموعه خود قرار دارد و او روزی بایستی از رمز و رازهای مهندسی انتخابات پرده ها بردارد و سخن ها بگوید. من در اینجا گوشه ای از آنچه را که خودم شاهد بودم و مربوط به انتخابات شوراهای سوم می شود، برایتان بازگو می کنم.
پس از اعلام پایان مهلت رای گیری در حوزه انتخابیه تهران، در زمانی که انتخابات شوراهای سوم و انتخابات مجلس خبرگان همزمان برگزار می شد، اینجانب و تعدادی از نمایندگان اصلاح طلب پس از مشاهده ی جابه جایی غیر قانونی صندوق های رای به سایت های پنجاه گانه که از قبل تعیین شده بود، به عنوان اعتراض به وزارت کشور مراجعه کردیم و با آقای ثمره هاشمی معاون سیاسی وقت و رئیس ستاد انتخابات و آقای موسی پور معاون پارلمانی وقت وزارت کشور ملاقات کردیم. پس از اعتراض ما به روند شمارش آراء که کاملا” خلاف قانون بود و بایستی طبق قانون شمارش آراء در شعب اخذ رای انجام می شد، آقای ثمره هاشمی هیچ پاسخی برای ما نداشت و تنها گفت ما مجری انتخابات هستیم و سلیقه ما این است که صندوق ها را در خارج از شعب اخذ رای شمارش کنیم!
با پافشاری ما، آقای مصطفی پورمحمدی به ما نمایندگان مجوز بازدید از سایت های شمارش آراء را دادند و ما در مدت سه روزه ی بازدید از این سایت های شمارش آراء چیزی جز پیشتازی لیست مشترک اصلاح طلبان به طور قاطع ندیدیم. اما در روز چهارم، وقتی وزارت کشور بخشی از آراء را اعلام کرد، دیدیم یکسره در جهت خلاف روند شمارش آراء در سایت های پنجاه گانه است. به همین دلیل ما نمایندگان معترض، به پیشنهاد آقاییان هاشمی رفسنجانی و مهدی کروبی، مجددا برای اعتراض به وزارت کشور مراجعه کردیم و چون نتیجه ای از ملاقاتمان با مسئولین رده اول انتخابات نگرفتیم، وزارت کشور را با دلخوری ترک کردیم.
ساعت ۸ همان شب خود من مذاکره تلفنی با آقای موسی پور داشتم و ایشان به من گفتند شما و نمایندگان معترض به فرمانداری تهران مراجعه کنید و آقای وزیر کشور هماهنگ کرده اند که شما از سایت فرمانداری تهران بازدید کنید و در جریان شمارش آراء و اعلام نتایج قرار بگیرید. پس از آن بی درنگ با نمایندگان معترض تماس گرفتم و از آنها خواستم راس ساعت ۱۱ شب در فرمانداری تهران حاضر شوند وقتی که من به اتفاق آقای سید رضا نوروززاده به فرمانداری تهران رسیدیم، آقایان شیخ قدرت الله علیخانی، نورالدین پیرموذن، محمدرضا تابش، اسماعیل جبارزاده و محمد علیخانی هم در آنجا حضور داشتند. ضمنا آقای جهانبخش خانجانی نیز به نمایندگی از نامزدهای معترض در فرمانداری تهران حضور داشتند و جمع ما هرچه تلاش کردیم فرماندار تهران را قانع کنیم که بایستی از سایت بازدید کنیم، موفق نشدیم.
ساعت یک بامداد دوباره با آقای موسی پور تلفنی صحبت کردم و ایشان را در جریان مقاومت فرمانداری تهران از ورود ما به سایت قرار دادم، ایشان دوباره تاکید کردند وزیر کشور گفته است من با آقای دانشجو استاندار وقت هماهنگ کرده ام تا شما حتما از سایت بازدید کنید. اما تلاش ما تا ساعت ۳ بامداد بی نتیجه ماند و آقای فرماندار وقتی جدیت ما را دید، جلوی درب سایت مانع از ورود ما به سایت شمارش آراء شد و در جواب ما که به او گفتیم ما با هماهنگی وزیر کشور می خواهیم از سایت بازدید کنیم، او پاسخ داد رئیس من آقای دانشجو است (استاندار وقت تهران)، و بدون اجازه آقای دانشجو اجازه ورود نمی دهم. (یادآوری می کنم رتبه برادر آقای دانشجو نیز در تمامی سایت هایی که ما بازدید کردیم، هرگز از چهلم بالاتر نیامده بود.) ساعت ۸ صبح آقای سیدرضا نوروززاده در نطق قبل از دستور به روند تخلفات غیرقانونی و مهندسی انتخابات توسط مجریان پرداخت و آقای محمدرضا باهنر نیز به رد اعتراضات ما پرداخت و پیروزی اصولگرایان را در انتخابات تبریک گفت. حالا امروز پس از ۶ سال، این شتر مهندسی انتخابات به اعتراف آقای باهنر جلوی درب خانه ایشان نیز نشسته است.
اما پیگیری ما نمایندگان اصلاح طلب در مجلس هفتم به همین جا ختم نمی شود. روز بعد به اتفاق نامزدهای معترض اصلاح طلب با آقای حسین فدایی به عنوان رئیس کمیته نظارت بر انتخابات ملاقات کردیم و ما صرفا از او اعلام آراء صندوق به صندوق تهران را تقاضا کردیم. او گفت ما ناظرین وظیفه نداریم آراء انتخابات را به نامزدهای انتخابات نشان دهیم.
سپس همین جمع با آقای حداد عادل به عنوان رئیس مجلس در دفتر ایشان ملاقات کردیم و آقای محمدعلی نجفی که به استناد شمارش آراء در هر پنجاه سایت شمارش آراء نفر اول تهران بود، در جمع بندی سخنانش خطاب به آقای حداد عادل گفت: اگر نتایج انتخابات صندوق به صندوق به طور جداگانه اعلام نشود، با این روند غیر قانونی شمارش آراء در تهران، این انتخابات تیره ترین انتخابات پس از انقلاب است که آقای حداد عادل بسیار برافروخت. ایشان اعلام نتایج انتخابات را وظیفه وزارت کشور خواند و مجلس را تنها ناظر بر انتخابات دانست.
همین جمع نمایندگان مجلس سوال مشترکی را در ۵ بند از آقای مصطفی پورمحمدی تقدیم مجلس کردیم و در جلسه کمیسیون امنیت ملی آقای پورمحمدی قول دادند فردا صبح لیست آراء انتخابات تهران را به تفکیک شعب اخذ رای بر روی سایت وزارت کشور قرار دهند. اما تا شش ماه بعد ما به طور مداوم از وزارت کشور پیگیری کردیم و هرگز این آراء بر روی سایت وزارت کشور قرار نگرفت. بعد از آن هم به مدت یک سال و نیم از هیئت رئیسه مجلس و شخص آقای باهنر که مسئول در دستور قرار دادن سوالات نمایندگان مجلس بود پیگیری کردیم، اما با مقاومت ایشان هرگز سوال ما در دستور علنی مجلس قرار نگرفت.

۱۳۹۱ شهریور ۲, پنجشنبه

میرحسین موسوی به سی‌سی‌یو منتقل شد

 مهندس مبرحسین موسوی که در پی حبس و حصر خانگی ۵۵۵ روزه دچار عارضه قلبی شدید شده، صبح امروز، پنجشنبه دوم شهریور در میان تدابیر شدید امنیتی به بخش سی‌سی‌یو یکی از مراکز تخصصی قلب تهران منتقل شد.
به‌گزارش منابع موثق، گفته می‌شود آخرین نخست‌وزیر جمهوری اسلامی و نامزد انتخابات ریاست جمهوری دهم که حدود 18 ماه در حصرخانگی به‌سر می‌برد، صبح امروز  و در میان تدابیر امنیتی شدید، در کنار همسرش زهرا رهنورد به یکی از مراکز تخصصی قلب تهران منتقل شده است.
گفته می‌شود ماموران امنیتی از شب پیش از انتقال مهندس موسوی به بیمارستان در آنجا حضور یافته و در بخش‌های مختلف بخش مزبور دوربین‌های مداربسته کار گذاشته‌اند.
ده ها مامور امنیتی و ماموران اطلاعات ‌سپاه، نیروی‌انتظامی و لباس‌شخصی مراقبت از رهبر جنبش سبز و همسرش دکتر زهرا رهنورد را به‌عهده دارند. کارکنان بخشی که میرحسین موسوی در آنجا بستری شده تا این ساعت حق ترک محل کار خود را نداشته‌اند و موسوی به‌طورکل ممنوع‌الملاقات است.
براساس این گزارش،  موسوی صبح پنجشنبه به‌دلیل انسداد عروق‌قلبی تحت عمل آنژیوگرافی قرار گرفته که سه‌ساعت به‌طول انجامیده است. وی پس از عمل دوباره به سی‌سی‌یو منتقل شده و ممکن است اقامت وی در بیمارستان طولانی‌تر شود.
گمانه‌زنی‌ها حاکی از آن است در صورتی که زمان بستری شدن موسوی در بیمارستان طولانی شود، وی را  به‌صورت ایزوله در یک بخش مجزا نگهداری کنند.

۱۳۹۱ شهریور ۱, چهارشنبه

بازداشت دسته جمعی فعالان مدنی و امدادگران داوطلب در مناطق زلزله زده

مدادگران داوطلب و فعالان دانشجویی و مدنی حاضر در کمپ داوطلبان برای کمک های مردمی به زلزله زدگان آذربایجان بازداشت شدند.
طبق آخرین گزارشات سایت کلمه حاکی از بازداشت دسته جمعی امدادگران داوطلب و فعالان دانشجویی و مدنی حاضر در کمپ داوطلبان برای کمک های مردمی به زلزله زدگان آذربایجان است. هنوز از تعداد بازداشت شدگان و سرنوشت آنها خبری در دست نیست و فعلا تمام ارتباطات با افراد حاضر در محل قطع شده است.
در آخرین ارتباطات فعالان مذکور تاکید کرده بودند که در صورت بازداشت دست به اعتصاب غذای دسته جمعی خواهند زد.
یکی از فعالان مدنی حاضر در این کمپ، پیش از حمله نیروهای امنیتی و انتظامی برای بازداشت دسته جمعی امدادگران داوطلب، به خبرنگار کلمه گفته بود: درگیری ها از آنجا آغاز شد که سپاه وارد ماجرا شده و تصمیم به ضبط کمک های مردمی جمع آوری شده از سوی فعالان داوطلب گرفته است. حجم کمک های مردمی به این کمپ بسیار زیاد بوده واعضای کمپ تاکید کرده اند برای همکاری قانونی و تحت نظارت تخصصی و فنی نهاد های مسئول فعالیت کردن مثل سازمان هلال احمر و غیره مشکلی ندارند. حتی درباره ارائه گزارش دقیق درباره میزان کمک های جمع آوری شده و چگونگی توزیع آن اعلام آمادگی کامل کرده اند. اما سپاه با دخالت خود تاکید کرده که باید اقلام ضبط و به این نهاد تحویل شود.
او خاطرنشان کرد که بچه ها معتقدند این کمپ مورد اعتماد مردم بوده و حجم زیاد اجناس جمع آوری شده به دلیل همین اعتماد است و اگر مردم به نهادهای حکومتی اعتماد داشتند سراغ ما نمی آمدند. ما حاضر نیستیم با تحویل اقلام به اطمینان مردم خیانت کنیم.
بر اساس این گزارش قبل از اقدام نیروها برای بازداشت حدود ده ون و پژو به همراه ۵۰ الی ۶۰ مامور جلوی انبار کالاهای تهیه شده برای زلزله زده ها در محل مستقر شده اند.
نیروهای یگان ویژه و اطلاعات، با حضور در مقابل درب انبار توشه، واقع در جاده تبریز- ورزقان، چهار کیلومتری جاده سرند، پلاستیک سازی جعفر نظامی، به بهانه اینکه این محل از نظر بهداشتی مشکل دارد، قصد پلمپ انبار را داشته‌اند که با مقاومت حاضران روبرو می‌شوند و آن ها پس از بازگشت به درون انبار، مجبور به قفل کردن درهای ورودی انبار می‌شوند.
در همین حال،‌ این فعال مدنی حاضر در منطقه به خبرنگار کلمه خبر داد که روز گذشته دو نفر از ماموران امنیتی با پوشش امدادگر داوطلب به این جمع پیوسته و به بررسی اقلام جمع آوری شده پرداختند. این دو مامور پس از بررسی مواد و اطمینان از سلامت افراد حاضر و اقلام جمع آوری شده پس از صحبت با مسئولان کمپ آنجا را ترک کرده بودند.
حسین رونقی ملکی، فعال حقوق بشر که در مرخصی به سر می برد، یکی از مسئولان این کمپ بوده که بدون هیاهو قصد کمک به هم استانی های خود را داشت و در این رابطه مسئولان پرونده وی نیز مخالفتی ابراز نکرده بودند.
شرایط در کمپِ امدادگران داوطلب در روستای سرند به کلی تغییر کرده است. از ابتدای روز چهارشنبه دو ماشین پیکان پلیس با حکم قضایی مخدوش تلاش داشتند کمپ کمک های مردمی را پلمب کنند که با ممانعت نیروهای مردمی و حاضرین مواجه شدند.
روز گذشته نیز نیروهای امنیتی به کمپ ها حمله کرده و خواستار جمع آوری فوری آنها شده بودند که با مقاومت مردم و در خواست حکم قضایی مواجه شدند.
پیش بینی اینکه بخش هایی از حاکمیت بخواهد سد راه فعالیت خودجوش کمک های مردمی و نهادهای مدنی در زلزله آذربایجان شود، چندان سخت نبود. چرا که صدای همدلی و همبستگی مردم در جای جای ِ جهان پیچید که در این عرصه گوی سبقت را از دولت ربودند.
پیش از این گزارش شده بود، دو اکیپ شامل مددکاران اجتماعی کودکان و هم چنین روانشناسانی که برای کمک به زلزله ‌زدگان آذربایجان در مناطق روستایی حاضر شده بودند، با تهدید به توقیف مدارک از سوی اداره اطلاعات اهر و تبریز، مجبور به ترک منطقه شده اند.
این موضوع در کنار انتشار خبر بازداشت سعید شیرزاد از فعالان مدنی که که برای همکاری در عملیات امداد و نجات و کمک به مردم به منطقه زلزله زده رفته بود، باعث نگرانی مضاعف فعالان اجتماعی غیر وابسته به دولت شده است. آقای شیرزاد به همراه دو نفر دیگر در محل یکی از کمپ های امدادی توسط ماموران امنیتی دستگیر شده، اما کمی بعد دو نفر دیگر آزاد شده اند.
همچنین طی روزهای اخیر برخی گزارش ها از توقیف برخی ماشین های حمل مواد بهداشتی و خوراکی مردمی که به مناطق روستایی آسیب دیده رفته بودند، توسط سپاه حکایت داشت. اگرچه توجیه و استدلال نیروهای سپاه، لزوم دریافت مجوز برای کمک رسانی از سوی هلال احمر بوده است، اما پیگیری این موضوع از سوی برخی نیروهای خودجوش امدادی حاکی از آن است که فعالیت این دسته از گروه های امدادی را هم در برخی مناطق محدود کرده اند.
خبرنگار کلمه دیروز  به نقل از  برخی  زلزله زدگان گزارش داده بود یکی از نفراتی که ماشین های حامل کمک های مردمی را توقیف می کرده، از اعضای سپاه بوده که کمک ها را به مغازه شخصی خود منتقل می کرده و پس از محرز شدن این تخلف نیز بازداشت شده است.
هفته پیش هم برخی از زلزله زدگان در گفت و گو با خبرنگار کلمه نسبت به عدم توزیع مناسب مواد غذایی از سوی سپاه گله مند بودند و می گفتند تمام کمک های ارسالی از بخش های مختلف، حتی کمک هایی که گفته می شود از ترکیه رسیده، را سپاه می گیرد و انبار می کند. به گفته آنها، حتی نمایندگان هلال احمر هم می نشینند و نگاه می کنند و وقتی به آنها گفته می شود شما چرا کاری نمی کنید، می گویند سپاه نمی گذارد.

هفتمین فیلم کوتاه محمد نوری زاد با نام شعبون بی مخ ها 5

محمد نوری زاد: روی سخن من در این فیلم هنوز با شخص رهبر است. همو که باید یکبار و برای همیشه تکلیف خود را با جماعت شعبون بی مخ ها روشن فرماید. در این قسمت من دامنه ی شعبون بی مخی را از محدوده ی بسیجیان بدر برده ام و پای دیگرانی را که بظاهر بلندپایه اند پیش آورده ام. دیگرانی که برای خود دم و دستگاهی آراسته اند و هوشمندانه و قدم به قدم جامعه را به همان سمتی می برند که مأمور انجام آنند. من صمیمانه و از سر درد می گویم: شعبون بی مخ ها می توانند دکتر و آیت الله باشند و بدون آنکه خود بدانند توسط ابن الوقت ها و قدرت های مخوف در سایه، همانی را بگویند که باید بگویند. بی آنکه اراده ای از خود ابراز کنند. اما به اسم خود. و این که اگر ما عربده می کشیم، این عربده حتما مخصوص و متعلق به خودمان است.

۱۳۹۱ مرداد ۳۰, دوشنبه

نامه شیرین عبادی به رییس سازمان زنان سازمان ملل متحد

در پی حذف پذیرش دختران از برخی رشته های دانشگاهی ارسال شد .

شیرین عبادی، مدافع حقوق بشر و برنده صلح نوبل ۲۰۰۳ در نامه ای به رییس سازمان زنان سازمان ملل متحد از او خواست تا به هنگام بررسی پرونده جمهوری اسلامی ایران به گزارش ها در خصوص وضعیت زنان توجه کند. به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، خانم عبادی در نامه خود با اشاره به حذف پذیرش دختران از ۷۷ رشته تحصیلی در سال تحصیلی جدید، هدف از طرح چنین قوانین و سیاست هایی را جلوگیری از حضور فعال زنان در اجتماع دانست. رونوشت این نامه برای دکتر احمد شهیدء گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در ایرانء، خانم پیلایء کمیساریای عالی حقوق بشرء، دفتر آقای بان کی مونء دبیر کل سازمان ملل متحدء، گزارشگر ویژه خشونت علیه زنان و گزارشگر ویژه حق تحصیل نیز ارسال شده است. متن کامل نامه شیرین عبادی به رییس سازمان زنان سازمان ملل متحد که در تاریخ ۱۷ آگوست ۲۰۱۲ ارسال شده، به شرح زیر است:
http://www.humanrights-ir.org/php/view.php?objnr=680

۱۳۹۱ مرداد ۲۹, یکشنبه

تلاش ۸ ماهه رضا پهلوی برای محاکمه علی خامنه ای

رضا پهلوی نزدیک به ۱۰ ماه پیش، در ۲۸ اکتبر ۲۰۱۱ فراخوانی را برای یک اقدام عملی جهت آزادی زندانیان سیاسی منتشر کرد که پس از دریافت نزدیک به ۲۰۰۰ پیام از کنشگران، فعالین حقوق بشر و حقوقدانان، ایراد طرح دعوی حقوقی علیه خامنه ای به جرم جنایت علیه بشریت از طریق تهیه و ارجاع گزارش ۴۴ صفحه ای حقوقی در مورد وضعیت بحرانی حقوق بشر در ایران به شورای امنیت جهت ارجاع به دیوان کیفری بین المللی و به تبع آن آغاز تحقیقات دادستان، در دستور کار قرار گرفت.
رضا پهلوی رسما شروع طرح شکایت از خامنه ای را در کنفرانس پاریس ۸ ماه پیش در تاریخ ۱۵ دسامبر ۲۰۱۱ آغاز نمود و گزارش ۴۴ صفحه ای حقوقی با مستندات تهیه شده توسط تیم حقوقی شامل وکیل مجرب فرانسوی ایشان در تاریخ ۲۳ ژانویه ۲۰۱۲ به روسای ۱۵ کشور عضو شورای امنیت، نمایندگان دائم آنها، شورای حقوق بشر و دبیر کل سازمان ملل ارسال گردید.هم میهنان، از شما تقاضا داریم تا با نمایندگان مجلس، سیاستمداران و وزرای دولت مربوطه خویش «ترجیحا عضو شورای امنیت» برای قید این گزارش حقوقی در دستور کار شورای امنیت تماس بگیرید از آنجا که تصمیم گیری در مسائل اساسی در شورای امنیت سازمان ملل نیاز به ۹ رای دارد، بنابراین حمایت دولت« محل اقامت شما » با رای دادن به این دستور کار «گزارش حقوقی» کاملا حیاتی است تا در نتیجه با ارجاع وضعیت وخیم « و بحرانی حقوق بشر» در ایران به دیوان کیفری بین المللی، علی خامنه ای و هر ناقض عمده دیگر حقوق بشردر ایران برای جنایت علیه بشریت به دست عدالت سپرده شود. لطفا صدای مظلومان بی صدا باشید.

۱۳۹۱ مرداد ۲۸, شنبه

رجزخوانی مقامات

ظاهرا ایران دچار هیچ تهدیدی نیست که صدای رجزخوانی ها و حملات لفظی تند و دوباره ی احمدی نژاد و شیخ حسن نصرالله علیه تل آویو بلند شده است.دیروز، جمعه به بهانه ی روز قدس، بار دیگر محمود احمدی نژاد از جایگاه حقوقی اش به عنوان رییس قوه مجریه جمهوری اسلامی سود جست و به انتقادهای شدیداللحن علیه اسراییل پرداخت: «حضور صهیونیستها در یک وجب از سرزمین فلسطین خطرناک است؛ چه برسد به اینکه بخواهند دولت رسمی و قانونی داشته باشند.»احمدی نژاد که به عنوان سخنران پیش از خطبه نماز جمعه روز قدس سخن می گفت، تاکید کرد : «صهیونیسم در نقطه مقابل کمال انسانها و جامعه بشری و عامل اصلی انحطاط ملتهاست ویک گروه اقلیت فاسد و مفسد و ضدبشر و ضد ارزش‌های الهی سازمان یافته و منسجم در نقطه مقابل همه ارزش‌های الهی ایستاده‌اند. »و افزود که «رژیم صهیونیستی انسان‌های ساقط شده ‌ای هستند که فقط به قدرت و ثروت و تسلط بر دیگران می اندیشند و حداقل ۴۰۰ سال است که عده قلیل صهیونیست ها  جامعه بشری را دچار تلاطم و سنگین‌ترین خسارتها و بعضا جبران ناپذیر کردند. » حمدی نژاد صهیونیست‌ها را «غده سرطانی در سرزمین فلسطین» خواند و  گفت:«حتی اگر ۹۰درصد در دست فلسطینی‌ها باشد و صهیونیستها در ۱۰درصد مناطق اشغالی بمانند و مستقر شوند، باز هم خطر است چرا که ایده دو دولت فرصت تاریخی برای بازسازی صهیونیست‌هاست.» «غربی‌ها دنبال خاورمیانه جدید هستند و ما هم به دنبال خاورمیانه جدید هستیم که حتما شکل می‌گیرد؛ در این خاورمیانه جدید اثری از آمریکا و صهیونیستها نخواهد بود. »  
آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای نیز در سخنرانی خود گفت که اسرائیل به زودی از صحنه جهان "محو" خواهد شد.
چند روز پیش، وزیر دفاع شهروندی اسراییل تاکید کرد که حمله به ایران احتمالا به جنگی ۳۰ روزه و کشته شدن ۵۰۰ اسراییلی منجر خواهد شد.
متن ویلنای تاکید کرد که تل آویو آماده جنگ است اما این کار باید با هماهنگی واشنگتن صورت گیرد.
در اظهارنظری دیگر، شیمون پرز، رییس جمهوری اسراییل، با حمله نظامی یک جانبه به تاسیسات اتمی ایران مخالفت کرده و گفته: روشن است که اسراییل نمی تواند چنین کاری را به تنهایی  انجام دهد.
به گزارش روزنامه نیویورک تایمز،  پرز در مصاحبه ای با تلویزیون  کانال دو اسراییل ، با اشاره به خساراتی که حمله می تواند ببار آورد، گفته است: «ما می توانیم برنامه اتمی ایران را به تاخیر بیاندازیم اما روشن است که مسائلی در باره هماهنگی و زمان بندی با آمریکا وجود دارد.»
 براساس این ادعا، ارتش اسراییل جنگ محتمل را با حمله گسترده سایبری به زیرساخت های ایران آغاز می کند و با بارانی از موشک های بالستیک بر تاسیسات هسته ای این کشور پی می گیرد.
مراکز کنترل و فرماندهی، مراکز تحقیق و توسعه هسته ای و منازل افراد اصلی وابسته به برنامه هسته ای ایران نیز در فهرست اهداف این حملات هستند.

۱۳۹۱ مرداد ۲۶, پنجشنبه

ماهی را هروقت ازآب بگیری تازه است

باید یاران سیاهی لشگرحکومت دینی را این چنین برسرعقل بیاوریم تا همچون مهدی خانعلی زاده کورکورانه بدونبال اهداف استبدادی حکومت دینی تن درندهند .
مهدی خانعلی زاده سردبیر سایت «نسیم آنلاین» متعلق به نسل دوم انقلاب اسلامی که سایت اش را بستند و خودش را در راهروهای امنیتی و قضایی اینور و آنور کشیدند تا به گفته خودش «غلط نامه» بنویسد در یک یادداشت که به هیچ کلمه اش از زاویه خرد فردی و استقلال فکری نمی توان ایراد گرفت در اعتراض به شرایط موجود و آنچه بر خودش رفته است، چنین می نویسد: «حرف اول را آخر می زنم: هیچ انگیزه ای برای دفاع از جمهوری اسلامی برای من باقی نمانده است».
خانعلی زاده به عنوان یک مدعی انقلاب و جمهوری اسلامی به کسانی که وی را چون «مترسک» و «الاغ» می خواهند تا نقش سیاهی لشکر را برای رژیم بازی کند ادامه می دهد: «اگر مدعی هستید که جمهوری اسلامی برای من است، اگر مدعی هستید که من یک عامل تأثیرگذار بر سرنوشت کشور هستم، اگر مدعی هستید که هر کلمه ای که از دهان من خارج می شود، هر قدمی که از سوی من برداشته می شود و هر اقدامی که از من سر می زند، برای شما مهم است، پس من این حق را برای خودم قائلم که بتوانم ضمن دفاع از اعتقادات و آرمان هایی که دارم، به طور صریح از ایرادات موجود در فضای جمهوری اسلامی انتقاد کنم و ازادانه اشکالات را متذکر شوم».
وی به صراحت تأکید می کند: «من مترسک نیستم، الاغ هم نیستم که افسار بر گردنم بیندازید و هر جا که خاطرخواهتان بود، ببرید. من به معجزه عقل و تفکر و تدبیر، ایمان دارم و با همین ها به «حقانیت جمهوری اسلامی» رسیده ام. زمانی که بخواهید اینها را از من بگیرید، در واقع ایمان من به جمهوری اسلامی را ذبح کرده اید... و من اجازه این کار را به شما نمی دهم. ترجیح می دهم از جمهوری اسلامی دفاع نکنم تا اینکه اعتقاداتم را در اختیار فلان مدیر و فلان رییس قرار بدهم».
این سخنان نمایانگر تلاشی جدی برای رسیدن به خودآگاهی و فاصله گرفتن از خودبیگانگی ایدئولوژیک است به ویژه هنگامی که این ایدئولوژی به زهر قدرت خودکامه نیز آلوده شده باشد. مهدی خانعلی زاده، این حزب اللهی مؤمن، یا متوجه شده و یا دیر یا زود متوجه خواهد شد که با «معجزه عقل و تفکر و تدبیر» نمی توان به «حقانیت جمهوری اسلامی» رسید و شاید از همین رو نیز آن را در گیومه قرار داده است!
مهدی خانعلی زاده تنها وبلاگ نویسی نیست که در جنگ قدرتِ درون مافیای حاکم، از سوی رژیم مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.

۱۳۹۱ مرداد ۲۳, دوشنبه

فشار بیشتر استبداد دینی بر بانوان ایران

حذف‌ پذیرش دختران از ۷۷رشته ۳۶ دانشگاه
حذف پذیرش زنان در رشته های کارشناسی دانشگاهی، جلوگیری از رشد و بلوغ و بروز استعداد زنان است، جلوگیری از صعود زنان در راس امور جامعه. البته که این مصداقی ندارد در باره زنانی که نماد تسلیم هستند و عبودیت، نماد سنت هستند و عقب ماندگی، همچون خانم وزیر و یا رئیس و یا نماینده ای که خود را سراسر در چادری سیاه پوشانده است و از سر بی میلی چشمان را خود را نمایان ساخته و بزحمت میتواند از لابلای لایه های پیچ در پیچ چادر، دهان به سخن گفتن بگشاید. محروم و محدود ساختن زنان، حتی هدف بزرگتری را در نظر دارد و آن نیز سم پاشی و زهر آگین کردن شرایط برای زایش و تولید زنان نخبه است. چه خوب میدانند که سرنوشت جامعه ی ایران بسته به رهایی زنان.

رژیم دینی برای رسیدن به اهداف انتقام جویانه و سلطه خواهی، پیوسته زنان را هدف حملات خود قرار داده است. رژیم دینی، پیوسته با محدود ساختن حقوق زنان وتنگ ساختن جایگاه آنان در جامعه بوده است که اقتدار شریعت اسلامی را به معرض نمایش گذارده است. رژیم ولایت با محروم ساختن زنان از ابتدایی ترین حق و حقوق انسانی خود، برگزیدن رشته ی تحصیلی، بی مثال در سراسر جهان، تمامی جامعه را به اسارت میکشاند. که چنین بوده است از آغازین لحظه ظهور دین بر مسند قدرت. که سلطه بر زنان و در بند نگاهداشتن آنان سلطه بر تمامی جامعه است. این بدان معناست که دشمنی حکومت اسلامی با زنان پایان ناپذیر است، چرا که ولایت و زن در دو جهت مخالف یکدیگر در حرکتند. یکی روی بگذشته دارد، گذشته ای که منزلت زن کمتر از منزلت یک رعیت بوده است. در اسلام اگر مردان بنده و فرمانبر اند، نص صریح قرآن؛ سخن الله است که زنان زمین زراعتی مرد اند. زنان همگام با زمان به پیش میرانند. حال آنکه، اسلام گرایان ولایت پیشه، خصم آشتی ناپذیر زمان اند. محدود و محصور کردن زنان کوششی است در بازگشت به گذشته در آینده. در حالیکه زن نماد آینده است و نماد اراده ای معطوف به رهایی، نمادی، بسی خطرناک و هراس آور برای نظام فرمانروایی و فرمانبری .

روشن است که اسلامی بودن و یا اسلامی نبودن یک جامعه قبل از هر چیز با جایگاه و حضور زن در جامعه، تعیین و تعریف میشود. هرچه فعالیت های زنان در بیرون از خانه کمتر و کم رنگ تر، آن جامعه اسلامی تر است، اسلامی خالص. بنگرید به وضعیت زنان در عربستان صعودی و یا در جامعه طالبانی. چرا که جامعه ی اسلامی اساسا جامعه ی مردان است، نه مردان سالار بل مردان فرمانبر، جامعه ای که وجود زن را انکار میکند. جامعه ای که زنان را مجبور میسازد که خود را از چشم ها پنهان کنند. زن زمانی به کمال انسانی میرسد که از شرم و حیا خود را در پوششی خمره مانند بنام بور کا بر سر کنند مبادا نگاهی بر نقطه ای از وجود زن افتد. چه کفارت و کفر برزگی. اسارت و در بند نگاه داشتن زن نمیتواند بر این پیشداوری اخلاقی قرار نگرفته باشد که همه شر و شرور ت ها از وجود زن بر میخیزد، از برآمدگی های اندام و زیبایی رخسار و موهای افشان، از بد حجابی بر میخیزد. از رهایی و آزادی زنان. واقعیتی که پیوسته جامعه ی فقاهت را هراسناک و مضطرب ساخته است. همین بس که به گفتمان حوزه ای، گفتمان مراجع تقلید و علما و فقها و امام جمعه ها گوش فرا دهی تا در یابی که چه "مصیبت " بزرگی بشمار آید راه یابی زنان به دانشگاهها، برغم تمام سختگیری ها. رهایی زن نمیتواند چیزی کمتر از مصیبت برای جامعه روحانیت باشد.

۱۳۹۱ مرداد ۲۲, یکشنبه

امضاء لایحه تحریمات بیشتراوباما درشرایط زلزله ای ایران

باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا روز جمعه لایحه وضع تحریم های جدید علیه ایران را امضا کرد.

هدف تحریم های جدید این است که با افزایش فشار بر بخش های انرژی، کشتیرانی و بیمه ایران، جمهوری اسلامی ناچار شود برنامه اتمی را رها کند.

ایلینا راسء لتینن، نماینده ایالت کالیفرنیا و رییس کمیته مناسبات خارجی مجلس نمایندگان در بیانیه ای که پیش از امضای رییس جمهوری صادر کرد گفت: «زمان بسیار مهم است، هر قدر ما بیشتر صبر کنیم، کره جنوبی، چین و دیگر وارد کنندگان نفت خام ایران یا به حمایت از رژیم ایران ادامه خواهند داد یا از تعهدات قبلی خود برای کاهش عمده واردات نفت دور خواهند شد.»

این درشرایطی است که قربانیان جدید زلزله در ایران هموطنان آذری هستند. زلزله همچنان در ایران جان شهروندان بی‌گناه را می ستاند؛ آنان پیش از آن که قربانی خودنمایی طبیعت باشند، قربانیان ضعف تکنولوژی ، عدم مقاوم سازی ساختمان ها و توسعه نیافتگی و سوء مدیریت حاکمان اقتدارگرا محسوب می شوند. زلزله ی اخیر در آذربایجان شرقی نیز همچون موارد قبلی در ایران نه ۷ و ۸ ریشتر، که حدود ۶ ریشتر اعلام شده است. زلزله ای که هفته ای نیست در این مقیاس، ژاپن را نلرزاند. با وجود این، زلزله ی ۲​۶ ریشتری روز گذشته تاکنون بیش از ۲۲۰ هموطن را قربانی کرده و بیش از ۱۵۰۰ مصدوم داشته و هنوز شمار دقیق آسیب دیدگان مشخص نشده؛ بیم آن می رود که شهروندان مظلوم دیگری زیر آوار جان باخته باشند.


این درحالی است که آخرین ساعات شنبه شب، رئیس اورژانس کشور اعلام کرد که «تاریکی هوا نجات افرادی را که زیر آوار مانده اند مختل کرده و بالگردهای امدادی نیز در شب کار نمی کنند. متأسفانه هنوز تعدادی از زلزله زدگان زیر آوار هستند اما به علت تاریکی هوا پیدا کردن آنها بسیار مشکل است.»

زلزله در آذربایجان شرقی در حالی هزاران هموطن آذری را آسیب دیده ساخت که تا ساعت ها، برنامه های معمولی سیمای جمهوری اسلامی ادامه داشت و هیچ خبری از پیام تسلیت حاکمان اقتدارگرا و مدعیان دین و اخلاق نبود.

۱۳۹۱ مرداد ۱۶, دوشنبه

بهربرداری رژیم ازفساد اخلاقی روحانیون مبارزرژیم

سهند خانساری «خودنویس»:
با توجه به محدودیت‌ها و سانسور خبری در ایران، اخبار در زمینه تجاوز یا تعرض جنسی روحانیان به آسانی منتشر نمی‌شود.
اما هرازگاهی خبرهایی در این زمینه انتشار می‌یابد که رسانه‌های دیگر امکان تأیید تا تکذیب آن را ندارند.
به تازگی سایتی با نام «خبرگزاری آذربایجان» خبری را مبنی بر تجاوز جنسی به دو زن از سوی امام جماعت مسجد امیرالمومنین رشت منتشر کرد.
این سایت نوشته که شامگاه یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱ امام جماعت این مسجد دو زن را به داخل مسجد می‌برد و پس از این که ماجرا به نحوی لو می‌رود، پلیس سر می‌رسد و این روحانی را دستگیر می‌کند.
چند سال پیش هم پخش فیلم رابطه جنسی یک روحانی با یک زن، که گفته می‌شد هر دو متاهل بودند، بازتاب وسیعی داشت.
این روحانی، حجة‌الاسلام حسن گلستانی، رئیس ستاد اقامه نماز شهرستان تویسرکان و از اعضای هیات امنای ستاد ائمه جمعه و جماعات استان همدان بود.
مقام‌های جمهوری اسلامی که نسبت به مسایل اخلاقی جوانان بسیار حساس هستند، این بار در برابر رسوایی اخلاقی این روحانی حساسیتی از خود نشان ندادند.
در زمینه فساد اخلاقی روحانیان ایران، دادگاه ویژه روحانیت مسؤول است، اما این دادگاه از ارائه آمار در زمینه جرائم روحانیان خودداری می‌کند و هیچ‌ محقق یا خبرنگار مستقلی حق شرکت در جلسات این دادگاه‌ها را ندارد.
اما مسلم است که فساد اخلاقی در میان روحانیان بسیار بیشتر از خبرهای رسمی و غیررسمی است که منتشر می‌شود.
در سال ۱۳۶۱، حجت‌الاسلام معادی‌خواه وزیر ارشاد وقت به خاطر اتهام‌هایی که هرگز در رسانه‌های رسمی منتشر نشد از سمت دولتی خود کنار رفت. گفته شد که یکی از کارکنان وزارت در هنگام ورود به اتاق وزیر با صحنه معاشقه وزیر با یک کارمند زن روبرو می‌شود.
تعدادی از روحانیون بازداشت شده در بیست سال گذشته نیز به خاطر «رابطه نامشروع» با محارم و یا حتی محافظین خود بازداشت شده‌اند. در سال ۱۳۷۹، یکی از زندانیان بند ۲۰۹، از مقام‌های قضایی خوزستان بود که به اتهام سو استفاده از قدرت و تجاوز به چند زن و همچنین رابطه با محافظین دستگیر شد. از سرنوشت این روحانی اطلاعی در دست نیست.
 ضمن آن که روحانیان با داشتن «ابزارهای دینی» مثل صدور احکام شرعی، خیلی ساده‌تر از دیگر اقشار جامعه می‌توانند به امیال جنسی خود ظاهری «خداپسندانه» و «شرعی» ببخشند و در این میان، هیچ فرقی در سطوح مختلف روحانیان نیست.
این ابزارهای دینی می‌تواند شامل ازدواج‌های غیرمتعارف باشد.
چند سال پیش گفته ‌شد که حسین نوری همدانی، یکی از روحانیان پرنفوذ در حکومت ایران، که بیش از هشتاد سال سن دارد، با دختری بسیار جوان ازدواج کرده است.
یکی از مواردی که در مجلس پنجم نیز معروف شد، ماجرای ارتباط حجت الاسلام حسینی «اخلاق در خانواده» با یک زن جوان بود که با واکنش همسر نخست روبرو شد و آقای حسینی مدتی بستری شد. همچنین گفته می‌شد که رابطه خارج از ازدواج این روحانی با یک زن آلمانی در آلمان، ضبط و به مقام‌های جمهوری اسلامی تحویل داده شد که منتهی به آزادی «هلموت هوفر»، تاجر آلمانی زندانی در ایران گردید.
یا بسیاری از فعالان حقوق بشر و فعالان زنان، تأیید و ترویج قوانینی مثل «صیغه» یا «چندهمسری» را ناشی از تلقی فاسدانه از متون دینی می‌دانند، که منشأ آن روحانیان سنتی هستند.


بهره‌برداری جمهوری اسلامی از فساد اخلاقی روحانیان 

اما نکته جالب این است که جمهوری اسلامی نیز به خوبی می‌داند بخشی از روحانیان ایران درگیر مسایل غیراخلاقی هستند.
البته این امر تا جایی که به روحانیان حکومتی مربوط شود یا قدرت جمهوری اسلامی را تهدید نکند، از نظر حکومت بلامانع است و می‌توان چشم پوشید، اما وقتی که این بی‌اخلاقی از سوی روحانیان منتقد جمهوری اسلامی صورت گیرد به شدت از سوی نهادهای اطلاعاتی و قضایی پیگیری می‌شود.
زیرا در کل «پرونده اخلاقی» بهانه خوبی برای خفه کردن مخالفان سیاسی است؛ حالا اگر این مخالف سیاسی، روحانی باشد، جمهوری اسلامی بهتر و زودتر از این ترفند خود نتیجه می‌گیرد و لبان او را به اعتراف‌هایی که مد نظر دارد می‌گشاید.

سه تن از ایرانیان ربوده شده در سوریه کشته شدند

یک گروه مسلح مخالف رژیم سوریه اعلام کرد، سه تن از ایرانیان بازداشت شده در دمشق، در اثر گلوله باران محل نگهداریشان توسط نیروهای دولتی کشته شده اند.
خبرگزاری رویترز به نقل از سخنگوی یک گروه مخالف دولت سوریه گزارش داد که ۳ نفر از ایرانیانی که در سوریه توسط مخالفان دولت ربوده شده بودند، در اثر بمباران نیروهای دولتی در استان دمشق کشته شده‌اند.
به گزارش بی بی سی، این گروه تهدید کرده که در صورت متوقف نشدن حملات، سایر ربوده شدگان را می کشد.
خبرگزاری رویترز می گوید که معتصم الاحمد، سخنگوی این گروه گفته است: "آنها در اثر حمله هواپیماها کشته شدند، خانه ای که در آن نگهداری می شدند روی سرشان خراب شد".
او گفته است که اگر نیروهای دولتی ظرف یک ساعت حملات خود علیه مخالفان را در این منطقه متوقف نکنند، سایر گروگان ها را خواهند کشد.
چهل و هشت ایرانی که مقامات جمهوری اسلامی آنان را زائران حرم زینبیه معرفی کرده اند روز گذشته در دمشق توسط مخالفان حکومت بازداشت شدند.
پیش از این علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه ایران در پاسخ به سوالی که چرا وزارت امور خارجه از اتباع ایران نمی خواهد سوریه را ترک کنند، گفته بود که نیازی به این کار نیست و اوضاع در سوریه امن است.

۱۳۹۱ مرداد ۱۵, یکشنبه

روسیاهی دیگر خامنه ای درسوریه

 تلویزیون العربیه زوز یکشنبه ۵ء۸ء۲۰۱۲ اولین فیلم ویدیویی از ایرانیانی که توسط ارتش آزاد سوریه در دمشق بازداشت شده اند را پخش کرد. به گزارش العربیه، ارتش آزاد سوریه بازداشت شدگان را “شبیحه ایرانی” یا ” لباس شخصی ها” توصیف کرد و گفته است که در میان آنها تعدادی از افسران سپاه پاسداران وجود دارد که دراین فیلم کارت شناسایی یکی از افراد بازداشت شده نشان داه میشود که این فرد عضو سپاه پاسداران بوده و مجوز حمل اسلحه نیز دارد. در این فیلم بازادشت شدگان درحالی که در میان افراد مسلح ارتش آزاد سوریه قرار داشتند نشان داده شده اند. یکی از افسران ارتش آزاد در این ویدیو می گوید که این افراد را در حالی به ماموریت شناسایی خود در دمشق می پرداختند ، دستگیر کرده اند. وی در این زمینه افزود که پس از تحقیقاتی که با آنها صورت گرفت ، مشخص شد که تعدادی از آنها عضو سپاه پاسداران می باشند.

۱۳۹۱ مرداد ۱۴, شنبه

پنجمین فیلم کوتاه محمد نوری زاد با نام شعبون بی مخ ها ۳

شعبون بی مخ های بسیجی درحقیقت نقش آلودگی ایمانی را در جامعه ی ما بازی می کنند. آنهم آلودگی ایمانی درجمهوری اسلامی ای که دأب دین وخدا و پیغمبر دارد. این موجودات مالیخولیایی، به اسم اسلام، به اسم ولایت، به اسم حزب الله، و به اسم خدا می زنند و تخریب می کنند و بارانی از فحش های زشت را بر سر طرف مقابل خود می بارند. ریسمان اراده ی این جانوران حیات وحش را اگر بگیریم و دنبال کنیم به اتاق کار سرداران قطور و فربه می رسیم. یا حتی به خیابان پاستور. چرا که اگر ما را بر این توحش غلیظ انتقادی بود یک شبه بساطش را برمی چیدیم. سکوت رهبری در قبال اطوار پلشت شعبون بی مخ های بسیجی نشان دهنده ی رضایت وی از این روند عصر قجری است. من در این قسمت از مجموعه ی شعبون بی مخ ها، به شعبون بی مخ های مجلس نیز پرداخته ام. که یعنی شأن شعبون بی مخی محدود به اوباش و اراذل بسیجی نیست، یک نماینده ی مجلس هم می تواند شعبون بی مخ باشد. یا رییس مجلس نیز می تواند برتنور جهل بی مخ های مجلس و بیرون مجلس بدمد. در این فیلم کوتاه، جناب شهرام ناظری چه نیک می خواند با آن صدای آسمانی اش:
جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او
آن نور و طور و موسیِ عمرانم آرزوست
محمد نوری زاد - دوازدهم مرداد نود و یک

۱۳۹۱ مرداد ۱۲, پنجشنبه

شروع ذخیره سازی کالاهای اساسی درایران

در روزهایی که مقامات ارشد جمهوری اسلامی از «شکوفایی اقتصاد ایران» سخن می گویند و با تکذیب خبر گرانی و کمبود اقلام خوراکی، این گونه خبرها را ساخته و پرداخته ذهن دشمنان جمهوری اسلامی می دانند اما با افزایش تحریم های بین المللی و نگرانی مردم از کمبود مایحتاج عمومی، رسانه های دولتی جمهوری اسلامی ایران از آغاز ذخیره‌سازی ۲۴ قلم کالای اساسی شامل مرغ، گوشت، برنج، روغن، شکر و بقیه کالاهای اساسی خبر داده اند.
هر چند تحریم‌های بین‌المللی وضع شده علیه ایران به طور مستقیم شامل مواد غذایی و دارویی نمی‌شود اما محدودیت‌های اعمال شده بر معاملات مالی با ایران موجب شده که شرکت‌های خصوصی برای واردات کالا با مشکلات زیادی روبرو شوند.
گفته شده که طی هفه های اخیر فعالیت شرکت (مادر تخصصی) بازرگانی دولتی ایران که وظیفه‌ی تامین کالاهای اساسی از جمله شکر، آرد و نان را دارد، به شدت افزایش یافته است که این خود نشان دهنده وجود بحران کمبود مواد غذایی در کشور است.
برای جمهوری اسلامی این نگرانی وجود دارد که شرکت‌های خصوصی نتوانند تحریم‌ها را دور بزنند و مواد غذایی مورد نیاز را تامین کنند و افزایش نارضایتی عمومی بر اثر مشکلات اقتصادی می‌تواند بر نگرانی‌های امنیتی حکومت ایران بیفزاید.

محمدعلی پورمختار رئیس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی در گفت‌و‌گو با خبرنگار پارلمانی فارس از اقدام بانک مرکزی برای ادغام برخی موسسات مالی و اعتباری خبر داده و گفته که «موسساتی وجود دارند که منابع مالی آنها هزاران میلیارد است که باید مشخص شود این پول‌ها کجاست چرا ‌که در برخی مواقع دیده شده این منابع صرف تاسیس و اداره شرکت‌ها شده است.»
این نماینده مجلس گفته که برخی شرکت‌ها که با منابع مالی موسسات ایجاد شده‌اند، از طریق روزنامه‌ها و صداوسیما تبلیغات می‌کنند و باعث انباشت پول‌هایی می‌شوند که از مردم و بانک‌ها می‌گیرند که این تخلف است.
رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در عین حال گفته که در حال حاضر مدیرعامل یکی از این موسسات در رابطه با نحوه ادغام این مؤسسه شکایتی را به این کمیسیون ارائه کرده است.
درچند روز اخیرشاهد افزایش قیمت ارز دربازار بودیم که این خود موج تورم را چند برابر خواهد کرد. به طوریکه بگزارش مهر: قیمت هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح قدیم امروز پنج شنبه به 748 هزار تومان و هر دلار نیز در بازار آزاد به 2 هزار و 16 تومان رسید.
قیمت هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح قدیم امروز پنج شنبه در بازار 748 هزار تومان و قیمت هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح جدید نیز به 745 هزار تومان رسید.
بر پایه این گزارش، هر نیم سکه امروز 372 هزار و 500 تومان و هر ربع سکه بهار آزادی نیز 188 هزار تومان است. قیمت سکه های 1 گرمی نیز 112 هزار تومان اعلام شده است.
قیمت هر گرم طلای 18 عیار 75 هزار و 973 تومان و قیمت هر اونس طلا در بازارهای جهانی 1603 دلار اعلام شد. قیمت هر دلار در بازار آزاد 2 هزار و 16 تومان و قیمت هر یورو نیز 2 هزار و476 تومان است، ضمن اینکه هر پوند امروز 3 هزار و 156 تومان قیمت دارد.