در اطلاعیهٔ جامعهٔ روحانیت مبارز در مورد یوروویژن آمده است: "خبری که اخیراً درباره جمهوری آذربایجان در رسانهها انتشار یافته است، مایه نگرانی همه غیرتمندان و باورمندان به اسلام شده است. مراسمی که قرار است به نام «یوروویژن» در« باکو» انجام شود و ناگوارترین حرکت ضد انسانی یعنی رژه حیوان صفتان همجنس باز، نمی تواند نسبتی با آیین مقدس اسلام، که احیای اخلاق و فضیلت را آرمان غایی خود می داند، داشته باشد.
روحانیون شیعه در استفاده از صفات باید نگاهی به رفتارهای خود در سی و چهار سال گذشته بیندازند.روحانیت شیعه بعد از حضور هزاران زن تن فروش ایرانی در خیابانهای تهران و دوبی و دیگر شهرهای دنیا نمی توانند به رگ غیرت مردان ایرانی تمسک پیدا کنند.
اگر افرادی که دارای بالاترین رتبهها در مراتب روحانیت شیعه هستند سخنگوی اسلام رسمی (به معنی نهادهای دینی شیعه) نیستند پس چه کسانی هستند؟ اگر اسلامی (نهاد دینی) دیگری با نمایندگانی متفاوت وجود دارد چرا آن اسلام به نقد این اسلام وحشت و ترور و تنفر نمی پردازد و آن را محکوم نمی کند؟ موضع مهدوی کنی با محسن کدیور و محسن آرمین در برابر همجنس گرایان چه تفاوتی دارد؟ موسوی خوئینیها و خاتمی و کروبی در مورد آهنگ شاهین نجفی چه می اندیشند و چه می گویند؟ چرا صدایی از آنها بلند نمی شود؟
کسانی که جمهوری اسلامی را خطر امنیتی برای منطقه و جهان نمی دانند و بر این باورند که دول غربی باید به تحریمها و تهدیدهای خود علیه برنامهی هستهای آن پایان دهند فتواهای مکرر و زنجیرهای قتل شهروند کشوری دیگر (شاهین نجفی شهروند کشور آلمان است) توسط بلند مرتبهترین روحانیون شیعه و عین حال مقامات کشور را چگونه توضیح می دهند؟ دخالت در امور داخلی کشور همسایه را در برگزاری مراسم هنری چگونه توضیح می دهند؟ اگر ترور و آدم کشی خطر امنیتی نیست چه چیزی خطر امنیتی است؟ دیگر کشورها تا کجا باید به این جنایتکاران فرصت دهند؟
آن دیگران که سخنی در مخالفت با چنین نظراتی نمیگویند چرا که اسلام ناب محمدی شان در خطر نیفتد آیا به این فکر کرده اند که آنگونه که یکی از خودشان میگفت، 'بحث شیرین !! لواظ قسمتی از دین کثیف ایشان میباشد و همانگونه که همه میدانند 'لواط" نیز قسمتی از زندگانی طلبه های حوزه های دینیشان است؟ چگونه میشود که همجنس گرایان بی آزار را بدینگونه از ارزش های انسانی تهی میدانند در حالیکه در دینشان صرفا برای راحت کردن خویش از "هم آغوشی" با حیوانات نیز نمیگذرند؟
روحانیون شیعه در استفاده از صفات باید نگاهی به رفتارهای خود در سی و چهار سال گذشته بیندازند.روحانیت شیعه بعد از حضور هزاران زن تن فروش ایرانی در خیابانهای تهران و دوبی و دیگر شهرهای دنیا نمی توانند به رگ غیرت مردان ایرانی تمسک پیدا کنند.
اگر افرادی که دارای بالاترین رتبهها در مراتب روحانیت شیعه هستند سخنگوی اسلام رسمی (به معنی نهادهای دینی شیعه) نیستند پس چه کسانی هستند؟ اگر اسلامی (نهاد دینی) دیگری با نمایندگانی متفاوت وجود دارد چرا آن اسلام به نقد این اسلام وحشت و ترور و تنفر نمی پردازد و آن را محکوم نمی کند؟ موضع مهدوی کنی با محسن کدیور و محسن آرمین در برابر همجنس گرایان چه تفاوتی دارد؟ موسوی خوئینیها و خاتمی و کروبی در مورد آهنگ شاهین نجفی چه می اندیشند و چه می گویند؟ چرا صدایی از آنها بلند نمی شود؟
کسانی که جمهوری اسلامی را خطر امنیتی برای منطقه و جهان نمی دانند و بر این باورند که دول غربی باید به تحریمها و تهدیدهای خود علیه برنامهی هستهای آن پایان دهند فتواهای مکرر و زنجیرهای قتل شهروند کشوری دیگر (شاهین نجفی شهروند کشور آلمان است) توسط بلند مرتبهترین روحانیون شیعه و عین حال مقامات کشور را چگونه توضیح می دهند؟ دخالت در امور داخلی کشور همسایه را در برگزاری مراسم هنری چگونه توضیح می دهند؟ اگر ترور و آدم کشی خطر امنیتی نیست چه چیزی خطر امنیتی است؟ دیگر کشورها تا کجا باید به این جنایتکاران فرصت دهند؟
آن دیگران که سخنی در مخالفت با چنین نظراتی نمیگویند چرا که اسلام ناب محمدی شان در خطر نیفتد آیا به این فکر کرده اند که آنگونه که یکی از خودشان میگفت، 'بحث شیرین !! لواظ قسمتی از دین کثیف ایشان میباشد و همانگونه که همه میدانند 'لواط" نیز قسمتی از زندگانی طلبه های حوزه های دینیشان است؟ چگونه میشود که همجنس گرایان بی آزار را بدینگونه از ارزش های انسانی تهی میدانند در حالیکه در دینشان صرفا برای راحت کردن خویش از "هم آغوشی" با حیوانات نیز نمیگذرند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر